در زندگیهای امروزی تقاضا برای زمان پیوسته در حال افزایش است و این باعث میشود تمرکز بر کاری که در حال انجامش هستیم، روزبهروز سختتر شود. از سویی افراد هر چه ثروتمندتر میشوند و میزان درآمدشان افزایش مییابد، متناسب با آن درآمد، زمان خودشان را ارزشمندتر میدانند و این ارزش بالاتر برای آنان نشان از کمیابی زمان دارد. این کمیابی باعث میشود توجه بیشتری به مصرف منابع زمانی معطوف کنند و همین توجه بیشتر به منابع زمانی باعث افزایش ارزش ذهنی زمان از نظر مالی و در نتیجه تحت تأثیر قرار گرفتن فعالیتهای مختلف منجر به شادمانی میشود.
هر چه درآمد ما بالاتر میرود، مبلغ درآمد ساعتی ما هم به شکل ذهنی و هم در واقعیت افزایش مییابد و اگر بخواهیم بیش از حد به این مبلغ توجه کنیم و بر این اساس برای اوقات فراغت و تفریحات خودمان برنامهریزی کنیم، در این صورت به میزان زیادی از کیفیت این اوقات کاسته خواهد شد. نتیجه محاسبه ارزش مالی زمان و توجه بیشازحد به آن بهعنوان بخشی از ثروت مالی باعث کاهش چشمگیر میزان شادمانی حاصل از تفریحات و خوشگذرانیها خواهد شد، بهطوریکه فرد آن را نوعی اتلاف سرمایه مالی تلقی خواهد کرد.
بر اساس مطالعهای که در آمریکا انجام گرفته بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰، افراد ثروتمند مدتزمان بیشتری را صرف تفریح و خوشگذرانی میکردند و هر زمانی هم که دوست داشتند این کار را انجام میدادند؛ اما از سال ۱۹۸۰ به بعد اتفاق عجیبی افتاد که امروزه هم ادامه دارد و آن هم اینکه افراد با تحصیلات کمتر اوقات فراغت بیشتری نسبت به افراد با تحصیلات دانشگاهی بالاتر داشتند. این فاصله روزبهروز بیشتر شد و افراد با درآمد کمتر اوقات بیشتری را میتوانستند در تفریح و خوشگذرانی سپری کنند و این روند باعث افزایش شادمانی و رضایت از زندگی افراد با درآمد پایینتر شد.
در واقع رفتار انسانها در مقابل کمبود منابع معمولاً شبیه به هم است. به همین خاطر هم هر چه تمرکز ما بر پول و محاسبه ارزش زمانی که در اختیار داریم، بیشتر شود، به همین نسبت کیفیت اوقات فراغت و زمانهای تفریحمان هم کاهش خواهد یافت و از این لحظات لذت و شادمانی کمتری نصیبمان خواهد شد.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
طراحی شادمانی | کتابی از پاول دولان
اهمیت تمرکز و هزینهای که برای حواسپرتی پرداخت میکنیم
تحریک توجه یا ایجاد وقفه در جریان تجربه خوشایند برای شادمانی بیشتر