آیا افراد باهوش تصمیم‌گیران بهتری هستند؟

اگر افراد باهوش را معادل با افرادی با ضریب هوشی و آی کیو (IQ) بالا در نظر بگیریم، چنین افرادی لزوماً در تصمیم‌گیری و انتخابِ منطقی‌ترین و عقلانی‌ترین گزینه، بهترین عملکرد را نخواهند داشت. بلکه در خوش‌بینانه‌ترین حالت، چنین افرادی با اتکا به هوش خود، بهترین عملکرد را در منطق‌سازی برای تصمیمی که گرفته‌اند، از خود نشان خواهند داد.

به همین دلیل هم هست که دانشمندان هوش دیگری را با عنوان هوش هیجانی (EQ) معرفی کرده‌اند. بر این اساس آن کسانی که بتوانند سه مؤلفه هیجان را که عبارت‌اند از مؤلفه شناختی، مؤلفه فیزیولوژیک و مؤلفه رفتاری، با موفقیت با هم تلفیق کنند، در نگاه به موضوعات مختلف و گرفتن تصمیمات بهینه عملکرد خوبی خواهند داشت.

در واقع هوش هیجانی شامل توانایی‌هایی همچون شناخت عواطف شخصی، به کار بردن درست هیجانات، برانگیختن خود، شناخت عواطف دیگران و حفظ ارتباطات می‌شود.

وقتی ما بتوانیم مبنای هیجانی انگیزه‌های خودمان را به خوبی درک کنیم، خواهیم توانست بر اثرات ناخواسته آنها غلبه کرده و در سطحی بالاتر، در سطح تفکر نقاد، دست به تصمیم‌گیری و انتخاب بهینه‌ترین گزینه بزنیم.

به عبارت دیگر در صورت داشتن این توانمندی‌ها خواهیم توانست به جای استفاده از قابلیت‌های فوق‌العاده مغزی در جهت منطق‌سازی برای تصمیم‌های بد یا تصمیم‌های ناخودآگاه، در جهت رسیدن به تصمیم‌ها و انتخاب‌های بهینه بهره بگیریم.

پی‌نوشت: این یادداشت براساس نکات و موضوعات مطرح شده در کتاب ذهن فریبکار شما نگاشته شده است.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

تعریف تفکر نقادانه در ۱۰ جمله

زنده باد همفکر من …

وقتی استدلال منطقی در مقابل هنجارسازی اجتماعی رنگ می‌بازد

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *