واقع گرایی خام

دو نفر را تصور کنید که یکی در جایگاه شاکی و دیگری در جایگاه متشاکی نزد قاضی رفته‌اند و هر کدام بدون هیچ شک و تردیدی معتقد است که حق با اوست و دیگری دارد ادعای توخالی و ناحق می‌کند. قاضی هم حق را به هر کدام که بدهد، از دیدگاه دیگری قضاوتی ناعادلانه کرده و به ناحق طرف آن یکی را گرفته. حتی شاید آن فرد معتقد باشد که قاضیِ پرونده سود و منفعتی در این موضوع داشته و به همین خاطر حکم را به نفع دیگری صادر کرده است. این همان واقع گرایی خام است که همه ما به نوعی گرفتارش هستیم.

منظور از واقع گرایی خام این است که فرد فکر می‌کند دنیا را شفاف و بی‌پرده و دقیقاً همان طوری که هست می‌بیند. همچنین باور دارد هر چیزی که می‌بیند برای دیگران هم به همان شکل قابل مشاهده و درک و فهم است؛ پس بقیه هم باید با او موافق باشند، اگر هم نباشند به این معناست که یا هنوز با حقایق به درستی مواجه نشده‌اند و یا اینکه عقاید نه‌چندان درست یا تعصب‌هایی دارند که باعث شده واقعیات را به درستی نبینند.

برای یک فرد دچار به واقع گرایی خام، مثل روز روشن است که به جز او بقیه گرفتار و تحت تأثیر ایدئولوژی و منفعت‌طلبی خودشان هستند و این تنها خودش هست که همه‌چیز را همان‌طوری می‌بیند که وجود دارند.

جاناتان هایت در کتاب فرضیه خوشبختی واقع گرایی خام را بزرگ‌ترین مانع برای صلح جهانی و هارمونی اجتماعی می‌داند. چون به راحتی از سطح فردی به سطح گروهی منتقل می‌شود. گروهی هم که دچار این نوع جهان‌بینی باشد، اعتقاد خواهد داشت که حق با آن گروه است، چون همه چیز را همان طوری که هست می‌توانند ببینند و سایرین صرفاً به دلیل مذهب، جهان‌بینی یا منافعی که دارند این طور اشتباه و متعصبانه فکر می‌کنند.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

اجماع کارشناسی یا مهارت کارشناسی؟

مناقشه نابرابر و تعادل کاذب

مغالطه تیرانداز ماهر تگزاسی

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *