توجه به بازخوردهای شخصی رمز دستیابی به بیشترین شادمانی

یک روش مهم و مفید برای غلبه بر مشکلات و موانع احتمالی در مسیر دستیابی به بیشترین شادمانی در زندگی، توجه به بازخوردهای شخصی مربوط به کارهایی است که باعث به وجود آمدن حس لذت و هدفمندی در ما می‌شوند. با توجه کردن به چنین بازخوردهایی و استفاده از نتایج آن‌ها برای پیش‌بینی شادمانی در آینده، می‌توان روند زندگی و انجام فعالیت‌های روزمره را به شکلی بهینه تنظیم کرد.

شاید در نگاه اول این مسئله موضوعی واضح و بدیهی به نظر برسد؛ اما مطلوبیت‌های ذهنی اشتباه حاصل از توجه نکردن به چنین بازخوردهایی باعث می‌شوند میزان شادمانی ما در زندگی کاهش چشمگیری داشته باشد.

مشکل اصلی در مسیر گرفتن بازخورد از فعالیت‌ها و تصمیمات شخصی، چشمگیر و قابل‌توجه نبودن نتایج و خروجی بسیاری از این فعالیت‌ها و تصمیمات است. به این معنا که ما در بسیاری از مواقع اصلاً توجهی به این موضوع نداریم که هرکدام از انتخاب‌های ما منجر به چه میزان از شادمانی در ما شده است و با توجه به سهم متغیر میزان هدفمندی و لذت‌بخش بودن در کارهای مختلف روزانه، میزان شادمانی حاصل از آن در مجموع چقدر بوده است.

ما در صورتی می‌توانیم با استفاده از بازخوردهای شخصی در جهت افزایش شادمانی خود بهره بگیریم و تنظیمات لازم را انجام دهیم که توجه کافی به تجربیات مختلفمان در زندگی داشته باشیم. به این معنا که حواسمان هم به ورودی‌های هر تجربه و فعالیت و هم خروجی میزان شادمانی حاصل از آن باشد. یک بار که این کار را برای هر فعالیت متداول در زندگی انجام دهیم و متوجه شویم که آن اقدام به چه تأثیری در زندگی ما منجر می‌شود، در این صورت خواهیم توانست از نتایج این‌چنینی برای پیش‌بینی میزان شادمانی آن فعالیت و فعالیت‌های مشابه در آینده استفاده کنیم.

تصور کنید کسی به ماشین شما زده و گوشه سپر ماشینتان کمی فرورفتگی پیدا کرده است. در چنین شرایطی دو گزینه در برابر شما قرار داد. گزینه اول اینکه بلافاصله به صافکار مراجعه کرده و آن بخش از ماشین را تعمیر کنید. گزینه دوم هم اینکه آن را تا زمان تصادف شدیدتر و بدتر شدن اوضاع همان‌طور نگه‌دارید و کاری به کارش نداشته باشید. هرکدام از این انتخاب‌ها تأثیری متفاوت بر شادمانی شما خواهند داشت. توجه به این موضوع و به خاطر سپردن آن در صورت انتخاب هرکدام از گزینه‌ها می‌تواند راهنمای خوبی برای اتخاذ تصمیمات بهتر در آینده باشد.

در واقع ما با توجه کردن به بازخوردهای دریافت شده و به خاطر سپردن آن‌ها، می‌توانیم جایگزینی بسیار قابل‌اتکاتر و مفیدتر برای مطلوبیت‌های ذهنی به دست آوریم که در واقع نوعی واقع‌گرایی در برابر اعتماد به تجسمات و تخیلات را در ما به وجود می‌آورد.

برای مثال هر ماه صورتحساب‌های مختلفی همچون صورتحساب‌های مربوط به مصارف برق، آب، گاز و تلفن به دستتان می‌رسد. شما با دریافت هرکدام از این صورتحساب‌ها دو گزینه پیش رو دارید. یا در همان لحظات ابتدایی صورتحساب را نگاه کرده و آن را در هزینه‌های خود لحاظ کنید و یا اینکه توجهی به آن نکرده و پرداخت آن را به زمان دیگری موکول کنید. مطمئناً هر کدام از این انتخاب‌ها تأثیر متفاوتی بر میزان شادمانی شما در زندگی خواهد داشت. در صورت دریافت بازخورد حاصل از انتخاب هر کدام از گزینه‌ها و به خاطر سپردن آن خواهید توانست در آینده اقدامات بهتری در جهت دستیابی شادمانی بیشتر انجام دهید.

در یادداشت هفته بعد سعی خواهم کرد روش DRM را که توسط پاول دولان برای رسیدن به این هدف پیشنهاد شده، توضیح دهم.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

طراحی شادمانی | کتابی از پاول دولان

پذیرش خویشتن واقعی گامی در جهت افزایش کیفیت زندگی

طراحی شادمانی | مدیریت انتظارات شخصی و تاثیر آن بر شادمانی

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *