همه ما پیشداوری میکنیم. این پیشداوریها بیشتر بر اساس آنچه در محیط خانواده و جامعه دیدهایم و آموختهایم و همچنین ارزشهای ذهنیای که داریم، صورت میگیرند. اما چگونه میتوان تأثیر پیشداوری را در نگاه خودمان به دنیای اطراف و در نهایت داشتن تفکری منطقی، منصفانه و نقاد نسبت به موضوعات مختلف به حداقل رساند؟
نگرشهای فرهنگی اولین و مهمترین عامل تأثیرگذار و جهتدهنده به پیشداوریهای ما در زمینههای مختلف هستند و البته این نگرشها هم متناسب با تغییرات محیطی و نوع نگاه ما به دنیا میتوانند پیوسته در حال تغییر باشند. تنها بخشی از باورهای ما بر ایدههای موجه مبتنی بر خواندهها و شنیدههایمان بنا شدهاند؛ در حالی که بسیاری از اعتقادات محکم و استوار ما مبتنی بر واقعیتها و حقایق ملموس، قابل اثبات و تاییدپذیر نیستند.
با این حال بیشک پیشداوری جزو ذات وجودی انسان است. از این رو هیچ گریزی از آن نیست و ما با مشاهده هر اتفاق و شنیدن هر سخنی بلافاصله دست به پیشداوری خواهیم زد. معیار و ملاک پیشداوریهای ما هم اکثراً تربیت خانوادگی و همچنین ارزشهایی است که در اثر تعامل با جامعه و اجتماع در گذر زمان در درونمان شکل گرفته است.
اما شکی نیست که مهمترین گام در جهت تسلط بر پیشداوریها و کاهش تأثیر آنها با هدف حرکت در مسیر تفکری آزاد، منطقی، اصولی و نقادانه، پذیرش حاکم بودن پیشداوری بر نظرات، دیدگاهها و قضاوتهایمان است. کسی که بی هیچ خجالت و ناراحتی پذیرای این واقعیت باشد که هر انسانی از جمله خود او گرفتار پیشداوریهای مبتنی بر ارزشها و دیدگاههای شخصی است، بیشک گامی مهم در مسیر پیشروی به سمت تفکر منصفانه و انتقادی برداشته است.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
سؤال درست و مؤثر چگونه سؤالی است؟
ریای فکری یا جهل، مانعی در مسیر دستیابی به حقیقت
معرفی کتاب | انتقادی اندیشیدن به زبان ساده نوشته ماندانا سلحشور