زمانی که رقابت خوشایند است

بسیاری از اوقات رقابت و چالش برای افراد همراه با استرس و اضطراب است. استرس و اضطرابی آزاردهنده که باعث می شود از کیفیت لحظات زندگی ما کاسته شود. اما ما انسان‌ها گاهی اوقات برای فرار از کسالت ناشی از انفعال و بی‌عملی و بی‌انگیزگی ناگزیر از وارد شدن به یک رقابت یا چالش هستیم. به نظر می‌رسد می‌توان تحت شرایطی خاص وارد رقابت‌ و چالشی شد که برایمان لذت‌بخش و همراه با آفرینش لحظاتی خوشایند باشد.

بر اساس تحقیقات و مطالعات صورت گرفته توسط میهالی چیک سنت میهای، رقابت فقط زمانی خشنودکننده و خوشایند است که وسیله‌ای برای تکمیل مهارت‌های فرد باشد. اما زمانی که خود رقابت به یک هدف تبدیل شود دیگر مطبوع نخواهد بود.

در واقع چالش‌ها صرفاً محدود به فعالیت‌های رقابتی یا جسمانی نیستند اما برای میسر ساختن خشنودی ضروری هستند. حتی امکان دارد این خشنودی در جایی نصیبمان شود که ما انتظارش را نداریم.

در ساده‌ترین حالت ما در هنگام نگاه به یک اثر هنری اگر همراه با چالشی مشخص باشد، تجربه خوشایندتری تجربه خواهیم داشت و لحظات بهتری برای خودمان خواهیم ساخت.

خطای بزرگ بسیاری از افراد این است که انگیزه اصلی‌شان از ورود به بسیاری از رقابت‌ها به جای رشد و توسعه مهارت‌های فردی، بر خود رقابت و برنده شدن در آن متمرکز می‌شود که در نهایت موجب متحمل شدن اضطراب و فشار روانی زیاد و پایین آمدن کیفیت لحظات می‌گردد. این رقابت می‌تواند شامل رقابت‌های ورزشی، هنری، علمی و ادبی باشد.

نکته دیگری که نباید از نظر دور داشت اینکه ما در بسیاری از موقعیت‌های کسالت‌بار و خسته‌کننده می‌توانیم با ساختن یک سری چالش‌های ذهنی شخصی، آن لحظات را به لحظاتی خوشایند و تا حد امکان لذتبخش تبدیل کنیم.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

سیستم در مقابل اهداف

چرا دستیابی به شادمانی اینقدر دشوار است؟

هدف و معنای زندگی و پاسخ‌های ناوال راویکانت

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *