دوستی بعد از اینکه نوشتهای را در یکی از شبکههای اجتماعی خواند،
به ظاهر تفکری کوتاه کرد،
آهی کشید،
و بلافاصله با انگشتش از روی عادت معمول شروع کرد به ارسال آن به سایرین.
بعد از انجام وظیفهٔ خطیری که در فضای دیجیتال انجام داده بود، تصمیم گرفت، در فضای فیزیکی اطرافش هم اقدامی مثبت انجام دهد و با لذتی سرشار از رضایت و خوشی به کارهای بعدیاش برسد.
به همین خاطر به سراغ من آمد و به موضوع نوشته و محتوای آن اشاره کرد و چند دقیقهای در آن زمینه توضیح داد (بگذریم از این که در میانه صحبتهایش مدام به متن مراجعه میکرد و نکاتی را که از قلم افتاده بود، برای خودش یادآوری میکرد).
این روزها از این دست افراد در جامعه و دوروبر ما کم نیستند و شاید خود ما هم جزئی از آنها باشیم. افرادی که مشکلی را میبینند و در موردش میخوانند و اطلاعات کافی دارند ولی دریغ از تفکری عمیق و اقدامی هرچند کوچک در جهت اصلاح خودشان و رفتارهایشان.
میدانید؟ سخن گفتن و سخن پراکنی دیجیتالی آسانترین کار ممکن است. آسانتر از همه این کارها تأسف خوردنهای ظاهری و بیخود است ولی دشوارترین بخش کار که باعث رشد و بهبود هم خواهد شد، اقدام است که اتفاقاً کمیابترین و اثربخشترین قسمت ماجراست.
پدری که خود به ایرادی که در رفتار و اخلاقش وجود دارد، به خوبی آگاه است ولی جز تأسف ظاهری هیچ اقدام دیگری انجام نمیدهد و تنها عملی که شاید مرتکب شود گوشزد کردن آن به فرزندش و گفتن این موضوع است که «از ما که گذشت ولی تو مثل من نباش»، غافل از اینکه در حال تکثیر اخلاق، رفتار و خصیصه غلط و ناپسندش است.
فردی که خودش به یک ضعف اخلاقی مبتلاست ولی پیامی در مذمت و ریشه یابی آن ضعف اخلاقی در میان دوستان و آشنایان پخش میکند تا شاید باعث اصلاح آنان شود.
معلمی که مشکل اخلاقی دارد هرگز نخواهد توانست دانشآموزانی به دور از آن مشکل اخلاقی و رفتاری تربیت کند.
مشاهده کردنها و تأسف خوردنها که این روزها اکثرمان به آن مبتلاییم، هیچ تأثیری در بهبود رفتار و اخلاق ما و جامعه و افراد دوروبرمان نخواهد داشت و هیچ دردی را دوا نخواهد کرد. حلقه مفقوده این زنجیره تفکری عمیق و اقدامی برآمده از آن تفکر عمیق است. اقدام و عملی که نه از دیگران بلکه در ابتدا باید از خودمان انتظار داشته باشیم.
به اشتراکگذاری پیام و محتوا که با هیچ زحمت و تلاشی و صرفاً با یک اشاره انگشت صورت گیرد، تأثیری در اصلاح جامعه ما نخواهد داشت، کار اثربخش و اتفاقاً دشوار به اشتراکگذاری اخلاق و رفتار است.
به نظر میرسد در عصر حاضر، دوران آموزش از طریق محتوا و توصیه و نصیحت به پایان رسیده و فضا از این توصیهها اشباع شده؛ آنچه ما نیاز داریم، به اشتراک گذاری اقدام و عمل است و جز این مسیری برای بهبود دنیای اطرافمان وجود ندارد.
اتفاقاً تا زمانی که اخلاق و رفتار خود را اصلاح و ضعفهایمان را برطرف نکنیم و اقدامی در این جهت انجام ندهیم، همچون ویروسی در حال تکثیر و توزیع آن ضعف و مشکل در میان فرزندان، دوستان و اطرافیانمان خواهیم بود.
ما تبدیل به مشاهده کنندگان و توصیه کنندگان دنیای مدرن شدهایم و همواره در حال درجا زدن و حرکت نکردن هستیم و چه لذت بزرگی از این اقدامهای بیحاصل نصیبمان میشود بی آنکه بدانیم تنها در حال کوبیدن آب در هاونیم.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
1 دیدگاه