معرفی کتاب | چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه ها تشخیص دهیم؟

تشخیص سوگیری در رسانه ها

اکثر قریب به اتفاق مردم رسانه‌های مورد وثوق خود و خبرها و اطلاعات ارائه‌شده توسط آنان را کاملاً بی‌طرف و منصفانه می‌دانند و بر این اساس موضع‌گیری‌های سایر رسانه‌ها را قضاوت می‌کنند و با توجه به واقعیات پیش‌فرض دیکته‌شده بر مغزشان، آن‌ها را رد یا تأیید می‌کنند؛ اما آیا در واقعیت هم این‌چنین است؟ چگونه می‌توانیم سوگیری و تبلیغات را در رسانه ها تشخیص دهیم؟

قبلاً دو کتاب از مجموعه کتاب‌های راهنمای اندیشه‌ورزان را با عنوان‌های «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه» و «ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه»، در این وبلاگ معرفی کردم. این بار به سراغ کتاب دیگری از این مجموعه با عنوان «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه ها تشخیص دهیم؟» رفته‌ام.

به نظرم با توجه به گسترش دسترسی اکثریت مردم به رسانه‌های گوناگون و قرار گرفتن آن‌ها در معرض انواع و اقسام اخبار، اطلاعات و تحلیل‌های متعدد و مختلف و با جهت‌گیری‌های گاها متناقض و متضاد، مطالعه این کتاب برای هر کسی می‌تواند بسیار تأثیرگذار و مفید باشد. درواقع همه ما به مطالعه کتاب‌هایی در این زمینه نیاز داریم تا بتوانیم تا حد ممکن ذهن و فکر خود را از تحت تأثیر قرار گرفتن و متأثر شدن از سوگیری‌های رسانه‌ها و قدرت‌های مختلف در امان نگه داریم.

در عمل هیچ رسانه و گروه و قدرت صاحب رسانه‌ای بی‌طرف و منصف نیست. هر کسی که در این دنیا منافع و ترجیحاتی دارد، سوگیری‌های خاص خودش را هم دارد و مطمئناً تلاش می‌کند افراد و گروه‌های بیشتری را با خود همراه سازد تا دستیابی حداکثری به اهداف و منافع از پیش تعیین‌شده خود داشته باشد.

حتی اشخاص کاملاً عادی هم ترجیحات و سوگیری‌هایی دارند و بر همین اساس بخشی از اطلاعات دریافتی خود را فیلتر کرده و از تفکر در مورد آن و ورود آن به مغز ممانعت می‌کنند.

برای در امان ماندن از چنین خطاها و قضاوت‌های جانبدارانه و همچنین افتادن در دام پهن‌شده توسط افراد و گروه‌های صاحب رسانه، بهتر است که با تکنیک‌ها و تاکتیک‌های به کار گرفته شده توسط آنان و همچنین ضعف‌های فکری و ذهنی خودمان و نحوه غلبه بر آن‌ها آشنا شویم.

به نظرم مطالعه این کتاب می‌تواند گامی مهم و اثربخش در جهت دستیابی به این هدف باشد.

کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه ها تشخیص دهیم؟» توسط ریچارد پل و لیندا الدر نوشته شده و مهدی خسروانی آن را به فارسی بازنویسی کرده است. انتشارات فرهنگ نشر نو هم آن را منتشر کرده است.

در ادامه، بخش‌هایی از این کتاب را برایتان نقل می‌کنم.

 

رسانه‌های خبری که در چارچوب فرهنگ‌های گوناگون جهان فعالیت می‌کنند بازتاب‌دهنده جهان‌نگری همان فرهنگی هستند که خبر را برایش تهیه می‌کنند؛ اما حقیقت آنچه در جهان می‌گذرد بسیار پیچیده‌تر از چیزی است که در چارچوب یک فرهنگ خاص، حقیقت به نظر می‌رسد.

 

دموکراسی می‌تواند شکل سودمندی از حکومت باشد؛ اما این شکل از حکومت تنها به میزانی می‌تواند سودمند باشد که عموم مردم (که در نظریه دموکراسی حاکم به حساب می‌آیند) از رویدادهای داخلی و بین‌المللی آگاه باشند و بتوانند به صورت مستقل و سنجشگرانه درباره این رویدادها بیندیشند.

 

فقط کسانی می‌توانند تأثیر رسانه‌های ملی را بر خود کنترل کنند که فهم خوبی از شرایط کار رسانه‌ها در جهان داشته باشند.

 

هر انسانی فقط درصد کوچکی از واقعیت‌ها را می‌داند و بیان همه واقعیت‌ها امری ناممکن است (حتی اگر شخصی همه آن‌ها را بداند). حتی بیان همه واقعیت‌های مهم نیز امکان‌پذیر نیست؛ زیرا بر سر ملاک‌های «اهمیت» اختلاف‌نظر وجود دارد.

 

تمرکز رسانه‌ها بر چیزهایی است که برای مخاطبانشان مهم‌اند. به این ترتیب، حتی اگر مخاطبانشان باورهای نامعقولی داشته باشند (برای مثال، نفرت نامعقولی در آن‌ها وجود داشته باشد)، باز هم چنان رفتار می‌کنند که گویی آن نفرت معقول است.

 

«بی‌طرفی» آرمانی است که هیچ کس به طور کامل به آن دست پیدا نمی‌کند؛ مستلزم تواضع فکری بالا (شناخت شخص از جهل گسترده خودش و انسان‌های دیگر) است و با اعتراف آزادانه شخص به نظرگاه خودش آغاز می‌شود؛ و همچنین با اعترافش به اینکه در هنگام داوری‌های مهم باید به منبع‌های اطلاعاتی و عقیدتی رقیب نیز توجه کند.

 

یکی از لازمه‌های حیاتی «بی‌طرفی» این است که در برابر طیفی از بینش‌ها از نظرگاه‌های متعدد گشوده باشیم و مایل باشیم که نظرگاه خود را با نگاه تردیدآمیز بررسی کنیم.

 

مردم گمان می‌کنند کسانی که با آن‌ها موافق‌اند بی‌طرف‌اند و کسانی که با آن‌ها مخالف‌اند سوگیری دارند؛ این کاملاً طبیعی و در عین حال غیرسنجشگرانه است.

 

مردم برای شنیدن یا خواندن خبرهایی که آن‌ها را درباره «خوبی»شان به شک می‌اندازد پول نمی‌دهند؛ همین‌طور، برای شنیدن یا خواندن خبرهایی که موجب شود احساس کنند که مسئول رنج‌های عظیم دیگران‌اند. آن‌ها پول می‌دهند تا رویدادهای جهان را به نحوی دریافت کنند که به ارزش‌های آن‌ها اعتبار ببخشد و وفاداری آن‌ها را تائید کند.

 

رسانه‌های بزرگ مثل «گله» حرکت می‌کنند و به‌صورت برده‌وار پشت سر رسانه‌های پیشرو حرکت می‌کنند. نحوه پوشش خبرهای داخلی و بین‌المللی در روزنامه‌های یک کشور تقریباً یکسان است و تفاوت اندکی میان آن‌ها وجود دارد.

 

تشخیص سوگیری و تبلیغات در رسانه‌های خبری فقط برای کسانی امکان‌پذیر است که مایل‌اند به خود زحمت بدهند و خبرها را از چندین منبع که نماینده چندین چشم‌انداز فرهنگی و ملی هستند دنبال کنند. این کار فقط برای کسانی امکان‌پذیر است که می‌خواهند در خواندن و اندیشیدن و داوری‌شان خلاف جریان آب شنا کنند.

 

یافتن منبع‌های اطلاعاتی‌ای که پشتیبان دیدگاه‌های غالب در یک فرهنگ باشد کار دشواری نیست. آنچه برای بیشتر ما مشکل است یافتن دیدگاه‌های سنجیده و حساب‌شده‌ای است که خبرهای جریان غالب را زیر سؤال ببرند.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

معرفی کتاب | مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه

معرفی کتاب | ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه

معرفی کتاب | انسان و انتخاب دشوار نوشته دکتر علی صاحبی

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

4 دیدگاه

  1. سلام
    راستش بیشتر این ننوشتن به خاطر بهانه ست و تنبلی (قابل توجیه نیست) ولی قول میدم به احترام شما (و به خاطر خودم 🙂 ) هم که شده دوباره شروع کنم.
    خیلی ممنون بابت همه چیز. 🙂
    سلامت و پیروز باشی.

  2. سلام دوست عزیزم
    من دو کتاب از این مجموعه رو تهیه کردم و خیلی راضی بودم.
    واقعا ازت ممنونم که من رو با این مبحث آشنا کردی.
    کتاب «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه» رو دوبار با دقت خوندم (و تا زمانی که برام درونی سازی نشه باید بخونمش-واقعا سخته بخوای همچین موضوعی رو به صورت عملی انجام بدی تا یاد بگیری).
    کتاب «مغالطه‌های پرکاربرد-۴۴ ترفند کثیف برای برنده شدن در بحث‌ها» رو تقریبا بیشترش رو خوندم.
    اولی بیشتر نظری بود (که به مطالعه و تلاش بیشتر نیاز داره) اما بحث مغالطه ها کاربردی تر و ملموس تر و در نتیجه شیرین تره.
    راستی این پاراگراف:
    «تشخیص سوگیری و تبلیغات در رسانه‌های خبری فقط برای کسانی امکان‌پذیر است که مایل‌اند به خود زحمت بدهند و خبرها را از چندین منبع که نماینده چندین چشم‌انداز فرهنگی و ملی هستند دنبال کنند. این کار فقط برای کسانی امکان‌پذیر است که می‌خواهند در خواندن و اندیشیدن و داوری‌شان خلاف جریان آب شنا کنند.»
    من رو یاد آقای شعبانعلی انداخت که چندباری اشاره کردن که هرروز صبح اخبار رو از انواع خبرگزاری ها (که بعضا با هم ضدیت هم دارن) دنبال میکنن. خیلی جالب بود. :))
    شاد و پرانرژی باشی. 🙂

    1. سلام نوید عزیز،
      خیلی خوشحالم که نوشته‌هام باعث شدن با این سری کتابها آشنا بشی و چقدر خوبه که رفتی سراغشون.
      اگه بشه آموخته‌ها تو زمینه تفکر نقادانه رو به عمل تبدیل کنیم به نظرم هم تو زندگی روزانه و هم تو نوشتن خیلی بهتر و پخته‌تر عمل می‌کنیم.
      باز هم دارم در مورد تفکر نقادانه مطالعه می‌کنم و سعی می‌کنم کتابهای بیشتر و بهتری معرفی کنم.
      راستی، اخیرا کمتر تو وبلاگت می‌نویسی.
      منتظر نوشته‌هات هستیم.
      ممنونم ازت،
      موفق باشی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *