روشی برای نشان‌گذاری در هنگام مطالعه کتاب

مطالعه دقیق و فهم حداکثری مفاهیم و موضوعات مطرح‌شده در کتاب نیازمند تعامل با متن در حین مطالعه، یادداشت‌برداری و همچنین ارتباط دادن موضوعات و مفاهیم جدید به انگاره‌های ذهنی قبلی هست. یکی از روش‌های تعامل با متن در حین مطالعه کتاب، نشان‌گذاری هست. برای نشان‌گذاری هم سلایق مختلفی وجود دارد. لیندا الدر و ریچارد پل در کتاب آشنایی با هنر دقیق خواندن روشی را برای نشان‌گذاری در هنگام مطالعه کتاب پیشنهاد داده‌اند که به نظرم می‌تواند روش خوبی برای این کار باشد.

بی‌شک بهترین روش نشان‌گذاری روشی هست که فرد خودش به آن رسیده باشد و با آن راحت باشد؛ اما آشنایی با روش‌های مختلف باعث خواهد شد که روش‌هایی که خودمان به آن می‌رسیم هم روش‌های کامل‌تر و مفیدتری باشند.

۱. دور مفاهیم مهم دایره و زیر تعریف‌هایشان خط بکشید.

همیشه عناوین مفاهیم و تعریف‌هایشان در کنار همدیگر بیان نمی‌شوند. برای همین بد نیست ابتدا در اولین جایی از متن که با عنوان مفهوم جدیدی مواجه می‌شویم، دور آن خط بکشیم و در ادامه اگر تعریفی از آن مفهوم ارائه می‌شود، زیرش خط کشیده و آن را به‌عنوان مفهوم وصل کنیم. در این صورت درک و به خاطرسپاری مفاهیم با سهولت بیشتری انجام خواهد گرفت.

۲. کنار نتیجه‌گیری‌های مهم (در حاشیه متن) علامت تعجب بگذارید.

با توجه به اهمیت نتیجه‌گیری می‌توان تعداد علامت‌های تعجب را کم یا زیاد کرد. به‌طوری‌که برای نتیجه‌گیری‌های خیلی مهم سه علامت تعجب و برای نتیجه‌گیری‌های با اهمیت کمتر یک علامت تعجب به حاشیه اضافه کرد.

۳. در کنار چیزهایی که نمی‌فهمید در حاشیه متن علامت سؤال بگذارید.

گذاشتن علامت سؤال باعث می‌شود که ذهنمان در حین مطالعه ادامه متن، زیاد درگیر آن بخش نباشد و بعدها وقتی جلوتر رفتیم بتوانیم برگردیم و آن بخش از کتاب را دوباره مطالعه کرده و مورد بررسی قرار دهیم.

۴. مسئله‌ها یا موضوع‌های مهم را نشان‌گذاری کنید.

این کار باعث می‌شود در مطالعات و مراجعات بعدی کارمان راحت شود و بهتر بتوانیم مفاهیم کتاب را درک کنیم.

۵. اطلاعات، داده‌ها یا شواهد مهم را نشان‌گذاری کنید.

وقتی نویسنده اطلاعات، داده‌ها و یا شواهدی در تأیید نتیجه‌گیری‌هایش ارائه می‌دهد، بهتر است که به شکلی متفاوت علامت‌گذاری شود تا در مراجعات بعدی بتوان آن‌ها را تشخیص داد.

۶. وقتی متوجه دیدگاه نویسنده می‌شوید در حاشیه آن را نشان‌گذاری کنید.

بهتر است در هنگام مطالعه دیدگاه شخصی نویسنده به شکلی متفاوت از سایر موضوعات علامت‌گذاری شود.

۷. آن دست از مفروضات نویسنده را که به نظرتان از همه بیشتر محل پرسش و تردید است در حاشیه نشان‌گذاری کنید. مثلاً با علامت فرض.

۸. مهم‌ترین استلزاماتی را که به نظر شما تفکر نهفته در متن پیش می‌آورد در حاشیه نشان‌گذاری کنید. مثلاً با علامت استلزام.

۹. فکرهایی را که به ذهن خودتان خطور می‌کنند یادداشت کنید.

این فکرها را می‌توانید در حاشیه کتاب، یا در صفحه‌های سفید انتهای آن، یا آخر هر فصل بنویسید. هر چه بیشتر این فکرها را بنویسید، طرز فکرتان در قیاس با تفکر نویسنده برایتان روشن‌تر می‌شود. البته قبل از مخالفت با نویسنده مطمئن شوید که حرف او را کاملاً فهمیده‌اید.

۱۰. مفاهیم مهم و نحوه ارتباطشان را به‌صورت نمودار درآورید.

در حین خواندن درکی از کل برای خود تبیین کنید. یکی از بهترین روش‌ها برای این منظور رسم نمودارهایی است که روابط متقابل میان مفاهیم را نشان دهد. برای این کار می‌شود از صفحه‌های سفید ابتدا یا انتهای کتاب استفاده کرد؛ یا اگر نمودارتان مفصل است و جای بیشتری لازم دارد آن را در دفترچه‌ای رسم کنید.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

هدف از مطالعه کتاب چیست و چه زمانی باید به سراغ کتاب برویم؟

سؤال از دن اریلی | گوش کردن به کتاب صوتی یا مطالعه کتاب کاغذی ؟

چرا گروههای کتابخوانی اثربخش نیستند؟

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *