پاول دولان در همان ابتدای فصل اول کتاب طراحی شادمانی به مهمترین سؤال در این زمینه پرداخته است: شادمانی چیست؟ منظور از این سؤال یافتن موارد تأثیرگذار بر شادمانی و نحوه اثرگذاری آنها نیست. بلکه هدف این است که بدانیم، شادمانی چه چیزی است و ما چه رویدادها و احساساتی را در درون خودمان بهعنوان شادمانی معنا میکنیم.
در ادامه تعریفی را که پاول دولان در همان ابتدای کار ارائه میدهد، میخوانیم:
شادمانی، تجربه لذت و داشتن هدفی معنادار در گذر زمان است.
بر این اساس شادمانی ما در زندگی مبتنی بر دو مؤلفه تجربههای لذتبخش و خوشایند و همچنین داشتن اهداف دوستداشتنی و معنادار است. از این رو در صورت تأمین این دو خواهیم توانست میزان شادمانی را در زندگی افزایش داده و بر این اساس کیفیت زندگی خودمان را حداکثر سازیم.
اما موضوع مهم سنجش میزان شادمانی افراد است. اینکه پاسخ افراد به میزان شادمانی خودشان در زندگی تا چه حد قابل اتکا و معتبر است.
ما در لحظهلحظه زمانهایی که در محل کارمان حضور داریم، متناسب با آخرین اتفاقات و رویدادهای حادثشده و همچنین افکار و درونیات خودمان، حال و هوای خاصی داریم و میزان مشخصی از شادمانی را تجربه میکنیم. درصورتیکه از ما در این خصوص پرسش شود بهراحتی میزان آن را از نظر کمّی در همان لحظه اعلام خواهیم کرد.
برای مثال وقتی با دوستان و همکارانمان در حال خوشوبش باشیم، حالمان در آن لحظه خوب است و میزان شادمانی بیشتری را تجربه میکنیم ولی بعد از اینکه از اتاق رئیس عصبانی و بداخلاقمان خارج میشویم، میزان شادمانیمان در آن لحظه پایینترین مقدار را در طول روز دارد.
اما در انتهای روز اگر از ما پرسیده شود که میزان شادمانی ما در طول روز و در زندگی روزمره در چه حدی بوده، بر اساس پارامتری که در آن لحظه در ذهنمان برجسته و مشخص است، مقدار مشخصی را اعلام خواهیم کرد که کاملاً وابسته به افکار لحظهای و آخرین اتفاقات روی داده است.
آنچه میتوان با اطمینان اعلام کرد این است که میزان اعلامشده برای شادمانی بر اساس جمع جبری و منطقی میزان شادمانی در طول روز نیست و خطای بزرگی در این سنجش ذهنی وجود دارد. در واقع ذهن ما این توانایی را ندارد که اعداد مربوط به شادمانی در لحظات و دقایق مختلف در طول روز را ثبت کرده و در انتهای روز از آنها میانگین بگیرد. بهجای این کار، بر اساس نزدیکترین اتفاقی که به خاطر میآورد و حال و هوای اکنونش هم بر مبنای آن شکل گرفته، قضاوت خواهد کرد.
بنابراین میزان شادمانی هر فرد در زندگی بر اساس سنجش لحظهای معتبر و قابلاتکا خواهد بود و اظهارنظر کلی در این خصوص چندان معتبر نیست.
از این رو تلاش پاول دولان در این کتاب بر این خواهد بود که میزان شادمانی را نه بر اساس قضاوت کلی خود افراد که با هدف بیشتر کردن تعداد لحظات و میزان شادمانی در آن لحظات، افزایش دهد و از این طریق تجربه ما از زندگی را لذتبخشتر کند.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
طراحی شادمانی | کتابی از پاول دولان
دو نوع شغل و انتخاب بهترین نوع آن برای شادمانی بیشتر در زندگی
1 دیدگاه