یکی از شرایط اولیه محتوای باکیفیت، جلب توجه و اعتماد مخاطب و ایجاد تمایز بین ما و رقبایمان می‌باشد. اولین و مهمترین گام در این مسیر تهیه استراتژی محتوای مناسب می‌باشد.
قرار نیست که ما هر محتوایی را که در دسترس داشتیم به سرعت منتشر کنیم. دن نوریس در این بخش یک فرمت استراتژی محتوای ده دقیقه‌ای را که شامل ده بند می‌باشد، ارائه می‌کند.
استراتژی محتوا
استراتژی محتوای پیشنهادی شامل بخش‌های زیر می‌باشد:
- نگرش (Vision)
- ارزش‌ها (Values)
- الهامات (Inspirations)
- استراتژی کلی وبلاگ (Strategy comment)
- جوامع هدف (Target communities)
- متمایزکننده‌ها (Differentiators)
- مزیت غیرعادلانه (Unfair advantage)
- روابط کلیدی
- معیارها (Metrics)
- ترغیب‌کننده‌های اصلی و دعوت به مشارکت (Lead magnets and CTAs)
در ادامه توضیحاتی در خصوص هرکدام از بخش‌ها ارائه می‌گردد.
نگرش
اگر درباره سرانجام کار شفاف نباشید، ساخت یک استراتژی برای بازاریابی محتوا بسیار دشوار خواهد بود. یک راه خوب برای ارزیابی نگرشتان پاسخ به این پرسش است: «هدف ما چیست؟»
برای یافتن بهترین پاسخ به پرسش فوق بهتر است ابتدا به این موارد پاسخ دهید: نگرش محتوای شما چیست؟ وجه تمایز صنعت شما با دیگران چیست؟ به نظرتان چه چیزی استراتژی محتوای شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟ در یک کلام مردم در حال حاضر دنبال چه چیزی هستند که در حال حاضر نصیبشان نمی‌شود؟
در ابتدا ممکن است شما ایده روشنی در این رابطه نداشته باشید، اما با گذشت زمان، در حالی که محتوای بیشتری تولید می‌کنید مواردی پدیدار خواهند شد که زمینه رفتن به سطح بالاتری از محتوا را برایتان فراهم می‌کنند.
به عنوان مثال محمدرضا شعبانعلی، متمم را راه‌اندازی کرد. چون باور داشت که محتوا و روش‌های آموزش‌های رسمی و غیر رسمی موجود در کشور منسوخ شده و اثرگذاری و کارایی لازم را ندارند و نیاز است که محتواهای مورد نیاز در زمینه مدیریت در بخش‌های مختلف زندگی و کسب و کار به صورتی مدون‌تر و اثربخش‌تر و همچنین با مطالب به‌روزتر ارائه گردد. بنابر این با توجه به این نیازسنجی، جامعه هدف خود را تشخیص داده و شروع به فعالیت نمود.
داشتن نگرش در بازاریابی محتوای مؤثر ضروری است.
نگرش شما چیست؟ چه سهمی از بازار را به خود اختصاص می‌دهید؟ می‌خواهید مردم در مورد برند شما چه فکر کنند؟ به نظرتان مردم چه می‌خواهند که در حال حاضر قادر به دریافت آن نیستند؟
ممکن است در این خصوص از همان ابتدای کار به طور شفاف پاسخ را بدانید، شاید هم در طول زمان ضمن یادگیری آنچه در کار جواب می‌دهد آن را بسازید. شاید یک نیاز برآورده نشده را در نظر دارید یا ممکن است مشتاق به صحبت در مورد موضوع مورد علاقه‌تان باشید. به طور مداوم به این موضوع بازگشته و بر روی یک نگرش خاص در محتوای خود کار کنید. این بر همه تصمیم‌های شما در مورد محتوایتان تاثیرگذار است، و نهایتا آن چیزی خواهد شد که برای جلب توجه و هدایت محتوا در کسب و کارتان به شما کمک کند.
برای نمونه WP Curve تحت یک وبسایت در زمینه مشاوره در زمینه تولید و بازاریابی محتوا فعالیت می‌کند. نگرش WP Curve به شرح زیر می‌باشد:
این وبسایت برای کارآفرینان با یک کسب و کار ثابت و مشتریان و درآمد مشخص طراحی شده است که به دنبال افزایش درآمد، رشد کسب و کار، فروش بهتر محصولات/خدمات و کسب اعتبار در بازار می‌باشند.
ارزش‌ها
ارزش‌های کلیدی معرفی‌کننده محتوای شما هستند. می‌توانید این ارزش‌های کلیدی را به مرور زمان تصحیح کنید. آنها می‌توانند ترکیبی از فلسفه شخصی شما و آنچه که در مورد مخاطبانتان به خوبی جواب داده است باشند.
بنابراین سؤال اصلی این است که ارزش‌های کلیدی معرفی‌کننده محتوای شما چیست؟
ارزش‌های کلیدی برای WP Curve عبارتست از:
- شفافیت: ما می‌خواهیم صادق باشیم و در ارائه محتوای خود کاملا باز عمل نماییم. ما می‌خواهیم شما مطمئن باشید که ما نتایج واقعی را ارائه می‌کنیم و در حال فروش رؤیا نیستیم.
- مشاوره واقعی: محتوای ما چیزی است که می‌تواند فورا مورد استفاده قرار گرفته و با ارائه راه‌حل‌های خاص و عملی مشکل شما را به بهترین نحو حل کند. محتوای ما تئوری و یا صرفا نظری نمی‌باشد.
- بدون محتوای کاذب: همه محتوای ما با ارزش است و ارزش مطالعه دارد. جملات و پاراگراف‌های ما کوتاه و مختصر هستند و شما را سریعا به راه‌حل می‌رسانند.
- خوانایی: محتواهای بلند موجود بدون هیچ عامل مزاحم و پرت‌کننده حواس در موقع مطالعه، با استفاده از تصاویر مرتبط و مفید، زیر تیترها و عناوین مختلف به بخش‌های کوچکتر تقسیم شده‌اند تا خواندن متن آسان‌تر شود.
- منحصر به فرد: محتوای ما در جای دیگری یافت نمی‌شود و به خواننده ارزش منحصر به فردی ارائه می‌کند.
الهامات
در کجا به دنبال الهامات (در طراحی، محتوا، گفتگوهای ضبط شده، و غیره) می‌گردید؟ این منابع الهام می‌توانند رقبا یا افرادی در صنعت دیگر باشند.
بنابراین سؤال اصلی این است که شما برای الهام گرفتن در تولید محتوا کجا را جستجو می‌کنید؟
برای مثال الهامات WP Curve عبارتند از:
- KissMetrics
- Okdork.com
- Help Scout
- Copyblogger
- QuickSprout
- ۴ Hour Blog
- Buffer
- Groove HQ
- Markmanson.net
استراتژی کلی وبلاگ
آیا تعریف سطح بالایی از استراتژی کلی در پس وبلاگ خود دارید؟ تمام تلاش خود را بکنید تا هم اکنون به چنین تعریفی برسید. البته بعدها می‌توانید آن را اصلاح و به روزرسانی کنید.
در کل این موضوع نشان دهنده توصیف و توضیح کلی از استراتژی اصلی وبلاگ می‌باشد.
استراتژی کلی وبلاگ WP Curve عبارتست از:
به وجود آوردن آگاهی و شناخت عمومی نسبت به برند WP Curve با استفاده از محتوای مفید و باارزش. تولید محتوا با محوریت استراتژی‌ها و تاکتیک‌های عملی و ساده برای رشد و فروش بهتر کسب و کارها. توجه به محتوا و مشکلات کسب و کارهایی که از وردپرس استفاده می‌کنند و در نتیجه ارتقای برند WP Curve در حوزه تولید محتوا. تولید محتوا در این خصوص که ما چگونه کسب و کار خود را رشد می‌دهیم.
جوامع هدف
برای چه گروه‌هایی از مردم محتوا تولید می‌کنید؟ آنها کجاها هستند؟
برای نمونه جوامع هدف WP Curve به ترتیب زیر تعریف شده است:
- Dynamite Circle
- GrowthHackers.com
- Bootstrappers.io
- Reddit startups
- Coworking spaces
- Smart Passive Income
- Chris Ducker’s audience
- ۷ Day Startup Facebook Group
- Content Machine Facebook group
- Quora (startup, management, productivity)
متمایزکننده‌ها
این وبلاگ چه تفاوتی با وبلاگ‌های موجود خواهد داشت؟
پاسخ این پرسش برای WP Curve به این صورت می‌باشد:
- محتوای بسیار کاربردی و مفید. (مقاله در مورد سرعت وردپرس، راهنماهای بازاریابی و …)
- تمرکز بر خوانایی و تجربه مطالعه لذتبخش. با ایمیلهای بی فایده باعث افراد را آزار ندهیم.
- پاسخگویی بسیار مناسب برای کامنت‌ها. پاسخ‌های هوشمندانه و دوستانه که فراتر از جمله «از شما به خاطر مطالعه این مطلب متشکریم.» می‌باشند.
- محتوای داخلی شفاف برای WP Curve.
- محتوای طولانی (معمولا بیشتر از ۲۰۰۰ کلمه).
- منابع قابل دانلود (صفحات گسترده).
- بازاریابی محتوای کامل و دقیق.
- ورودی گرفتن از تاثیرگذاران این حوزه.
- شواهد و اسنادی در جهت تایید اظهارات و ادعاها.
مزیت غیرعادلانه
کسب و کار، شیوه کار، تیم، و چیزهای دیگرتان، چه مزیتی برای شما دارند؟
پاسخ WP Curve به این سؤال:
- توانایی و صلاحیت مدیرعامل در بازاریابی محتوا.
- ارتباطات الکس در آمریکا.
- لیست ایمیلهای ایجاد شده و در حال رشد.
روابط کلیدی
افراد بی‌اندازه تاثیرگذاری که قادر به تقویت محتوای شما بوده و می‌توانید با خود همراهشان کنید چه کسانی هستند؟ این افراد چه کسانی هستند که تعداد قابل قبولی مخاطب در جوامع هدفتان دارند. فهمیدن اینکه این‌گونه افراد چه کسانی هستند معمولا کار دشواری نیست.
معیارها
چگونه متوجه می‌شوید که محتوایی موفق بوده است؟ پیشنهادهای دن سه معیار کلیدی تعداد کلی بازنشر، نظرات و پاسخ به ایمیلهای فرستاده شده می‌باشد.
با توجه به موارد اشاره شده، معیارهای دقیق WP Curve به ترتیب زیر می‌باشد:
- ۱۰ پست در ماه.
- ۱ پست در ماه با تعداد توئیت بیشتر از ۵۰ تا.
- ۵ درصد افزایش ترافیک و نرخ تبدیل در ماه بر اساس تعداد پایه سی هزار در ماه ژوئن.
- ۵ درصد افزایش تعداد ایمیل‌ها براساس ۶۵۰ ایمیل برای ماه ژوئن.
ترغیب‌کننده‌های اصلی و دعوت به مشارکت
از چه راهکارهایی برای ترغیب مردم به مشارکت استفاده می‌کنید؟ موارد دعوت به مشارکتتان چه چیزهایی خواهند بود؟ اولین گام در این راه تهیه یک محتوای قابل دانلود برای جلب نظر مخاطبان برای ثبت‌نام در پاسخ به ایمیل‌ها می‌باشد. همچنین طراحی یک بنر تبلیغاتی برای هدایت مردم به سمت وب‌سایتتان نیز مؤثر و کارساز می‌باشد.
این بخش برای WP Curve شامل موارد زیر می‌باشد:
- ۸ روش افزایش درآمد برای فریلنسرها و سازمان‌ها
- دوره آموزش ایمیلی Content Hacks
- یادگیری بازاریابی محتوا
- قالب وبسایت برای سازمان‌ها
- Infusionsoft WordPress
- کتاب الکترونیکی بازاریابی محتوای عملی
- تجزیه و تحلیل‌های قابل اجرا برای کسب و کارهای کوچک
روش‌های شناخت مخاطب محتوا
دو راه برای شناخت محتوا وجود دارد.
یکی از آنها ایجاد آواتار مشتری (Customer Avatar) است که توصیف می‌کند مشتریان ایده‌آل شما چه کسانی هستند؛ خواسته‌ها و نیازهایشان چیست؛ و در محتوای شما به دنبال چه هستند. از نظر دن نوریس این روش در بسیاری از کسب و کارها به ندرت جواب می‌دهد به همین دلیل از نظر او انتخاب روش آواتار مشتری اشتباه است.
راه دوم که از نظر دن نوریس راه بهتری هم می‌باشد، این است که جامعه‌ای انتخاب کرده و به اعضای آن در خصوص نیازهایشان کمک کنید. بعضی از افراد یک جامعه ممکن است در نهایت مشتری شما شوند.
توصیه‌هایی از دن نوریس در زمینه استراتژی محتوا
بازاریابی محتوا یک استراتژی بلندمدت است، نه یک تکنیک بازاریابی با پاسخ مستقیم.
بسیار حیاتی است که محتوای شما به خوبی هدف‌گذاری شود.
جریان پنهانی از طریق محتوای شما به حرکت در می‌آید. آن جریان مشتریان شماست. این مشتریان بخشی از جوامعی هستند که محتوای شما باید مورد توجه آنها واقع شود.
توقع نداشته باشید که لزوما هر بخش از محتوا برای شما بازگشت به همراه داشته باشد. فقط تا آنجا که می‌توانید برای بیشتر افراد حاضر در جامعه هدف خود ارزش ایجاد کنید. تا آنجا که می‌شود مطالب مفید منتشر کنید، محتوایی بسازید که افراد واقعا با آن ارتباط برقرار کنند. در صورت امکان، چشم‌انداز منحصر‌به‌فردی ارائه کنید که تاکنون کسی با آن مواجه نشده باشد.
چه کسی جامعه شما را تشکیل می‌دهد؟ چگونه قرار است به آنها کمک کنید؟ در این مورد خوب فکر کنید و آن را در استراتژی محتوای خود بگنجانید.
تا می‌توانید بر جذب مخاطبین بیشتر تمرکز کنید.
قانون هفتاد/سی
این قانون برای افرادی است که به تازگی شروع به بازاریابی محتوا کرده‌اند و توسط دن نوریس نویسنده کتاب «ماشین محتوا» توصیه شده است.
قانون هفتاد/سی می‌گوید تا وقتی مخاطبین زیادی برای مطالب خود ندارید که بتوانید توجه‌ها را به خود جلب کنید، هفتاد درصد تلاش خود را صرف ارائه محتوایی غیر از محتوای اصلیتان کنید. این‌گونه محتوا شامل پست‌گذاری مهمان در دیگر وبلاگ‌ها، شراکت در تولید محتوا، مصاحبه در دیگر پادکست‌ها، یا تلاش فعالانه‌تر برای ارتقای محتوایتان است. سی درصد باقیمانده وقتتان باید صرف انتشار محتوای اصلیتان در وبلاگ شود.
همین که مخاطبان خود را جذب کردید، می‌توانید رویه خود را برعکس کرده، هفتاد درصد توجه خود را صرف محتوای تولیدی خودتان بکنید و سی درصد باقیمانده را هم به محتوایی غیر از محتوای اصلی وبلاگ‌تان اختصاص دهید.
مطالب مرتبط:
۱۵ توصیه برای سئو در بازاریابی محتوا
راه‌اندازی کسب و کار با بازاریابی محتوا
ارتقای کسب و کارهای مبتنی بر تولید محتوا
با تشکر بابت مقاله آموزنده تون
سلام جناب قربانی ممنون بخاطر این پست خوبتون. برای شروع وبلاگ نویسی نیاز به دونستن چنین نکاتی داشتم
سلام سرکارخانم احمدی‌خواه
خوشحالم که این مقاله براتون مفید بوده و امیدوارم در ادامه راه وبلاگ‌نویسی موفق باشید.