انتخاب و در پیش گرفتن حالت میانه در زمانی که بین دو حالت حداکثری یا دو دیدگاه غالب مردد ماندهایم، غالباً به شکلی ناخودآگاه بهعنوان راهحلی اثربخش در نظر گرفته میشود. اما آیا همیشه انتخاب حالت میانه راهکاری اثربخش برای رهایی از تعارض و سردرگمی هست؟
وقتی که دو خبر متناقض در مورد یک واکسن تولیدشده توسط یک شرکت، منتشر میشود، ذهن ناخودآگاه به این سمت میرود که حالت میانه این دو حالت متعارض را در نظر بگیرد. برای مثال شرکت تولیدکننده اعلام میکند این واکسن مصونیت نود و پنج درصدی در مقابل بیماری به وجود میآورد و عوارضی در پی ندارد. از طرفی گروهی از محققان مستقل دانشگاهی معتقدند این واکسن عوارض بسیاری میتواند در شخص دریافتکننده به وجود آورد و تزریق آن احتمالاً برای برخی افراد تبعات وخیمی در پی داشته باشد. در چنین شرایطی ذهن به شکلی خودکار حالت میانه این دو دیدگاه متناقض را در نظر میگیرد و عوارضی نهچندان زیاد برای واکسن در نظر میگیرد.
کارخانه تولیدکننده نوع خاصی از باتریها اعلام کرده که این باتریها، آسیب چندانی به محیطزیست وارد نمیکند. از طرفی گروهی از دوستداران محیطزیست معتقدند با توجه به مواد استفادهشده در تولید این نوع از باتریها و مکانیزم عملکرد آن، استفاده انبوه از آنها میتواند عوارض جبرانناپذیری برای محیطزیست به همراه داشته باشد. ذهن ما در مواجهه با چنین تناقضی معمولاً حالت میانه را در نظر میگیرد و اینطور تصور میکند که شاید کاربرد این نوع از باتریها برخی آسیبها را برای محیطزیست به همراه داشته باشد؛ اما این آسیبها چندان جدی نخواهند بود.
در دو موقعیت گفتهشده، در نظر گرفتن حالت میانه، نمیتواند چندان درست و نماینده شرایط واقعی باشد. در چنین مواقعی ما ناچار از تحقیق و جستجوی بیشتر برای دستیابی به پاسخ درست، اصولی و معتبر هستیم.
از این رو بهتر است همواره حواسمان به این خطای ذهنی باشد تا در موقعیتهای مشابه اگر نیاز هست بهجای در نظر گرفتن حالت میانه به شکلی خودکار، آگاهانه تلاش کنیم تا به پاسخی معتبر دست یابیم و برای دستیابی به این هدف هر اقدامی که لازم هست، انجام دهیم.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
سوگیری اثر تلسکوپی | خطا در نگاه به اتفاقات گذشته