بر مبنای روش علمی هر معلول مادی دارای علت مادی هست و اگر غیر از این باشد، روش علمی نیست و نمیتوان در خصوص آن بحثی علمی را پیش برد و به نتیجهای قابل اتکا دست یافت. در واقع قائل شدن علتی غیرمادی برای معلولی مادی، شرط ابطالپذیری علم را نقض میکند و باعث میشود که بحث علمی دست یافتنی نباشد.
واقعیت این است که هر چیزی که غیر مادی باشد، حد و مرزی برای آن قابل تصور نخواهد بود و وقتی حد و مرزی برای یک علت وجود نداشته باشد، قوانین طبیعت مادی و ساختار علی هم بر آن حاکم نخواهد بود و امکان ابطال آن هم وجود نخواهد داشت.
برای مثال کسی که برای تبیین علت رخ دادن حادثهای، پای شبح یا جن را به میان میکشد و در پی این است که دلایل آن حادثه را بر مبنای وجود شبح یا جن توضیح دهد، امکان ادامه هیچ بحث علمی با این شخص وجود نخواهد داشت. به این معنا که شما وقتی نتوانید ثابت کنید که جن بر مبنای اصول علمی یا مشاهدات تجربی نمیتوانسته علت وقوع چنین حادثهای باشد، در این صورت عملاً مباحثه حاصلی نخواهد داشت.
یا اینکه وقتی کسی ادعا میکند که دنیا در یک لحظه و بنا به یک اتفاقی نامعلوم به وجود آمده و دلیل مادی برای آن نمیتوان در نظر گرفت، در این صورت بحث از حالت علمی خارج شده و امکان بحث و در نهایت نتیجهگیری عقلانی در مورد آن وجود نخواهد داشت.
از این رو، هر ادعایی که در میان استدلالهای آن عوامل غیرمادی یا بیحدومرزی وجود داشته باشد، قابل ادامه دادن نبوده و نتیجه علمی و قابل اتکایی از آن بحث حاصل نخواهد شد. چون شما به هیچ وجه امکان ابطال آن فرضیه را به شکلی اصولی و منطقی نخواهید داشت و پایانی عقلانی برای آن بحث نمیتوان متصور بود.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید: