قبلا در مورد شبه علم نوشتم و به این موضوع اشاره کردم که شبه علم علمی هست چنان پرخطا و بیکیفیت که نمیتوان با تکیه بر اصول و روشهای علمی در مقام دفاع از آن برآمد و بر نتایج آن اتکا کرد. اما چه مشخصههایی باعث میشوند که شبه علم متمایز از علم باشد. در ادامه قصد دارم به ۵ مورد از این تفاوتها بپردازم:
۱. تمایل به حرکت معکوس
شبه علم معمولاً بیشترین تمایل را به حرکت معکوس و رسیدن از نتایج دلخواه به مقدمهها و شواهد دارد، در حالی که روش علمی بر عکس این رویه حکم میکند. بهطوریکه ابتدا آزمایشات و تحقیقات مختلف انجام میشود تا با در نظر گرفتن مفروضات و مقدمات مشخص به نتیجهای که در ابتدا برای محقق یا دانشمند هم چندان مشهود و مشخص نیست، دست یابد.
۲. استناد به شواهد روایتی
شبه علم و مدعیان آن، تمایل خیلی زیادی به استناد به شواهد و گواهیهای روایتی دارند. به طوری که تلاش میکنند، از یک یا چند مشاهده موردی و کنترلنشده و محدود به یک نتیجه یا جمعبندی کلی و جامع دست یابند.
این تمایل باعث گرفتار شدن افراد طرفدار این روشها در دام سوگیری تأییدی میشود. در حالی که در روش علمی هیچ وقت صِرف مشاهده چند اتفاق محدود نمیتواند تأییدی برای درستی یک ادعا یا اصل کلی باشد؛ بلکه این کار نیازمند جمعآوری مجموعه جامعی از دادهها بر اساس اصول و روشهای علمی و انجام تحقیقات و مطالعات بر اساس رویههای مشخص و علمی هست.
۳. فراتر رفتن از مدارک موجود
شبه علم و مدعیان آن تمایل زیادی به فراتر رفتن از شواهد و مدارک موجود و ارائه ادعاهای بزرگ و ثابت نشده دارند. در حالی که علم معتبر و قابل اتکا، در ارائه ادعاها و رسیدن به نتایج کلی و جامع بسیار محتاطانه و محافظه کارانه عمل میکند و تا جای ممکن سعی میکند تا نتایج و ادعاها را کمتر از آنچه هست نشان دهد.
۴. ارائه پاسخهای ساده انگارانه
مشخصه بعدی شبه علم این است که اغلب برای مسائل پیچیده، پاسخهایی بسیار ساده انگارانه ارائه میدهد و تلاش میکند با این ساده انگاری، پاسخ بسیاری از ابهامات و مسائل حل نشده را به بهترین شیوه ممکن از نظر خویش ارائه دهد.
۵. پیشرفت نکردن
در حالی که علوم معتبر و قابل اتکا در طول زمان متحول شده و پیشرفت میکنند، معمولاً شبه علم راکد و ایستا هست و راهکارها و پاسخهایی که چند ده سال پیش ارائه میکرده را همچنان معتبر و کارآمد تلقی میکند. در حالی که اگر چنین راهکارها و پاسخهایی واقعاً کاربردی و اثربخش باشند، بایستی به مرور زمان و با افزایش آگاهی و به دست آمدن شواهد بیشتر بهبود پیدا کرده و تکامل یابند.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
سوگیری به باور و تصدیق، مانعی بر سر راه تفکر نقادانه