ازآنجاییکه انسان گونهای خاص از جانوران است، نویسندگان کتاب فیل درون مغز ترجیح دادهاند قبل از وارد شدن به پیچیدگیهای زندگی اجتماعی انسانها به سراغ زندگی اجتماعی دو گونه از جانوران بروند و رفتار آنها را در تعامل باهم و انگیزههایی که در پشت آن تعاملات نهفته است، مورد بررسی قرار دهند. این دو گونه، شامل خانواده بابونها و لیکوهای عربی هستند.
وقتی رفتارهای این حیوانات در زندگی اجتماعیشان مورد بررسی قرار میگیرند، به نظر میرسد رفتارهای آنها اقداماتی ساده و سرراست هستند اما اگر عمیقتر شویم، لایههای مختلفی از پیچیدگی را در دل این رفتارها شاهد خواهیم بود. البته رازآلود به نظر رسیدن رفتار این حیوانات برخلاف روابط ما انسانها به خاطر وجود بازیهای ذهنی در میان آنان نیست بلکه این به طبیعت و غریزه این حیوانات بازمیگردد.
رفتار اجتماعی متداولی که در میان حیوانات پُر مو وجود دارد و در میان بابونها هم دیده میشود، آداب نظافت اجتماعی است. ازآنجاییکه بدن این نوع از جانوران با مو و پشم پوشیده شده، درصورتیکه روزانه و به شکلی منظم پاکسازی نشوند، در چشم به هم زدنی، میانشان پر از کک و شپش و آلودگیهای مختلف خواهد شد و این برایشان آزاردهنده خواهد بود. از طرفی خود این حیوانات هم دسترسی کامل به تمام نقاط بدنشان ندارند که خودشان بتوانند این کار را به تنهایی انجام دهند. ازاینرو محتاج کمک و همکاری دیگران هستند تا نیمه دیگر بدنشان هم نظافت شود. به این همکاری در نظافت و پاکسازی بدن همدیگر نظافت اجتماعی میگویند.
به همین خاطر دیدن دو بابون نر که در کنار هم نشستهاند و یکی پشت به دیگری دارد و آن یکی در حال نظافت او با دقت و تمرکز بالاست، صحنهای عادی در محل زندگی این جانوران به شمار میرود. این همکاری اجتماعی باعث شکلگیری روابط دوستانه در میان اعضای آنان میشود؛ اما به نظر میرسد هدف از این کار صرفاً نظافت و تمیزی نباشد. چون معمولاً مدتزمانی که صرف این کار میشود خیلی بیشتر از زمانی هست که برای نظافت واقعی مورد نیاز باشد و این در میان گونههای مختلف از جانوران متفاوت است. طوری که شاید برخی از گونهها تا هفده درصد از وقت روزانه خود را صرف نظافت همنوعانشان کنند.
رابین دانبار که زمان زیادی را برای تحقیقات در این زمینه صرف کرده، به این نتیجه رسیده که آیین نظافت اجتماعی علاوه بر اهداف نظافتی، اهداف سیاسی نیز دارد. گونههای مختلف جانوران با این کار به دنبال یافتن متحدین و دوستانی برای خودشان هستند و از این طریق به فرد مقابل خود ثابت میکنند که «من حاضرم بخشی از زمان روزانه خودم را با تمرکز و دقت بالا صرف راحتی و نظافت تو کنم.» از سویی طرف مقابل به دیگری این پیام را میدهد که «من آنقدری به تو اعتماد دارم که اجازه دهم به بدنم دست بزنی.» و به این ترتیب روابط دوستانه و اعتماد بین دو طرف مدام تقویت میشود.
جالب اینکه مدتزمان نظافت اجتماعی بیشتر از اینکه وابسته به اندازه بدن و میزان موی بدن جانوران باشد، وابسته به اندازه اجتماع و نوع روابط میان آنان است. برای مثال بابونهای ژلادا که میتوانند با صرف ۳۰ دقیقه وقت بهطور کامل بدن یکدیگر را تمیز کنند، بیش از ۱۲۰ دقیقه صرف این کار میکنند.
لیکوی عربی نوع دیگری از گونههای جانوری هست که در اجتماعشان قوانین و آیینهای خاصی بر روابط و تعاملات میان آنان حاکم است. این پرندهها که بیشتر در صحرای سینا و صحراهای عربستان زندگی میکنند، قوانین اجتماعی خاص خودشان را دارند.
آنها در گروههای ۳ تا ۲۰ تایی زندگی میکنند و قلمرو مشخص خودشان را دارند که شامل درختان و بوتهها و خارهای خشک آن ناحیه میشود که آنان را در برابر حملات حیوانات مهاجم محافظت میکند. این پرندگان تلاش میکنند حداکثر همکاری و همراهی را با گروه خودشان داشته باشند، چون اگر از گروه اخراج شوند، خطرات زیادی تهدیدشان خواهد کرد از طرفی یافتن خانه و سرپناه هم برایشان خیلی دشوار خواهد شد.
روابط و ارتباطات پیچیدهای میان اعضای گروه وجود دارد. برای مثال در میان نرهای گروه طبقات و سطوح اجتماعی مختلفی هست. مثلاً گروه آلفا پیوسته بر گروه بتا در نزاعهای کوچک درونگروهی پیروز میشوند و بتاها این برتری را نسبت به گاماها دارند. بهندرت درگیریهای سفت و سختی میان نرهای همطبقه شکل میگیرد اما اگر این اتفاق بیفتد لیکوی شکستخورده یا کشته میشود و یا کلاً از گروه اخراج خواهد شد؛ بیشتر اوقات نرهای گروه رفتارهایی توأم با احترام و صمیمیت با یکدیگر دارند.
اعضای نر گروه در پیدا کردن غذا برای بقیه، دادن غذا به جوجهها و همچنین دفاع از همگروهیها در حمله حیوانات مهاجم حسابی با همدیگر همکاری دارند.
از طرفی گاهی در کمک کردن به اعضای گروه و همنوعان رقابت شدیدی شکل میگیرد و درصورتیکه غفلتی در انجام وظایف اعضا صورت بگیرد، برایشان تنبیه در نظر گرفته خواهد شد.
محققان به این نتیجه رسیدهاند که این رفتارها بیشتر از اینکه از روی نوعدوستی باشند، برای به دست آوردن اعتبار و جایگاه اجتماعی در میان اعضای گروه است که امتیازاتی همچون فرصتهای متنوعتر برای ارتباط با مادههای بیشتر و احتمال پایین اخراج از گروه را برای آنها به همراه میآورد. البته این امتیازات بیشتر به آلفاها میرسد. از طرفی اگر لیکوی بتا عملکرد خوبی در گروه داشته باشد و جایگاه بالاتری به دست آورد کمتر توسط آلفاها مورد حمله و آزار و اذیت قرار خواهد گرفت.
همانطور که میتوان مشاهده کرد شباهت بسیاری میان تعاملات اجتماعی گونههای مختلف جانوری و تعاملات انسانی وجود دارد با این تفاوت که ارتباطات اجتماعی انسانها پیچیدهتر از ارتباطات دیگر جانوران هست.
وقتی بابونها همدیگر را نظافت میکنند شاید اصلاً توجهی به نتایج سیاسی این اقدام خویش نداشته باشند و به نظر میرسد از روی غریزه این کار را انجام میدهند و نیازی هم به پنهان کردن انگیزه و قصدشان از این رفتار ندارند؛ اما انسانها انگیزههای فراوانی برای پنهان کردن قصد و نیت خودشان در رفتارها و برخوردهای متقابل با دیگر اعضای جامعه انسانی دارند.
در همین جوامع انسانی پنهان کردن آگاهی و قصد و نیت واقعی در دو حالت میتواند مفید واقع خواهد شود:
۱. وقتی دیگران فقط توانایی دیدن بخشی از افکار و ذهنیات شما را داشته باشند.
۲. وقتی آنها شما را بر اساس آن چیزی که از ذهنیات و افکارتان میبینند قضاوت کنند و بر اساس این قضاوت برای شما پاداش و تنبیه در نظر بگیرند.
این شرایط شاید برخی اوقات بر روابط دیگر جانوران هم حاکم باشد اما در کل ذهنخوانی در حیوانات نسبت به انسانها خیلی ضعیفتر است و این موضوع باعث پیچیدگی بیشازحد روابط انسانی میشود.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید: