با عبارات تفکر اسفنجی و تفکر غربالی اولین بار در کتاب راهنمای تفکر نقادانه نوشته ام.نیلبراون و استیوارتام.کیلی با ترجمه کورش کامیاب، آشنا شدم.
ما انسانها در طول روز با موارد و موضوعات متعددی مواجه میشویم و پیوسته در حال تجربه، تفکر و یادگیری هستیم. برخورد افراد مختلف با موضوعات و مسائل جدید متفاوت است و هرکسی بر اساس دیدگاه، دانستهها و تجارب قبلی خود ازنظر فکری برخورد متفاوتی با آنها میکند.
برای مثال بسیار مشاهده میشود که در مورد یک کتاب آراء و نظرات مختلفی در جامعه وجود دارد. برخی در یک سر طیف آن را بهترین کتابی میدانند که تابهحال مطالعه کردهاند و برخی دیگر در سر دیگر طیف همان کتاب را بدترین و بیمحتواترین کتاب تاریخ میدانند.
این اختلاف سلایق و اختلاف نظرات به آموختههای قبلی و تجارب هر فرد و از همه مهمتر نحوه مطالعه و تفکر او در مورد مطالب آن کتاب بازمیگردد.
هرکسی در موقع دیدن فیلم، مطالعه کتاب و استفاده از هر نوع محتوایی، دو نوع رویکرد میتواند نسبت به آن اتخاذ کند: داشتن تفکر اسفنجی و یا دارا بودن تفکر غربالی.
در ادامه هر کدام از این تفکرات را توضیح خواهم داد.
پست مرتبط: خطر مطالعه و یادگیری زیاد را جدی بگیرید! + سخنرانی تد در مورد مسیر موفقیت
تفکر اسفنجی
در تفکر اسفنجی فرد پیوسته در حال استفاده از محتوای موردنظر و حفظ و جذب مطالب و موضوعات مطرحشده در آن بدون هیچگونه دخل و تصرفی است.
به این ترتیب که بدون وارد کردن کوچکترین شک و شبههای نسبت به مطالب مطرحشده، آنها را میآموزد و به خاطر میسپارد.
این نوع برخورد با محتوا مزایا و معایبی دارد.
ازجمله مزایای آن میتوان به سهولت و راحتی این کار و همچنین دریافت اطلاعات و دادههای زیاد در مدتزمان کم اشاره کرد؛ اما عیب بزرگ این روش این است که فرد بههیچوجه مطالب و محتوایی را که در حال به ذهن سپاری آنهاست، اعتبارسنجی نکرده و حق هرگونه تفکر در خصوص درستی و یا نادرستی آن را از خود سلب میکند.
در روش تفکر اسفنجی درصورتیکه فرد با محتوایی با رویکردهای متفاوت و موضعگیریهای متناقض مواجه شود، معمولاً تحت تأثیر آخرین محتوای دریافت شده قرار خواهد گرفت و طرز تفکر و موضع او بر اساس آن محتوا شکل میگیرد.
درنهایت سبک زندگی و نحوه برخورد فرد با مسائل و مشکلات بر اساس آخرین محتوای دریافتی خواهد بود که احتمال اتفاقی و شانسی بودن آن نیز وجود دارد.
پست مرتبط: ۸ دلیل برای مطالعه + سخنرانی تد درمورد تأثیر مطالعه بر آگاهی و زندگی ما
تفکر غربالی
در تفکر غربالی، فرد در زمان دریافت و مشاهده هر محتوایی، در خصوص مطالب و موضوعات مطرحشده در آن تفکر میکند و سؤالاتی را در مورد آنها مطرح مینماید و بعد از دریافت پاسخ سؤالات خود و اعتبارسنجی محتوا در خصوص قبول یا رد آن تصمیمگیری میکند.
البته رد و یا قبول موارد و موضوعات مطرح شده در یک کتاب، فیلم و یا هر نوع محتوای دیگری بهصورت کلی و مطلق نخواهد بود و این امکان وجود دارد که بخشی از آن رد شود ولی بخشی دیگر موردپذیرش قرار گیرد.
یکی از مهارتهای لازم برای داشتن تفکر غربالی، توانایی و مهارت طرح سؤالات مناسب و درست است و اینکه نسبت به فرد یا موضع مشخص، هیچگونه تعصب و دلبستگی نداشته باشیم.
برخورد بیطرفانه با هر محتوایی در داشتن تفکر غربالی بسیار مهم و تأثیرگذار است.
نیازمندی دیگر داشته تفکر غربالی، منفعل نبودن در مواجهه با محتوا و یادداشتبرداری و طرح سؤال مناسب در حین دریافت آن است.
برای مثال حاشیهنویسی کتاب در حین مطالعه و یادداشتبرداری در حین مشاهده فیلم و یا گوش دادن به پادکست ازجمله اقدامات لازم برای داشتن یک تفکر غربالی است.
میتوان گفت همه موارد اشارهشده در خصوص تفکر غربالی همگی مربوط به داشتن توانایی تفکر نقادانه برمیگردد.
پست مرتبط: دو تجربه شخصی برای مطالعه اثربخش + فیلم کوتاه آموزشی
جمعبندی
میتوان گفت زندگی پیمودن یک مسیر ناهموار و پرپیچوخم است و این افکار، اندیشهها و دانش ماست که بهعنوان آذوقه و توشه در مسیر همراهمان است و همواره در حال افزایش این ذخیره و استفاده از آن برای انتخاب بهترین گزینهها هستیم.
ولی گاهی اوقات نیاز است علاوه بر اینکه در برداشتن و ذخیره توشه جدید برای مسیر وسواس به خرج میدهیم، در خصوص توشهای که از قبل داشتهایم هم تجدیدنظر کنیم.
لازم است گاهی اوقات در مسیر توقفی کرده و محتویات همراه خودمان را بیرون ریخته و بعد از بررسی محتویاتی که با خود به همراه داریم و دور ریختن بخش فاسد شده و یا بدردنخور آن، باقیمانده آن را با نظم و ترتیب داخل کوله چیده و با باری سبکتر و خیالی راحتتر به مسیر ادامه دهیم.
آنهایی در رسیدن به قلهها و اهداف بزرگ موفق عمل خواهند کرد که هم بهترین آذوقه را با خود به همراه داشته باشند و هم اینکه به بهترین شیوه از محتوای همراه خود استفاده کنند.
گاهی وقتها تفکر غربالی با تفکر اسفنجی ترکیب می شود.
بدین معنی که افراد در ابتدا شروع به جمع آوری داده های موجود می کنند بدون اینکه نظری روی آنها داشته باشند. پس از مدتی این داده ها را غربال میکنند و بر اساس دانش، تجربه و مطالعه خود، صحت و سقم مطالب را می سنجند.
نوع بکارگیری این دو نوع تفکر، بستگی به روش و راهکارهای افراد دارد.
پایدار بمانید