معرفی کتاب | فرضیه خوشبختی نوشته جاناتان هایت

کتاب فرضیه خوشبختی نوشته جاناتان هایت

جاناتان هایت، روانشناس اجتماعی و استاد دانشگاه نیویورک در رشته رهبری اخلاقی، در کتاب فرضیه خوشبختی تلاش کرده تا تمامی نظریات معروف در زمینه شادمانی و داشتن زندگی شاد را تجمیع و مورد واکاوی قرار دهد. این نظریات بیشتر شامل نظریات کهن در زمینه شادمانی از آموزه‌های کنفسیوس و بودا گرفته تا آموزه‌های رواقیون و ادیان و مذاهب مختلف می‌شود.

هایت در همان اوایل کتاب به خودهای چندگانه و چندبخشی بودن ذهن اشاره و نظریات مختلف را در این زمینه مطرح می‌کند. از جمله این نظریات می‌توان به نوع نگاه بودا به ذهن که آن را همچون فیل وحشی می‌دانسته که باید به بهترین شکل ممکن هدایتش کرد، افلاطون که نفس یا روان را همچون ارابه‌ای می‌دانسته که دو اسب آن را هدایت می‌کنند که یکی از آنها عاشق شرافت، تواضع و خویشتن‌داری و دیگری اهل لاف زدن‌های بی‌معنی و گستاخی و البته ناشنوا است و در نهایت نوع نگاه زیگموند فروید اشاره کرد که ذهن را به سه بخش ایگو (ضمیر خودآگاه و منطقی)، سوپرایگو (وجدان که تعهد زیاد و سفت و سختی به قانون‌های جامعه دارد) و اید (خواستن لذت، هر چه بیشتر و هر چه زودتر بهتر) تقسیم بندی کرده است. اما در نهایت تشبیه فیل و فیل‌سوار را مبنای خود قرار داده و در تمام کتاب آن را استفاده کرده است.

در این تشبیه بخش منطقی و اهل برنامه‌ریزی و نظم انسان بر پشت فیلی سوار هست که باید آن را به بهترین شکل ممکن هدایت کند. افسار فیل با اینکه در دست فیل‌سوار هست و می‌تواند آن را اینور و آنور بکشاند اما این شرایط تا وقتی وجود دارد که فیل‌سوار بتواند همه چیز را کنترل کند و فیل هوس سرپیچی به سرش نزند. چون اگر فیل تصمیم بگیرد کاری را انجام دهد، فیل‌سوار با زور و اجبار کاری از پیش نخواهد برد و باید از تکنیک‌ها و اصول خاصی پیروی کند تا در نهایت بتواند فیل را رام خود سازد.

خلاصه اینکه فیل‌سوار در بهترین حالت یک مشاور یا خدمت‌گذار برای فیل هست، نه پادشاه یا رییس‌جمهور یا ارابه‌رانی که با تمامی قوا افسار را در دست داشته باشد. در مقابل فیل نماد هر چیز دیگری هست. از احساسات روده‌ای گرفته تا واکنش‌های شکمی، عواطف و بینش‌هایی که مربوط به سیستم خودکار مغز ما هستند. بر این اساس فیل و فیل‌سوار هر کدام هوش خودشان را دارند و وقتی باهمدیگر خوب کار کنند می‌توانند استعداد بی‌همتای نوع بشر را فعال کنند و مشکل آنجاست که همیشه با هم خوب کار نمی‌کنند.

نکته جالب دیگری که جاناتان هایت در فصل پنج کتاب به آن اشاره می‌کند، عوامل تشکیل‌دهنده میزان شادمانی ما انسان‌ها هستند که عبارت‌اند از: تنظیمات بیولوژیکی، شرایط زندگی و فعالیت‌های خودخواسته. این نظریه در واقع به نوعی خط بطلانی هست بر نظریاتی که بودا و رواقیون ارائه کرده‌اند. به این معنا که شرایط بیرونی و عوامل ژنتیکی با اینکه خارج از اختیار ما هستند، اما تأثیر زیادی بر میزان شادی ما دارند.

از جمله عوامل بیرونی متعددی که بر شادی ما در زندگی مؤثرند عبارتند از آلودگی صوتی، رفت‌وآمدهای روزانه و عوامل محیطی که نمی‌توانیم کنترل چندانی بر آنها داشته باشیم همچون ترافیک، خجالت کشیدن و نوع روابط اجتماعی.

جانات هایت با نگاهی جامع به تمامی آموزه‌ها و تحقیقات انجام گرفته و تا جای ممکن مستند این کتاب را تألیف کرده و تمام تلاشش را در آن به کار گرفته تا بتواندا تمامی نظریات مرتبط با شادی از جمله عشق، خوبی کردن به دیگران، نوع کاری که انجام می‌دهیم، مذهب، انتقام گرفتن از دیگران، غیبت کردن و حفظ تعادل در زندگی را موشکافی کرده به شکلی نقادانه مورد بررسی قرار داده و در نهایت نتیجه‌گیری کند.

کتاب حاوی نکات قابل تأمل فراوانی هست و موضوعات آموزنده بسیاری در آن مطرح شده که باعث می‌شود مطالعه آن برای هر مخاطبی با هر نوع نگرش و اعتقادی مفید و کاربردی باشد.

 

بخش‌هایی از کتاب فرضیه خوشبختی

 

اتفاق‌های جهان فقط ما رو از طریق برداشت‌های خودمون از اون‌ها تحت‌تأثیر قرار می‌دن؛ پس اگه بتونیم برداشت‌هامون رو کنترل کنیم، می‌تونیم جهان‌مون رو کنترل کنیم.

* * *

روانشناسان بارها و بارها به این نتیجه رسیده‌ن که ذهن انسان در برابر چیزهای بد خیلی سریع‌تر، قوی‌تر و با سماجت بیشتری عکس‌العمل نشان می‌ده تا چیزهایی که به همون اندازه خوب هستن. ما نمی‌تونیم خودمون رو مجبور کنیم که همه‌چیز رو خوب ببینیم؛ چون ذهن‌مون طوری سیم‌کشی شده که تهدیدها و خشونت‌ها و ناکامی‌ها رو پیدا کنه و بهشون واکنش نشان بده. طبق گفته‌ی بن فرانکلین، «ما اون‌قدر که به یه بیماری جزئی حساسیم، به سلامتی کامل حساس نیستیم.»

* * *

شاد بودن یکی از ویژگی‌های ارثی بسیار سطح بالای شخصیتیه. تحقیقات دوقلوها به طور کلی نشان می‌ده که بین پنجاه تا هشتاد درصد تفاوت میانگین سطح شادی افراد رو با تفاوت‌های ژنتیکی‌شون بهتر می‌شه توضیح داد تا تجربه‌های زندگی‌شون.

* * *

شما هم می‌تونین سلیقه‌ی عاطفی‌تون رو تغییر بدین، اما نه فقط با نیروی ناگهانی اراده. باید کاری کنین که مجموعه‌ی فکرهای در درسترس‌تون تغییر کنه. سه تا از بهترین روش‌ها برای این کار مراقبه، شناخت‌درمانی و استفاده از پروزاک هستن. این روش‌ها به دلیل تأثیرگذاری روی فیل مفید هستن.

* * *

ذهن انسان به تغییر در وضعیت خیلی حساسه، اما به موقعیت‌های پایدار حساس نیست. لذت برنده از افزایش ثروت می‌آد، نه از ثابت موندن توی یه سطح بالا و بعد از چند ماه آسایش جدید می‌شه مبنای زندگی روزانه.

* * *

آدم‌هایی که کارهای داوطلبانه می‌کنن از اون‌هایی که نمی‌کنن شادتر و سالم‌ترن، اما مثل همیشه باید با مشکل هم‌بستگی معکوس هم بجنگیم: کسایی که مادرزادی شاد هستن، مهربان‌ترن و راحت‌تر می‌شه باهاشون راه اومد؛ پس کار داوطلبانه‌شون احتمالاً پیامد شاد بودن‌شونه، نه دلیلش.

* * *

پی‌نوشت۱: من کتاب فرضیه خوشبختی نوشته جاناتان هایت را با ترجمه خانم ساناز شیدفر مطالعه کردم که توسط نشر نوین منتشر شده است.

پی‌نوشت۲: در مدت مطالعه کتاب فرضیه خوشبختی مدام با خودم می‌گفتم ای کاش ترجمه این کتاب به زبان فارسی معیار بود و فارسی شکسته به عنوان زبان ترجمه انتخاب نشده بود. شکسته‌نویسی باعث شد کیفیت مطالعه این اثر ارزشمند حداقل برای من خیلی کاهش پیدا کند و آن لذت حداکثری از مطالعه نصیبم نشود.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

خلاصه کتاب طراحی شادمانی اثر پاول دولان

معرفی کتاب | عادت های یک مغز شاد نوشته لورتا گرازیانو برونینگ

معرفی کتاب | هنر خوشبختی از آرتور شوپنهاور

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *