شاید شما هم مثل بسیاری از افراد با شنیدن واژه استعاره به یاد ادبیات دوره راهنمایی و دبیرستان و بدتر از آن آزمون کنکور بیفتید. اینکه مجبور بودیم استعارهها را در میانه ابیات و متون پیدا کنیم و به درستی اجزای آن را تشخیص دهیم. اما برخلاف آنچه در مدارس به بسیاری از ما آموختهاند، استعاره چیزی فراتر از یک آرایه ادبی است که صرفاً برای زیباسازی متون و اشعار از آن استفاده شود. از این رو جورج لیکاف و مارک جانسون زمان و تلاش بسیاری را صرف و کتاب ارزشمند Metaphors We Live By را تألیف کردهاند.
همانطور که نویسندگان این کتاب هم به کرات به این موضوع اشاره کردهاند، استعارههایی که ما در زندگی از آنها استفاده میکنیم، تأثیراتی فراتر از انتظار ما بر افکار و ارزشها و تصمیماتمان دارند و نقش مهمی در مسیر زندگی ما بازی میکنند. در واقع استعارههای ذهنی که ما از کودکی با آنها آشنا میشویم، مفاهیم ذهنی و نوع نگاه ما به دنیای اطرافمان را میسازند و دنیای ما بیش از آنچه فکرش را میکنیم وابسته به این استعارهها هستند.
- مباحثه با دیگری، جنگ است،
- زمان طلاست،
- خوشحالی سطح بالاست،
- غم سطح پایین است،
- فضیلت جایگاهی بالاست،
- فهمیدن، دریافت کردن است،
هر کدام از موارد بالا و شاید صدها مورد دیگر، استعارههایی هستند که ما همواره در زندگی روزمره و به شکلی ناخودآگاه از آنها استفاده میکنیم ولی توجهی به این موضوع نداریم. هر کدام از این استعارهها در حال شکل دادن بخشی از جهانبینی ما هستند.
برای مثال یک زوج که هر کدام استعاره متفاوت از دیگری در مورد ازدواج دارند، انتظارات متفاوتی هم از زندگی مشترک خواهند داشت. اگر یکی از آنها ازدواج را یک نوع مشارکت ببیند و دیگری آن را مأمنی امن در زندگی، هر کدام به شکل متفاوتی رفتار خواهد کرد.
کسی که زندگی را یک مبارزه میداند، ارزشها و معیارهای متفاوتتری از کسی خواهد داشت که زندگی را حل مسأله میداند و شاید فردی دیگر زندگی را همراهی و تعامل با دیگران بداند.
با این وجود قرار نیست هر کدام از ما استعارهای منحصربهفرد و منفرد در مورد هر موضوع و مفهومی داشته باشیم، بلکه امکان دارد چندین و چند استعاره برای هر موقعیت و هر موضوع در ذهنمان وجود داشته باشد که حتی گاه در تناقض با هم باشند. اما اینکه نسبت به این استعارهها و تأثیر آنها بر نوع نگاه خودمان به زندگی آگاهی کافی داشته باشیم و از این طریق تسلط خودمان بر جهانبینی شخصی را حفظ کنیم، اهمیت و نقش مهمی در کیفیت افکار و رفتارهای ما در زندگی خواهد داشت.
به عقیده من مطالعه این کتاب میتواند در آگاهی و نوع نگاه هر کس به زندگی مفید و مؤثر باشد. اگر چه ترجمههای مختلفی از آن در بازار ایران وجود دارد، اما به نظرم با توجه به موضوعات و مفاهیم مطرح شده در کتاب و نوع متن، فهم ترجمه فارسی و برقراری ارتباط با آن کار آسانی نخواهد بود.
به همین خاطر من با اینکه چند بار تلاش کردم که نسخه فارسی این کتاب را بخوانم اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که بایستی نسخه اصلی را بخوانم. به نظرم از همان ابتدا بهترین انتخاب خواندن نسخه اصلی بود.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
معرفی کتاب | The Art of Living نوشته اپیکتتوس (شارون لبل)