نقشه هایی برای گم شدن مجموعه جستارهایی است از نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی که در آنها تلاش کرده تا ما را با نوع نگاهی جدید به دنیای اطراف آشنا کند. موضوع محوری کتاب همانطور که از عنوان آن نیز برمیآید گم شدن و گم کردن هست اما آنچه بیش از هر چیزی کتاب را خواندنی میکند، نگاه خاص نویسنده به دنیای اطراف خود و روایتهایی متفاوت و گیرا از اتفاقات آن هست که شاید برای بسیاری از ما این جنس از اتفاقات و رویدادها عادی و نه چندان قابل توجه به نظر برسند.
سولنیت در این جستارها از رنگ آبی، تابلوهای هنری، فیلمهایی خاص، خانهای یک طبقه، زندگی مادربزرگش، خودکشی دوستی عزیز و بسیاری چیزهای دیگر از دریچه نگاه خاص خود میگوید. روایتهایی که گاهی بسیار جذاب و گاه کمی خستهکننده به نظر میرسند اما خواننده وقتی با آنها همراه شود، تمایلی به کنار گذاشتن کتاب نخواهد داشت.
کتاب نقشه هایی برای گم شدن را باید در مقطعی از روز که آرامش، سکوت و تنهایی را تجربه میکنید، بخوانید و خود را به شکلی کامل با نویسنده همراه کنید تا بتوانید گام در دنیای او گذاشته و از منظر او به آنچه تجربه و احساس کرده بنگرید. اگر تجربهای مشابه با تجارب نویسنده داشته باشید، در میانه جستارها گاهی ناگزیر از توقف و تفکر در خصوص آن خواهید شد و اندیشیدن به این که نوع نگاه و دقت توجه ما چقدر میتواند در کیفیت و عمق تجربیات تأثیرگذار باشد و شاید آنها را برایمان جذابتر و بهیادماندنیتر کند.
به احتمال زیاد تا مدتی بعد از خواندن این جستارها، به شکل و شیوه متفاوتتری به اتفاقات روزمره اطراف خود خواهید نگریست و تجربه متفاوتتری از رویدادهای همیشگی محیطتان خواهید داشت.
نکته دیگر اینکه در هنگام شروع به خواندن کتاب و یا هر کدام از جستارها نباید انتظار چندانی برای حرکت در مسیری معین و رسیدن به هدفی مشخص داشته باشید. همین باعث میشود که در میانه جستارها احساس گم شدن را تجربه کنید. اینکه از کجا آمدهاید و به چه نقطهای میخواهید برسید. اما این حس همچنان با شما خواهد بود و چارهای جز همراه شدن با احساسات و تجربیات نویسنده نخواهید داشت. شاید همین همراهی و تجربه کردن، هدف اصلی از مطالعه این کتاب و لذت بردن از آن باشد.
پینوشت: من کتاب نقشه هایی برای گم شدن نوشته ربکا سولنیت را با ترجمه نیما م. اشرفی خواندم که نشر اطراف آن را منتشر کرده است.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
معرفی کتاب | کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ