مردم همواره در حال قضاوت کردن ما هستند. آنها دوست دارند بدانند آیا ما میتوانیم دوستان، همراهان، عاشقان یا رهبران خوبی برای آنان باشیم یا نه؛ و یکی از مهمترین چیزهایی که آنها قضاوت میکنند، انگیزههای ما هست. چرا ما اینطور رفتار میکنیم؟ آیا ما علایق و ترجیحات دیگری غیر از آنچه در عمل نشان میدهیم داریم؟ آیا ما خودخواه هستیم؟ آیا میتوانند به ما اعتماد کنند؟
چون دیگران ما را قضاوت میکنند، مشتاق هستیم که خوب به نظر برسیم. پس بر انگیزههای خوب خویش تأکید میکنیم و انگیزههای زشت و ناپسندمان را نادیده میگیریم و تلاش میکنیم که آنها را به سایرین نشان ندهیم. این کار شاید همان دروغ گفتن نباشد، اما درعینحال صداقت و راستگویی هم نیست.
چیزی که شاید عجیب به نظر برسد اینکه این مسئله نهتنها در مورد گفتههای ما بلکه در خصوص افکارمان هم صادق است. چرا ما نمیتوانیم در مواجهه با خودمان صادق نباشیم و به خودمان دروغ بگوییم؟ پاسخ این است که افکار ما آنقدرها هم که فکر میکنیم شخصی و پنهان نیستند. بلکه بسیاری از اوقات افکار آگاهانه ما همان چیزهایی هستند که با دیگران در میان میگذاریم و ناخودآگاه به زبان میآوریم. به همین دلیل و به خاطر ترس از لو رفتن و فاش شدن افکار و انگیزههای ناخوشایندمان برای دیگران، تلاش میکنیم تا به خودمان به بهترین شکل ممکن دروغ بگوییم تا بتوانیم دیگران را هم بهخوبی فریب دهیم.
در برخی زمینههای زندگی بهخصوص بخشهایی که در آن موضعگیریهای تند و صریح وجود دارد، همچون مسائل سیاسی، بهسرعت و با اطمینان بالایی میتوانیم انگیزههای خودخواهانه افراد را شناسایی کنیم؛ اما در زمینههای دیگری همچون دریافت خدمات درمانی، روابط بین فردی، کارهای خیرخواهانه و روابط عاطفی بسیاری از ماها تمایل به این داریم که انگیزههای خوب خودمان و دیگران را باور کنیم. درحالیکه احتمال دارد همهمان در مورد اینکه چه انگیزهها و تمایلاتی باعث رفتارهایمان میشوند تشخیص اشتباه بدهیم.
در کل، ما انسانها به خودمان دروغ میگوییم چون دروغ گفتن به خودمان برایمان مفید است. این کار به ما کمک میکند که تمامی مزایا و امتیازات رفتارهای خودخواهانهمان را به دست آوریم و درعینحال در مقابل دیگران خودخواه به نظر نرسیم. این کار به ما کمک میکند تا خیلی بهتر از آن چیزی به نظر برسیم که در حقیقت هستیم و این دریافت امتیازات همچنان بی هیچ مشکلی ادامه داشته باشند. حال این امتیازات میتوانند امتیازات مالی، عاطفی، اجتماعی و … باشند.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
معرفی کتاب | فیل درون مغز اثر کوین سیملر و رابین هنسن