اخیراً در وبلاگ بیشتر از کتابهای غیرداستانیای مینویسم که در طول هفته مطالعه میکنم و سعیام بر این است که در یادداشتهای وبلاگ به شکلی کوتاه و خلاصه هر کدام از آنها را معرفی کنم. علاوه بر این اگر احساس کنم نکته یا مطلبی در هر کدام از کتابها هست که میتواند برای دوستان و مخاطبانم مفید و کاربردی باشد، در قالب پستی مستقل آن را منتشر میکنم تا بهتر و بیشتر به آن پرداخته شده باشد.
اخیراً کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم» را که جزو مجموعه کتابهای راهنمای اندیشهورزان است، معرفی کردم. یکی از بخشهای کتاب در خصوص چگونگی استخراج اطلاعاتی مفید از گزارشهای خبری متعارف و تبلیغات است.
هر کدام از ما هر چقدر هم که تلاش کنیم خودمان را نسبت به اخبار و گزارشهای خبری و سیاسی بی توجه نشان دهیم و نسبت به آنها بی تفاوت باشیم، باز هم گاه به هر دلیلی در معرض چنین گزارشها و اخبار و تحلیلهایی قرار خواهیم گرفت. از این رو به نظر میرسد بد نیست در خصوص نحوه درست مطالعه و موضعگیری نسبت به این نوع محتواها آگاهی و اشراف کافی داشته باشیم.
شاید اینطور به نظر برسد که چون تمامی اخبار و تبلیغات دارای سوگیریهای متعدد هستند و تهیهکنندگان آنها میکوشند که پیام و مقاصد مدنظرشان را به مخاطبان خود القا کرده و در ذهن آنان جا بیندازند، بنابراین اطلاعات مفیدی نمیتوان از آنان بیرون کشید؛ اما در عمل اینطور نیست.
به دست آوردن اطلاعات مفید، حتی از تبلیغات و گزارشهای خبری یکسویه، امکانپذیر است؛ اما فقط در صورتی که یاد بگیریم سنجشگرانه با آنها مواجه شویم. این بدان معناست که، هنگام تحلیل گزارشها، باید از نظرگاه نهفته در آنها آگاه باشیم و تشخیص دهیم که چگونه میخواهند بر اندیشیدن ما و باورهای ما تأثیر بگذارند. باید آنها را تحلیل کنیم؛ درست همانطور که جنبهای از یک بحث یا استدلال چندسویه را تحلیل میکنیم. گزارشهای یکسویه حقیقت محض نیستند، اما دست کم بخشی که پشتیبان آن سویهای است که نویسنده قصد حمایت از آن را دارد. گذشته از این، در گزارشهای خبری استاندارد، غالباً اشارهای به نظرگاه مخالف نیز میشود (گرچه، این اشاره غالباً کمرنگ است و نویسنده سعی میکند آن را، با گنجاندن در پاراگرافهای پایانی، کماهمیت جلوه دهند؛ یا با نوشتن آن در علامت نقلقول، چنین القا کند که خواننده نباید آن را جدی بگیرد).
کسانی که سنجشگرانه با گزارشهای خبری مواجه میشوند یکسویه بودن گزارشها را تشخیص میدهند و بررسی میکنند که چه دیدگاههایی کنار گذاشته شدهاند یا نادیده گرفته شدهاند. آنها همچنین توجه میکنند که کدام گزارشها برجسته شدهاند (برای مثال، در صفحه نخست آمدهاند) و کدام گزارشها در صفحههای پایانی دفن شدهاند.
برای رسیدن به این هدف بهتر است این سؤالها را از خودمان بپرسیم:
این گزارش برای چه کسانی تهیه شده است؟
در گزارش از چه دیدگاهی طرفداری شده است؟
کدام دیدگاهها کنار گذاشته شدهاند یا کماهمیت جلوه داده شدهاند؟
چگونه میتوانم با نظرگاههایی که نفی شدهاند، آشنا شوم؟
کدام گزارشها در صفحه اول ظاهر شدهاند و چرا؟
کدام اطلاعات در مقاله دفن شدهاند و چرا؟
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
سؤال درست و مؤثر چگونه سؤالی است؟
معرفی کتاب | ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه
افسانه های ذهنی ما در مورد منطق رسانه های خبری
1 دیدگاه