طراحی شادمانی | شادمانی مصنوعی یا همان زندگی معمولی؟

ما گاهی اوقات بر اساس ارزش‌ها و افکاری که در سر داریم، از روی عمد و کاملاً آگاهانه در جهت کاهش شادمانی خود گام برمی‌داریم. در واقع در چنین موقعیت‌هایی آرمان‌هایی در ذهن داریم که نسبت به شادمانی اولویت بالاتری برایمان دارند. از جمله این آرمان‌ها و ارزش‌ها می‌توان به برخی ملاحظات اخلاقی، آزادی فردی، داشتن صداقت و حفظ دوستی، حفظ زیبایی و سلامت فردی، حفاظت از حیوانات و گیاهان و … اشاره کرد. ما وقتی بر سر دوراهی انتخاب میان شادمانی و تک‌تک این موارد قرار بگیریم، حاضر خواهیم بود به بهای حفظ آن‌ها از شادمانی خودمان صرف‌نظر کنیم. سؤالی که در این نوشتار به دنبال پاسخ به آن هستیم، این است که آیا ما حاضر هستیم یک زندگی با شادمانی مصنوعی را به یک زندگی معمولی همراه با رویکردهایی گاهاً علیه شادمانی ترجیح دهیم؟ و اینکه زندگی سرشار از شادمانی مصنوعی برای ما چقدر ارزشمند و پذیرفتنی هست؟

یکی از موضوعاتی که معمولاً فلاسفه به آن علاقه‌مندند، مطالعه در خصوص شرایط عاطفی متقلبانه هست. تصور کنید شریک عاطفی شما فردی متقلب باشد ولی هیچ‌کس از این موضوع اطلاع نداشته باشد. در این صورت شما ترجیحتان آگاهی از این موضوع و فدا کردن شادمانی‌تان به بهای آگاهی یافتن از واقعیات است یا عدم آگاهی از موضوع و حفظ همان شادمانی قبلی؟

طبیعتاً اکثر قریب به‌اتفاق مردم ترجیح خواهند داد که با وجود تمام ناراحتی‌ها و مشکلات محتمل، از این موضوع مطلع شوند. در واقع در چنین موقعیتی شفافیت و آگاهی از واقعیت، هرچند تلخ، نسبت به شادمانی فریبکارانه رضایتمندی بیشتری به همراه خواهد داشت و فرد حاضر خواهد بود شادمانی خود را فدای واقعیت کند.

تجربه ذهنی دیگری که رابرت نوزیک فیلسوف آمریکایی در سال ۱۹۷۰ طراحی کرد هم در نوع خودش جالب توجه است. او از افراد خواست تا تصور کنند به یک ماشین تجربه متصل شده‌اند که در آن فرستنده‌های عصبی در ذهن با یک سیستم مرتبط هستند. این ماشین از این طریق قابلیت شبیه‌سازی شادترین زندگی‌ها را در ذهن افراد خواهد داشت. به این صورت که افراد بتوانند به شکلی مصنوعی داشتن یک شغل عالی با بیشترین درآمد، همسری بی‌نظیر و کودکانی با بهترین رفتارها و ذهنی خارق‌العاده را تجربه کنند. به این ترتیب همه شادمانی‌های گفته‌شده بدون هیچ درد و رنجی قابل دستیابی خواهند بود.

نوزیک از افراد پرسید که زندگی واقعی خودشان همراه با تمام دردها و رنج‌ها و ملال‌ها را ترجیح می‌دهند یا زندگی‌ای که در اتصال به ماشین زمان و سرشار از شادمانی مصنوعی تجربه می‌شود؟

در نهایت رابرت نوزیک به این نتیجه رسید که بسیاری از افراد زندگی معمولی خودشان همراه با درد و رنج‌های آن را به شادمانی مصنوعی به دست آمده از طریق اتصال مغز به ماشین تجربه ترجیح می‌دهند.

در واقع ما انسان‌ها بنا به طبیعت خودمان همیشه خواهان شادمانی تحت هر شرایطی و به هر ترتیبی نیستیم. بهترین و خوشایندترین شادمانی برای انسان شادمانی‌ای است که به شکلی طبیعی، طی روندی حقیقی و از دل رنج‌ها و ملالت‌های زندگی بیرون کشیده شود و در اثر تلاش و کوشش خود فرد به دست آمده باشد.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

طراحی شادمانی | کتابی از پاول دولان

طراحی شادمانی | مطلوبیتهای ذهنی اشتباه

طراحی شادمانی | خطاهای ذهنی کاهش دهنده شادمانی در انسان‌ها

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *