یکی از کارهایی که انسانها راه گریزی از آن ندارند، تصمیم گیری است. ما همواره در حال تصمیم گیری هستیم و خیلی از اوقات هم ناخودآگاه این کار را انجام دهیم.
ورزش کنم یا تلویزیون تماشا کنم؟ صبحانه بخورم یا نه؟ چایی بخورم یا قهوه؟ امروز برای رفتن به سر کار کدام لباسم را بپوشم؟ با مترو به سر کار بروم یا سوار تاکسی شوم؟ به کودکی که سر چهارراه ایستاده است کمک کنم یا نه؟ در بازار دلار و سکه سرمایهگذاری بکنم یا نه؟ کدام سهام را بخرم تا بیشتر سود کنم؟ به درخواست دوستم پاسخ مثبت بدهم یا منفی؟
همه اینها نمونهای از هزاران تصمیم زندگی ما هستند که شاید در روز چند صدتا از آنها را بگیریم. تصمیماتی که به بسیاری از آنها توجه نمیکنیم، خیلی از اوقات از روی عادت اقدام میکنیم و هیچ مشکلی هم برایمان پیش نمیآید.
اما تصمیماتی هم وجود دارند که شاید ساعتها، روزها و یا ماهها وقت برای گرفتنشان صرف کنیم و درنهایت هم بعدازاینکه نتیجه کار را دیدیم از تصمیممان پشیمان شویم و یا برعکس از تصمیمی که گرفتهایم خیلی خوشحال باشیم و به آن افتخار کنیم.
پست مرتبط: تصمیمگیری و اقدام بهموقع، لازمه موفقیت
هر کدام از ما سبک و روش خاص خودمان را برای گرفتن تصمیمات حساس و حیاتی زندگیمان داریم. هرکس از افراد مشخصی مشاوره میگیرد و یا منابع کسب اطلاعات خاص خود را دارد.
تفاوت اصلی انسانها در فرایند تصمیمگیریشان و اطلاعاتی است که بر اساس آنها تصمیم میگیرند و اتفاقاً همین تفاوت در تصمیمگیریها و ارزشها و معیارهای شخصی است که باعث میشود جایگاه افراد و کیفیت زندگیشان اینقدر باهم اختلاف داشته باشد.
شما چه معیارها، ارزشها و فرایندهایی را در تصمیمهای خودتان رعایت میکنید؟ تصمیمهایی را که میگیرید، چگونه قضاوت میکنید؟ با چه روشهایی به درست یا اشتباه بودن تصمیماتتان پی میبرید؟ تصمیمات دیگران را چگونه ارزیابی میکنید؟
بسیاری از ما عادت داریم کاری به چگونگی تصمیم گیری افراد نداشته باشیم. مخصوصاً اگر نتایج تصمیمات از قبل مشخص شده باشند و ما هم از آن مطلع باشیم، دیگر لزومی نخواهیم دید که بفهمیم این تصمیم بر اساس چه معیارها و افکاری گرفته شدهاند.
اما به نظر میرسد این یک قضاوت اشتباه و سرشار از خطا خواهد بود.
پست مرتبط: مهمترین مهارت لازم برای موفقیت در زندگی + سخنرانی درمورد تصمیمهای سخت
قضاوت تواناییها و استعدادها و مهارتهای مدیریتی افراد بر اساس نتایج تصمیماتشان باعث بروز خطا در تشخیصهای ما خواهد شد.
اشتباه بودن این نوع قضاوتها دلایل متعددی میتواند داشته باشد. اما مهمترین دلیل این است که همیشه یک سری عوامل و شرایط غیرقابلپیشبینی و یا قابل پیشبینی با احتمال وقوع بسیار پایین وجود دارند که از کنترل فرد خارج هستند و عملاً فرد نمیتواند آنها را در تصمیمات خود دخیل کند و یا بر اساس آنها تصمیم بگیرد. این موضوع باعث بروز مشکل میشود.
فردی که تمامی جوانب را سنجیده و بر اساس معیارها و ارزشهای موردنظر بهترین تصمیم را گرفته ولی ازقضا براثر حادثه و اتفاقی غیرقابلپیشبینی به هدف خودش نرسیده، نباید مورد سرزنش و بازخواست قرار گیرد. اصولاً بهتر از این نمیشد عمل کرد.
فردی که بعد از مشورت گرفتن از کارشناسان مختلف و بر اساس اطلاعات موجود بهترین تصمیم ممکن را گرفته و براثر اتفاقی که کمترین احتمال وقوع را داشت، تمام محاسباتش به هم ریخته را نباید گناهکار و یا عامل بروز مشکل قلمداد کرد.
از طرفی دیگر وقتی کسی بر اساس یک سری شایعات و حدس و گمان و کاملاً حسابنشده تصمیمی را میگیرد و از روی بخت و اقبال بهترین نتیجه براثر آن تصمیم حاصل میشود، هنر نکرده و نباید او را فردی مستعد و یا دارای تواناییهای عجیبوغریب در نظر گرفت.
افراد بسیاری را دیدهام که گرفتار چنین خطاهایی در تصمیمات و قضاوتهای خود در مورد دیگران هستند.
پست مرتبط: ۳ اقدام ساده برای تجربه دائمی حس خوب در زندگی
نکتهای که وجود دارد اینکه باید سعی کنیم تا حد ممکن براثر این نوع خطاها دیگران و عملکردشان را مورد قضاوت نادرست قرار ندهیم.
فردی که بر اساس شایعات و شنیدهها در یک صنعت خاص سرمایهگذاری میکند و درنهایت هم سود چشمگیری نصیبش میشود، الزاماً تصمیم گیر و مدیر خوبی نبوده است و مهارت تصمیم گیری بالایی ندارد. بلکه بخت و اقبال با او یار بوده و کاملاً اتفاقی این موفقیت را کسب کرده است. اطمینان کردن به این فرد در سایر تصمیمات کار درستی نخواهد بود.
فردی که بر اساس ارزشها و معیارهای خودش شغلی را انتخاب میکند و براثر یک سری مشکلات پیشبینینشده در این کار شکست میخورد، لزوماً فرد ناتوان و ضعیفی نیست و نباید این فرد را مورد سرزنش قرار داد.
کسی که با توجه به تحلیلهای تخصصی انجامشده و بر اساس شرایط حاکم بر روی یک سبد سهام مشخص سرمایهگذاری میکند و بعد از مدتی به دلیل یک حادثه پیشبینینشده، قیمت سهام سقوط میکند، تصمیم گیر بدی نبوده است و قصوری در کارش مرتکب نشده است.
اگر این اتفاق پیشبینینشده رخ نمیداد و شرایط بهصورت عادی پیش میرفت، اکنون این نتیجه به بیشترین سود و منفعت منجر شده بود و اتفاقاً این معیاری است که ما باید آن را در قضاوتهایمان موردتوجه قرار دهیم.
پست مرتبط: تعیین مهلت برای انجام کارها ، لازمه دستیابی به اهداف
با توجه به موارد اشارهشده در این یادداشت بهتر است همواره حواسمان به این موضوع باشد که تنها نتایج تصمیمات، نشانگر کیفیت عملکرد تصمیمگیرنده نیستند و نباید معیار قضاوتهای ما در مورد تواناییها و مهارتهای افراد در زندگی و کارشان باشند. باید تلاش ما بر این باشد که با ارتکاب این نوع خطاها و شتابزده دیگران را قضاوت نکنیم.
2 دیدگاه