مشاهده اذیت شدن دیگران معمولاً برای ما انسانها سخت و تحملناپذیر است؛ اما خیلی از اوقات که این آزار دیدن را به چشم نمیبینیم و برایمان چندان عینی نیست، توجه چندانی هم به موضوع نمیکنیم. این شرایط که اثر قربانی قابل شناسایی نام دارد، میتواند تأثیر زیادی بر تصمیمات و اقدامات افراد بگذارد. یکی از مخاطبان دن اریلی از او سؤالی در این مورد پرسیده است.
پرسش
دن عزیز،
من این نامه را از داخل یک قطار در آلمان، درحالیکه بر روی زمین نشستهام، برای تو مینویسم. قطار خیلی شلوغ است و تمام صندلیها اشغال شدهاند. اگرچه، یک امتیاز خاص به نام «مشتریان آسوده» وجود دارد که بر این اساس آن دسته از مشتریان واجد شرایط امتیار گفته شده، میتوانند از افراد دیگری که بر روی صندلی نشستهاند، بخواهند جایشان را به آنها بدهند. این شرایط برای کسانی (همچون من) هست که زیاد با قطار مسافرت میکنند.
مطمئناً، اگر بر اساس قوانین و مقررات بتوانم صندلیای را که اصولاً حق من هست، خالی کنم و روی آن بنشینم، عالی خواهد شد؛ اما من نمیتوانم از یکی از مسافران درخواست کنم با ناراحتی و نارضایتی صندلی خود را به من بدهد. چرا این کار برای من اینقدر سخت است؟
پاسخ
سؤال تو مربوط به اثر قربانی قابل شناسایی است. اصل اساسی این است که وقتی ما میبینیم کسی در نزدیکی ما اذیت میشود، دلمان برایش میسوزد، سعی میکنیم بیشتر حواسمان به او باشد و اگر بتوانیم تا جای ممکن کمکش کنیم.
اما وقتی مشکل خیلی بزرگ یا خیلی دور باشد یا وقتی کسی را که اذیت میشود، نمیبینیم، چندان برایمان اهمیتی ندارد و تمایلی هم به کمک کردن نداریم.
احتمالاً اگر ده دقیقه قبل از اینکه تو سوار قطار شوی، مسئول قطار یکی از مسافران را بلند میکرد و صندلی را برای تو خالی میکرد، این باعث میشد فاصله روانی زیادی بین تو و فرد قربانی به وجود بیاید و در نتیجه میتوانستی بی هیچ مشکلی حسابی از نشستن بر روی صندلی در یک قطار شلوغ لذت ببری.
اگر مسافری که صندلی خود را خالی میکرد، قابل شناسایی بود چه؟ برای مثال، اگر رئیس قطار، بعد از سوار شدن تو فرد را از صندلی بلند میکرد و جا را برای تو خالی میکرد، چه میشد؟ یا حتی بدتر، اگر در مقابل چشمان تو این کار را میکرد، چه حالی پیدا میکردی؟ البته بدترین حالت برای تو این است که فرد را از صندلی خود بلند کنند و به او بگویند که به خاطر راحتی تو این کار را کردهاند و عکسالعمل فرد را در مقابل این اتفاقات به چشم خودت ببینی.
درس اصلی این اتفاق چیست؟ ارتباط مستقیم با مردم، تأثیر رفتارهای ما را برایمان واضح و مشخص میکند. این باعث میشود ما با فرد مقابل همدردی و همدلی کرده و با ملاحظه و مهربانی بیشتری رفتار کنیم.
اما سؤال اصلی این است که چهکار کنیم سیاستمداران، بانکداران، مدیران عامل و هر کس دیگری که تأثیری از راه دور بر زندگی ما دارد، نتایج و آثار تصمیمات و اقدامات خود را بهتر احساس کنند و از آنها بهخوبی مطلع شوند؟
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
سؤال از دن اریلی | میزان تأثیر محیط بر تصمیمات ما
سؤال از دن اریلی | در مورد کنترل نداشتن بر وسوسه ها
سؤال از دن اریلی | گوش کردن به کتاب صوتی یا مطالعه کتاب کاغذی ؟
اما نمیدونم چرا واسه هیتلر این اثر قربانی رخ نداد؟
چرا واسه اونی که اون هواپیمارو تو سال ۹۸ زد و بعد دم بالا نیاورد رخ نداد؟
چرا ما بعضی وقتها اینقدر سنگدل میشیم؟
نمیدونم