معمولاً بر اساس آنچه در جوامع مدرن امروزی در خصوص انتخاب کتاب برای مطالعه مرسوم هست، افراد تلاش میکنند برای حل هر مشکلی و از پیش رو برداشتن هر مانعی در زندگی، آخرین و جدیدترین کتابهای منتشر شده در آن حوزه را خریداری و مطالعه کنند. اما بر اساس آنچه از بسیاری از افراد موفق و اهل مطالعه در این خصوص آموختهام، قانون اثربخشتر در مورد انتخاب کتاب، غیر از این است. در ادامه توصیه ناوال راویکانت را برایتان نقل میکنم.
اگر قصد حل مشکلی را دارید، آن مشکل در یکی از دو گروه جای میگیرد: یا مشکلی هست قدیمی که انسان سالهای سال است با آن دست به گریبان هست همچون مواجهه با استرس، غلبه بر موانع موجود در مسیر دستیابی به حداکثر شادمانی، سالم نگه داشتن جسم در موقعیتهای مختلف زندگی و همچنین تغذیه مناسب و تشکیل خانواده. یا اینکه مشکلات جدید هستند همچون یادگیری رانندگی، یادگیری چگونگی کار با کامپیوتر و تجهیزات مدرن امروزی.
اگر مشکلی که قصد حل آن را دارید از گروه اول مشکلات هست، بهتر است اولویت اول را مطالعه آثار قدیمی قرار دهید. چون هر کتابی که بیش از دو هزار سال باقی مانده و هر کسی نظر خودش را در مورد آن داده و با این وجود همچنان منتشر میشود و مورد مطالعه قرار میگیرد، پس به احتمال زیاد راهکارها و روشهای ارائه شده در آن بسیار اثربخشتر و مفیدتر از راهکارها و روشهای ارائه شده در دنیای نوین باشد.
اما اگر مشکل از نوع دوم باشد، در این صورت بهتر است به سراغ کتابهای مدرن و کتابهایی بروید که در عصر حاضر نوشته و منتشر شدهاند. چون بیشک بهترین راهحلها برای این جنس مشکلات در همین دوران نوشته شدهاند.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
معرفی کتاب | راهنمای خوشبختی و ثروتمندی به روایت ناوال راویکانت
شش نقل قول از ناوال راویکانت در مورد کتابخوانی
از کتابهای کاغذی به کتابهای الکترونیک | روند تغییر کتابها
ضمن عرض سلام و تشکر فراوان از شما جناب قربانی عزیز بابت زحماتی که برای من و دیگر دوستان میکشید، به اطلاع میرساند من نیز همچون شما به تفکر نقادانه و مطالعه انواع کتابهای مفید در زمینه خودشناسی، روانشناسی، شخصیت شناسی و….. علاقه مند هستم و در این ارتباط همیشه تمایل داشته ام که دانسته های خویش را در جایی نگه داری کرده و با دوستان خویش بعضا به اشتراک بگذارم در این ارتباط از بین کتابهایی که در مورد نحوه ارتباط گیری اصولی با دیگر انسانها مطالعه نموده ام دو کتاب را با فاصله بسیار زیاد از دیگر کتابها به دوستان برای تهیه و مطالعه پیشنهاد میدهم،اولین کتاب و ارزشمندترین و موثرترین کتاب در این ارتباط، کتاب “ارتباط بدون خشونت زبان زندگی” نوشته مارشال روزنبرگ، ترجمه کامران رحیمیان ویراست سوم آن، کتاب دوم “ذهن درستکار” نوشته جاناتان هایت، انتشارات نشر نوین میباشد و اگر بخواهم کتاب سومی را به دوستان معرفی کنم کتاب “تفکر بی درنگ و با درنگ” نوشته دانیل کانمن میباشد که البته شما نیز در مورد این کتاب مطلب نوشته اید، حال در جهت تشویق دوستان به مطالعه هر سریعتر کتاب اول، قسمتهایی از صفحات این کتاب را در زیر خواهم گذاشت
ص۴۶ از کتاب “ارتباط بدون خشونت زبان زندگی” نوشته دکتر مارشال روزنبرگ، ترجمه کامران رحیمیان👇
در حقیقت تحلیل رفتار و گفتار دیگران،بیان مصیبت بار نیازها و ارزش های خودمان است از این رو آنرا مصیبت بارمی خوانم که وقتی ما نیازها و ارزش های مان را در قالب تحلیل بیان می کنیم دفاع و مقاومت کسانی را که رفتارشان برایمان مهم است را افزایش می دهیم. حال ، اگر آنها تحلیل ما را که مبتنی بر غلط بودنشان است بپذیرند و بخواهند هماهنگ با ارزش های ما عمل کنند ، احتمالا این کار را در نتیجه ی ترس ، گناه و شرم انجام می دهند . وقتی مردم نه از روی میل و نثار از صمیم قلب ، بلکه از روی ترس ، گناه و شرم ، هماهنگ با ارزش ها و نیازهای ما رفتار کنند ، بهای گزافش را خواهیم پرداخت و دیر یا زود با پیامدهای آن ، یعنی کاهش حسن نیت آنها که به اجبار درونی یا بیرونی از ارزش های ما اطاعت کرده اند ، رو به رو خواهیم شد . از طرف دیگر ، آنها نیز بهای عاطفی آن را خواهند پرداخت زیرا خشم فروخورده ی آنها از ترس ، گناه و شرم سبب کاهش عزت نفس شان می شود علاوه بر این ، از آن پس هر بار که همان احساس ترس ، گناه و شرم در ذهن شان تداعی شود ، احتمال دریافت پاسخ محبت آمیز به نیازها و ارزش های مان را در آینده کاهش می دهیم
بسیار مهم است که ما قضاوت ارزشی و قضاوت اخلاقی را با هم اشتباه نکنیم ، همه ی ما بر اساس فضایلی مثل صداقت ، آزادی و صلح که در زندگی مهم می دانیم اصولی را می سازیم و با آنها به قضاوت ارزشی می پردازیم . به این ترتیب قضاوت ارزشی منعکس کننده انتقادات ما نسبت به زندگی است در حالی که قضاوت اخلاقی وقتی است که دیگران با اعمال و رفتارهای خود قضاوت های ارزشی ما را تایید نمی کنند .
صفحات ۸۴ تا ۸۶ کتاب” ارتباط بدون خشم زبان زندگی”👇 نوشته مارشال روزنبرگ، ترجمه کامران رحیمیان
قبول مسئولیت احساس های خود
مردم نه بر اثر وقایعی که برایشان اتفاقات میافتد بلکه با نوع نگاهشان به آن وقایع مضطرب می شوند
اپیکتتوس
آنچه دیگران انجام میدهند ممکن است تحریک کننده باشد اما علت احساسهای ما نیست:
سومین مرحله ی یادگیری مهارت ارتباط بدون خشونت( ان . وی. سی) توجه به ریشه ی احساس های خود است . ان وی ، سی ، آگاهی ما را افزایش می دهد تا بفهمیم آنچه دیگران انجام می دهند یا می گویند ، ممکن است تحریک کننده باشد ، ولی به هیچ وجه علت احساس های ما نیست ، متوجه خواهیم شد که احساس های ما از یک سو پیامد انتخاب شیوه ی دریافت گفته ها و اعمال دیگران و از سوی دیگر پیامد نیازها و انتظارهای ما در آن لحظه ی خاص است .شناخت ریشه احساسات خود، ما را به قبول مسئولیت خود در برابر آنچه انجام می دهیم تا احساس های مان شکل بگیرد سوق می دهد .
هنگامی که کسی به ما یک پیام منفی چه کلامی و چه غیرکلامی می دهد ، ما چهار گزینه برای دریافت آن داریم.
یکی آنکه پس از شنیدن انتقاد و سرزنش آنرا بپذیریم ، مثلا شخصی عصبانی است و می گوید :
« تو خودخواه ترین آدمی هستی که تا به حال دیده ام ! » با انتخاب گزینه ی سرزنش خود ، واکنش احتمالی ما این است : « وای ، من باید بیشتر حساس باشم ! »قبول قضاوت دیگری و سرزنش خود عزت نفس ما را کم میکند و به سمت احساس گناه،شرم و افسردگی سوق میدهد.
گزینه دوم اینست که گوینده را سرزنش کنیم، مثلا در جواب « تو خودخواه ترین آدمی هستی که تا به حال دیده ام! ممکن است اعتراض کنیم که :
« تو حق نداری چنین چیزی بگویی! من همیشه نیازهای تو را در نظر گرفته ام. خود خواه واقعی خود تو هستی . » اگر با دریافت چنین پیامی گوینده را سرزنش کنیم احتمالا احساس خشم می کنیم .
گزینه ی سوم ما ، هنگام دریافت پیام منفی ، می تواند تابانیدن نور آگاهی احساس ها و نیازهای مان باشد. در این صورت پاسخ چنین خواهد بود :
وقتی می شنوم که می گویی من خودخواه ترین آدمی هستم که دیده ای ، آزرده می شوم برای اینکه نیاز دارم تلاشم برای در نظر گرفتن اولویت های تو مورد توجه ات قرار گیرد؛ با تمرکز بر نیاز و احساس های مان آگاه می شویم که احساس رنجش فعلی ما از نیاز برای تشخیص تلاش های قبلی ما نشأت گرفته است .
در نهایت گزینه ی چهارم برای دریافت یک پیام منفی این است که نور آگاهی را بر احساس ها و نیازهای فرد دیگر آنچنان که در حال حاضر بیان می کند بتابانیم، مثلا ممکن است بپرسیم:
آیا تو رنجیده ای چون نیاز داری به اولویت هایت توجه بیشتری شود ؟ »
ما به جای آنکه دیگران را مسئول احساس های خود بدانیم و آنها را سرزنش کنیم با اذعان به نیازها ، امیال ، انتظارها ، ارزش ها ، و افکارمان ؛ خود را مسئول احساس های مان میدانیم . در جملات زیر به تفاوت بیان ناامیدی توجه کنید