نرم‌های پذیرفته‌شده اجتماعی | روش چهارم مدیریت توجه ناخودآگاه

ما انسان‌ها حیوانات اجتماعی هستیم و همواره دوست داریم همچون مردمانی باشیم که شبیه ما هستند و کارهایی را انجام دهیم که آن‌ها انجام می‌دهند. در عصر مدرن اطلاعات، تکنولوژی و شبکه‌های اجتماعی این کار به مراتب راحت‌تر از قبل شده. ما حتی برای رزرو هتل یا رفتن به رستوران هم بر اساس نظرات و ترجیحات دیگران عمل می‌کنیم و در تصمیم‌گیری‌هایمان وزن بسیار بالایی به امتیازاتی که افراد می‌دهند، قائل می‌شویم. کافی است یک رفتار عجیب را دیگران انجام دهند. بعد از مدتی انجام آن کار برای ما هم عادی خواهد شد و این یعنی شکل‌گیری زندگی بر اساس نرم‌های پذیرفته‌شده اجتماعی و توجه ناخودآگاه به آن‌ها.

ما به‌راحتی به قضاوت‌های دیگران اعتماد می‌کنیم. حداقل تا حدی مشخص این رویکرد را در زندگی داریم. به‌خصوص در جاهایی که تجربه کافی نداریم یا اینکه تجربه دیگران بیشتر از ماست. این اعتماد اگر با توجه به میانگین پاسخ‌های چندین نفر باشد، شدیدتر و افراطی‌تر خواهد بود.

ازاین‌رو ما بیش از آنچه خودمان فکرش را بکنیم از دیگران و به‌خصوص اطرافیانمان تأثیر می‌پذیریم. خیلی از اوقات این تأثیر ناخودآگاه و بدون تصمیم‌گیری اتفاق می‌افتد. حتی اگر قصد داشته باشیم در مقابل تأثیرپذیری از رفتارها، رویکردها و تصمیمات دیگران مقاومت کنیم، این تأثیرپذیری باز هم اتفاق خواهد افتاد. به نظر می‌رسد مغز انسان به شکلی خودکار و ناخودآگاه برای تقلید از سایرین برنامه‌ریزی شده است.

افراد در مقابل تصاویری از صورت‌های خوشحال و خشمگین که در یک صفحه در حال چشمک زدن بودند، به شکلی ناخودآگاه عکس‌العمل نشان می‌دادند. این اتفاق حتی زمانی که چشمک زدن‌ها به حدی سریع بودند که نمی‌شد آن‌ها را به‌وضوح تشخیص داد، باز هم وجود داشت.

اگر کسی دفترچه خاطراتی داشته باشد که در آن حالات روحی روزانه خودش و اطرافیان و افراد خانواده‌اش را ثبت کند، بعد از مدتی به تشابه و همبستگی شدید آن‌ها پی خواهد برد. چنین مطالعه‌ای بر روی ۵۵ خانواده انجام شد و مشخص شد که حال روحی هر یک از اعضای خانواده به‌شدت وابسته به حال روحی سایر اعضاست.

در مطالعه‌ای که بر روی بازیکنان تیم‌های کریکت انجام شد، مشخص گردید افراد فارغ از عملکرد خوب یا بد تیمشان در یک بازی، تحت تأثیر احساسات هم‌تیمی‌هایشان بودند و از این موضوع بیشتر از نتیجه بازی تأثیر پذیرفته‌اند.

با توجه به موارد اشاره‌شده، به نظر می‌رسد ما برای مدیریت هر چه بهتر حالات روحی و همچنین ترجیحات خودمان، بهتر است حساسیت و جدیت بیشتر در تشکیل پورتفوی دوستان به خرج دهیم. همان‌طور که فعالان حوزه مالی اهمیت بسیاری به پورتفوی مالی خودشان می‌دهند، ما نیز باید نسبت به این موضوع در زمینه دوستی حساس باشیم. برای این منظور بهتر است به این شکل عمل کنیم که اگر خودمان بیشتر ماشین لذت هستیم، دوستانمان را از میان افرادی که ماشین هدف هستند انتخاب کنیم و اگر سبک زندگی ما بیشتر به سمت ماشین هدف تمایل دارد، چه بهتر خواهد بود که چند دوست هم که عموماً ماشین لذت هستند، داشته باشیم. در این صورت می‌توان در کنار دوستان به شادمانی بیشتری در زندگی دست یافت.

پی‌نوشت: اگر با مفاهیم ماشین لذت و ماشین هدف آشنایی ندارید، بهتر است یادداشت «نقطه تعادل در نوسان میان لذت و هدف» را مطالعه کنید.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

۴ روش برای مدیریت توجه ناخودآگاه با هدف افزایش شادمانی

هزینه‌های غیرقابل بازگشت | زمانی برای رها کردن تعهدات شخصی

نکته‌ای مهم در باب دریافت بازخورد از دیگران

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *