هنجار‌های اجتماعی و نقش آنها در رشد و پیشرفت جوامع انسانی

بیشتر ما حداقل یک بار در چنین موقعیتی قرار گرفته‌ایم: در صف خرید بلیت یا هر چیز دیگری ایستاده‌اید و دارید در حال گپ زدن با یک دوست هستید که متوجه می‌شوید یک نفر جلوی شما وارد صف شد. ناگهان میزان آدرنالین خونتان بالا می‌رود، ضربان قلبتان افزایش می‌یابد و احساس می‌کنید که با بیشتر شدن جریان خون در رگ‌ها سرتان داغ می‌شود و صورتتان شروع به سرخ شدن می‌کند. «چرا رفت تو صف؟» و این اولین جمله‌ای است که به خودتان می‌گویید و تلاش می‌کنید که بهترین تصمیم را در چنین شرایطی بگیرید. مقابله با او یا بی‌خیال شدن و ندیده گرفتن کارِ نادرستش.

از سویی آن کار چندان آسیبی به شما نرسانده و فقط شاید باعث شود چند دقیقه‌ای بیشتر در صف بمانید. همچنین شما قرار نیست آن یک نفر را بار دیگر هم ببینید و با او تعاملی داشته باشید. از سویی دیگر اگر با او درگیر شوید، احتمال اینکه آسیب ببینید وجود دارد. شاید آن فرد چاقویی در جیب داشته باشد و به راحتی شما را مجروح کند. چند دقیقه بیشتر در صف ماندن توجیه خوبی برای پرداخت هیچ کدام از این هزینه‌ها نیست.

اما مسئله این است که آن فرد تقلب کرده! شما نمی‌توانید اجازه دهید او به این راحتی نادیده‌تان بگیرد. اصلا چرا باید به راحتی چنین کار اشتباهی را انجام دهد؟

این دوراهی و واکنش فیزیولوژیکی بدن به چنین اتفاقاتی بخشی از واکنش رفتاری مشترک میان ما انسان‌هاست که از پدران و اجدادمان به ارث برده‌ایم. در حالی که چنین رفتارهایی در جامعه امروزی چندان توجیهی ندارند. اما این واکنش به شکلی ناخودآگاه در ما وجود دارد چون اجداد ما ناچار از طی کردن چنین فرایندی در روند زندگی روزمره خود بوده‌اند. البته شاید برخی از این رفتارها و واکنش‌ها هنوز هم در موقعیت‌هایی بتوانند برای ما مفید واقع شوند.

همانطور که در یادداشت قبلی هم اشاره کردم، برعکس درختان سکویای همیشه سبز که پیوسته در حال رقابت با هم برای دستیابی هر چه بیشتر و بهتر به نور آفتاب هستند، ما انسان‌ها می‌توانیم با هم توافق کنیم و یک سری قوانین و اصول برای تعامل و رقابت هر چه بهتر و اثربخش‌تر با خودمان در نظر بگیریم. اما همین رفتن در صف بدون ملاحظه حقوق دیگران نشانگر این موضوع هست که ما انسان‌ها همچنان تمایل به تقلب داریم و رعایت اصول و قوانین در جوامع انسانی همیشه هم کار آسانی نبوده است.

قراردادهایی همچون رعایت نوبت و همچنین قوانین اجتماعی مختلف که برای رعایت حقوق و بهبود تعاملات انسانی مورد توافق قرار گرفته‌اند همان هنجار‌ها هستند؛ همان استانداردهایی که اعضای جامعه باید بر اساس آنها رفتار کنند.

هنجار‌های اجتماعی شامل طیف مختلفی از قوانین و اصول می‌شوند که می‌توان نمونه‌هایی از آن را در قوانین رانندگی، آداب و رسوم اجتماعی و همچنین قوانین مالیاتی مشاهده کرد که به مرور در فرهنگ‌های انسانی فراگیر شده‌اند و مطلوبیت دور زدن و رعایت نکردن آن‌ها برای افراد باعث می‌شود برخی اعضای جامعه خودشان را در خصوص قصدشان از انجام کارهای مختلف فریب دهند.

جوامع انسانی چنین هنجار‌هایی را در میان اعضا گسترش داده‌اند چون وجود آنها به نفع اکثریت است. اگرچه گاهی برخی از این اصول و قوانین می‌تواند به ضرر اکثریت و به نفع یک سری از طبقه حاکمیت یا قشری خاص از آن جامعه تمام شود. اما در مجموع همین اصول باعث حذف رقابت‌های تنش‌زا و غیرسازنده در میان انسان‌ها خواهند شد؛ به طوری که اگر توسط همه اعضای جامعه رعایت شوند، به نفع اکثریت باشد.

هنجار‌های اجتماعی همه به یک اندازه دارای اهمیت نیستند. به همین دلیل هم نقض برخی از آنها مجازات‌های سنگین همچون حبس در پی دارند و رعایت نکردن برخی دیگر شاید مجازات‌های سبک همچون عذرخواهی در حضور دیگران و یا تحمل خسارات مادی را باعث شوند. به هر حال در صورت عدم وجود مجازات برای تخطی از هنجار‌ها بسیاری از افراد با انگیزه دستیابی به منافع فردی توجهی به آنها نخواهند داشت و به راحتی آنها را زیر پا خواهند گذاشت.

از طرفی  قرار نیست همه مجازات‌های مربوط به زیر پا گذاشتن اصول و قواعد اجتماعی توافق‌شده توسط حاکمان اجرا شود بلکه در بسیاری از مواقع این مردمان عادی و اطرافیان ما هستند که یک سری مجازات‌ها را برای رعایت نکردن قوانین توافق شده به اجرا درمی‌آورند که گاهی همین مجازات‌های عمومی اثربخش‌تر از مجازات‌های حاکمان هستند.

از آنجایی که این روندها در گذر تاریخ شکل گرفته‌اند، گاهی بی هیچ تفکری و بدون اینکه در زندگی امروزی نیاز به برخی از این هنجار‌ها باشد، همچنان در جوامع و در میان ملت‌ها جاری هستند و اجرا می‌شوند.

به هر حال این قبیل اصول و قوانین در مجموع در جهت مدیریت هر چه بهتر منابع، رشد و پیشرفت جوامع و بهبود روابط انسان‌ها است و شکل‌گیری آنها نقش مهمی در روند تاریخی بلوغ جمعی بشریت داشته است.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

معرفی کتاب | فیل درون مغز اثر کوین سیملر و رابین هنسن

سه دسته رقابتی که در میان انسان‌ها شکل گرفته و همچنان ادامه دارد

عامل شکل‌گیری فریب در جوامع بشری و دلیل تمایل انسان به آن

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *