منتخبی از محتوای منتشرشده در فضای وب (۳۸)

برای مطالعه محتوای منتخب دو هفته گذشته می‌توانید بر روی لینک‌های زیر کلیک کنید.

منتخبی از محتوای منتشرشده در فضای وب (۳۶)

منتخبی از محتوای منتشرشده در فضای وب (۳۷)

 

۱. حکایت مبارزات پایان‌ناپذیر دنیای کسب و کار

ازجمله اتفاقات و حوادث تکراری در دنیای کسب و کار که همواره می‌تواند برای ما آموزنده و الهام‌بخش باشد، نبردهای نابرابر شرکت‌های نوپا و شرکت‌های بزرگ است.

امین کاکاوند این بار یک مقاله بسیار خوب و آموزنده در این خصوص نوشته که توصیه می‌کنم، حتماً آن را مطالعه کنید.

در بخشی از این مقاله می‌خوانیم:

استارتاپ‌ها، مانند پشه‌ها بسیار زیاد هستند. ماهیت آن‌ها هم همه‌چیز یا هیچ‌چیز است. یک استارتاپ یا برنده بازی می‌شود و ثروت زیادی خلق می‌کند و یا می‌بازد و همه چیز را از دست می‌دهد. نگاهی به تاریخچه استارتاپ‌ها به ما نشان می‌دهد که بیشتر استارتاپ‌ها متعلق به دسته دوم هستند. اما استارتاپ‌هایی که پیروز میدان می‌شوند، صنایع مختلف را دگرگون می‌کنند و شرایط را برای بازیگران قدیمی سخت و سخت‌تر می‌کنند.

برای مطالعه این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید.

نبرد نابرابر: چرا شرکت‌های بزرگ و جاافتاده بیش از دیگران باید نگران باشند

 

مطلب مرتبط: بهترین رویکرد در مواجهه با ایده های جدید

 

۲. سبک متفاوت در وبلاگ نویسی

شاهین کلانتری این روزها وبلاگ نویسی را به سبکی متفاوت انجام می‌دهد و این موضوع باعث شده است که بتوان از هر پست او ایده‌ها و نکات متعددی را آموخت.

یکی از نوشتارهای هفته گذشته، بیش از سایر نوشته‌ها برای من آموزنده بود.

در بخشی از این پست می‌خوانیم:

برای بعضی از ما نوشتن، مثل دیکته گفتن به خودمون می‌مونه.

یعنی وقتی می‌شینیم تا بنویسیم، مثل یه معلم یا پدر و مادر بداخلاق و بی‌حوصله به روز می‌خوایم افکار خودمون رو به جریان نوشتن تحمیل کنیم.

در صورتی که نوشتن خلاقانه و لذت‌بخش اصولاً هیچ نسبتی با اجبار و برنامه‌ریزی دقیق نداره.

نوشتن آگه بازیگوشیِ محض نباشه، چیزی جز یکی از روش‌های زجرآور شکنجه نیست.

برای مطالعه متن کامل این پست بر روی لینک زیر کلیک کنید.

گوی بلورین خوش‌شانسی

 

مطلب مرتبط: ما هم کتاب بنویسیم یا نه؟ | توصیه‌های ست گادین

 

۳. روشی برای دستیابی به ۳ ساعت مطالعه روزانه

یکی از آرزوهای بسیاری از ما رسیدن به رکورد بالا در مطالعات روزانه است. به‌طوری‌که بتوانیم این کار را به صورت مداوم و منظم انجام دهیم.

مائده عفتی اخیراً سه یادداشت در مرتا منتشر کرده که به نظرم هر سه آموزنده و مفید هستند.

در یکی از این یادداشت‌ها با روش مائده برای دستیابی به رکورد سه ساعت مطالعه روزانه آشنا می‌شویم.

در بخشی از این یادداشت می‌خوانیم:

من باید برای مطالعه هزینه کنم. اگر به هر دلیلی نتوانم برنامه‌ها را انجام بدم و یا عقب بمانم یا سر کلاس نمی‌روم یا از خوابم می‌زنم. اما به ذهنم می‌سپارم که کتاب‌ها باید خوانده شوند.

برای مطالعه متن کامل این یادداشت بر روی لینک زیر کلیک کنید.

چگونه روزی سه ساعت مطالعه می‌کنم؟

 

مطلب مرتبط: اندر مزایای مطالعه آثار داستانی

 

۴. نوشتار درمانی

همان‌طور که قبلاً هم به بهانه‌های مختلف در این وبلاگ نوشته‌ام، نوشتن برای من برکات و دستاوردهای بسیاری به همراه داشته و دارد. ازجمله فواید نوشتن، دستیابی به خودآگاهی و آرامش درونی است.

ناتاشا جعفری در رایتینا تصمیم گرفته تا مطلبی کامل در مورد نوشتار درمانی بنویسد که قسمت اول این سلسله مطالب هفته قبل منتشر شد.

در بخشی از این مقاله می‌خوانیم:

نوشتن یا داشتن یک دفتر خاطرات می‌تواند به افراد در بهبود قدرت حافظه، یادآوری آنچه که در طول روز برای آن‌ها اتفاق افتاده است یا فقط به عنوان یک روش ساده برای رسیدن به آرامش و رشد شخصی، استفاده شود. هیچ کدام از این مزایا را نمی‌توان کتمان کرد اما فایده اصلی نوشتن و ثبت خاطرات می‌تواند عمیق‌تر و مهم‌تر از فواید ساده و سطحی نوشتن باشد.

بر اساس نتایج پزشکی و روان‌پزشکی، نوشتن به عنوان یک عامل می‌تواند تأثیر به سزایی در بهبود مشکلات عاطفی و کاهش استرس در افراد داشته باشد. در واقع نتایج از یک بررسی جامع بر روی تعداد زیادی شرکت کننده به مدت ۴ ماه که قرار بود در طول چهار روز هفته حداقل روزی ۱۵ دقیقه را به نوشتن اختصاص دهند، به دست آمده است. بعد از مدت معین، محققان متوجه شدند که شرایط روحی و عاطفی این افراد به مراتب بهتر از روز نخست آزمون است.

برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید.

نوشتن درمانی و تأثیر آن در زندگی من

 

مطلب مرتبط: نوشتن یا ننوشتن : مسئله این است

 

۵. لزوم پذیرش تفاوت‌ها برای دستیابی به موفقیت

یکی از افکار و اعتقادات اشتباهی که بر ذهن بسیاری از مردمان در جوامع مختلف حکم‌فرماست، این است که باید همه مثل هم باشند و ما ناچار از تبعیت و همراهی با اکثریت هستیم.

معصومه شیخ مرادی، یادداشتی در این خصوص نوشته و در آن به نکات خوبی اشاره کرده است.

 در ابتدای این یادداشت می‌خوانیم:

خانواده، مدرسه و دانشگاه، جامعه و فرهنگ طوری ما را تربیت کرده‌اند که فکر می‌کنیم همه باید شبیه هم باشیم و مثل هم فکر کنیم و سلیقه‌ها و انتخاب‌هایمان مثل هم باشد و آن ضرب‌المثل معروف هم اینجا ساخته‌شده که اگر همرنگ جماعت نشوی رسوا خواهی شد. این مدل ذهنی سالها در ذهن ما نهادینه شده و رشد کرده و بخشی از وجود ما را آلوده کرده.

برای مطالعه متن کامل این یادداشت بر روی لینک زیر کلیک کنید.

اصل دردناک پذیرش تفاوت‌ها

 

مطلب مرتبط: مسابقه‌های تحمیلی و تشویقهای گمراه کننده

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *