دلیل عطش سیری ناپذیر انسان برای کسب احترام و موقعیت اجتماعی

وقتی که مردم به ما احترام می‌گذارند، به شکلی خودکار میزان ترشح سروتونین در مغزمان جهشی ناگهانی پیدا می‌کند و سرخوشی و شادمانی سرشاری نصیبمان می‌شود. اما همانطور که در یادداشت با عنوان «پاداش‌هایی که به ناامیدی ختم می‌شوند» اشاره کردم، این سرخوش و حس خوب چندان دوام نمی‌آورد و به زودی باید به دنبال راه‌هایی برای احترام بیشتر و تصاحب موقعیت اجتماعی بالاتر باشیم.

تجارب و تلاش‌های قبلی تابلوی راهنمایی می‌شوند برای هدایت هر چه بیشتر ما به سمت اقداماتی که احترام بیشتر و جایگاه اجتماعی بالاتری را به همراه دارند. در این میان ما بر سر یک دوراهی گرفتار می‌شویم که مسیر اول، تحمل درد نارضایتی بعد از به دست آوردن لذت ناشی از کسب احترام از سمت دیگران و تصاحب جایگاه اجتماعی بالاتر هست و مسیر دوم تلاش بیشتر و پرداخت هزینه‌های بالاتر برای بالا رفتن از نردبان ترقی و به دست آوردن لذت بیشتر.

البته واضح است که انسان‌ها بر مبنای طبیعت و اصل وجودی‌شان ناخودآگاه مسیر دوم را انتخاب می‌کنند و به مرور به سمت تلاش بیشتر برای پیمودن مسیر رشد اجتماعی، گرفتن موقعیت کاری بالاتر، به دست آوردن ثروت بیشتر و در نهایت توسعه کسب و کاری که دارند گام برمی‌دارند که همه این‌ها لزوما اقداماتی آسیب‌زننده و یا غیرارزش‌آفرین نیستند.

اما نکته مهم این که وقتی با دیدن شرایط زندگی خوب و جایگاه بالای اجتماعی یا شغلی دیگران با خود می‌اندیشیم که شایستگی و توانمندی من از آنان اگر بیشتر نباشد کمتر هم نیست و نتیجه می‌گیریم که با این شرایط بهتر است ما هم تلاش کنیم تا به آن جایگاه وسوسه‌انگیز دست یابیم، شاید بد نباشد به این مسئله آگاه باشیم که وقتی به آن احترام، جایگاه اجتماعی یا شغلی یا هر چیز دیگری که آرزویش را داشتیم، دست پیدا کنیم، این جایگاه قرار نیست برای همیشه موجبات خوشحالی و شادی ما را فراهم آورد.

بعد از کسب تمامی این موفقیت‌ها، مغز ما خیلی زودتر از آنچه فکرش را بکنیم به این نتیجه خواهد رسید که باید احترام بیشتر و موقعیت بالاتری را کسب کند تا باز هم شاد شود و آن حس رضایت اولیه را تجربه کند. این آگاهی باعث خواهد شد که بعد از رخ دادن چنین اتفاقی از نظر روحی دچار شوک و بحران نشویم و شاید بخشی از منابعمان را قبل از شروع برای تلاش در جهت ارتقا، به اهداف و خواسته‌های ارزشمندتر و ماندگارتری اختصاص دهیم.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

کورتکس بزرگتر، انتظارات متنوع‌تر و در نتیجه دردهای بیشتر

جانشین کردن پرسش ها، مکانیزم مغز انسان برای پاسخ به سؤالات دشوار

جستجو و گریزی که باید مدیریت شود

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

2 دیدگاه

  1. درود حسین جان
    سپاس از مطلب خوبت
    کتاب دوپامین مولکول شگفت انگیز رو به دوستان توصیه می کنم خصوصا” فصل آخرش که در مورد هارمونی هست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *