یک یادداشت کوتاه برای سالی که سپری شد

اکنون که در حال نوشتن این یادداشت هستم، چند دقیقه‌ای بیشتر به تحویل سال نمانده. همچنان معتقدم جز به عنوان یک نقطه‌ی زمانی برای لحظه‌ای توقف و قدری تأمل در خصوص نحوه گذران سالی که سپری شد و عبرت گرفتن از خطاها و اشتباهات صورت گرفته، این لحظه در ذات خویش ارزش چندانی ندارد و می‌شود همچون دیگر لحظات دوازده ماهی که پشت سر گذاشتیم به آن نگاه کرد.

روزها و سال‌ها در حال عبور هستند و فرصت ما برای بهره بردن از لحظات زندگی در این دنیا در حال کم شدن، اما شاید ما با نگاه به گردش عقربه‌های ساعت، گردش زمین به دور خود و گردش زمین به دوره خورشید، گرفتار این خطا شویم که بعد از کامل شدن هر دور، همچون طبیعت برای ما هم زندگی جدیدی آغاز می‌شود و به خاطر این تازه شدن طبیعت، فرصت‌های دیگری پیش رویمان نمایان می‌شوند. اما هر چه که می‌گذرد ما بیشتر در حال از دست دادن فرصت‌ها هستیم تا به دست آوردن آن‌ها.

در این میان برنده‌ترها آنهایی هستند که درس‌های بیشتری از گذشته گرفته‌اند و لذت بیشتری از لحظه حال می‌برند و آمادگی بیشتری برای به کار گرفتن آموخته‌های خود در آینده دارند.

به رسم هر سال سعی می‌کنم چند جمله‌ای از سال گذشته خودم و تجربیاتی که مرتبط با این وبلاگ هست برایتان بنویسم.

سال گذشته از نظر کلی برای همه ما سال چندان خوشایندی نبود و تلخی‌های آن بر شیرینی‌هایش می‌چربید. شاید به همین خاطر باشد که امسال هیچ نشانی از عید و نو شدن سال و شور و شوق حاصل از آن در حس و حال درونی من وجود ندارد.

اما از منظر شخصی، دوازده ماه گذشته برای من یکی از دوازده ماه‌های موفق عمرم بود. تا حد زیادی به اهدافی که برای خودم گذاشته بودم رسیدم. دوست داشتم کتاب‌های انگلیسی بیشتری بخوانم، دنیای اطراف خودم را بیشتر بشناسم، اهداف و چشم‌اندازهایی که دارم برایم شفاف‌تر شوند، نسبت به یک سال گذشته بالغ‌تر شوم، همچنان به نوشتن در این وبلاگ ادامه دهم و در نهایت لحظات خوب و شیرین بیشتری نسبت به سال قبل برای خودم رقم بزنم؛ که تا حدود زیادی به این خواسته‌ها رسیدم و از این بابت از عملکرد خودم رضایت دارم.

برای سال جدید هم اهداف و چشم‌اندازهای جدیدتری برای خودم انتخاب کرده‌ام. امیدوارم سال بعد تغییرات و تحولات بزرگ‌تر و مثبت‌تری در درون و بیرونم رقم خورده و احساس رضایت بیشتری را تجربه کنم.

در سال گذشته کتابهای زیادی خواندم که اگر بخواهم سه کتاب از بهترین‌ها را انتخاب کرده و مطالعه آن‌ها را به شما هم توصیه کنم، آن سه کتاب عبارتند از:

فکر کردن، بی درنگ و بادرنگ نوشته دنیل کانمن

غرقگی نوشته میهالی چیک سنت میهای

پادشکننده نوشته نسیم نیکلاس طالب

پادکستی هم که بیشتر از دیگر پادکست‌ها لحظات سال گذشته را با آن سپری کردم، The Knowledge Project بود که به میزبانی Shane Parrish تهیه و منتشر می‌شود.

ضمن تبریک سال جدید به تک‌تک شما همراهان عزیزم، آرزو می‌کنم در دوازده ماه آینده لحظاتی خوب توأم با تجربه‌هایی پربار و لذت‌بخش پیش رو داشته باشید.

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *