به نظرم انسانهای هدفمندی که پیوسته در پی دستیابی به موفقیت هستند، همواره و در موقعیتهای مختلف ایدههای مختلفی به ذهنشان خطور میکند. ایدههایی که بسیاری از آنها با این تصور که چندان عملی و بهدردبخور نیستند، نادیده گرفته شده و فراموش میشوند. معدود ایدههایی هستند که به نظر خیلی نو و عالی به نظر میرسند؛ با این وجود کمتر کسی جرئت میکند ایدهای را که به نظر خودش ارزشمند است، به این راحتیها جدی بگیرد و دست به اجرایش بزند.
بهاحتمالزیاد شما هم همچون من وقتی چنین ایدههایی به ذهنتان خطور میکند، بلافاصله در ذهنتان به دنبال کسی میگردید که ایدهتان را با او مطرح کنید تا حداقل تأیید اولیه را از او بگیرید. اینکه بشنوید: «این ایده خیلی عالی و منطقی است. بیا و همین فردا دستبهکار شو و اجرایش کن.»
البته شنیدن این حرف چندان هم دور از ذهن نیست؛ اما مرور ایدههای بسیار موفق و چشمگیر که به تحولاتی بزرگ منجر شدهاند نشان از این دارد که دریافت تأیید دیگران مبنی بر اینکه ایدهای بسیار خوب و منطقی است و توصیه به دنبال کردن آن، نشان از نهچندان ارزشمند بودن آن ایده دارد.
در واقع هر چقدر تأییدیههای دریافتی از دیگران در مورد ایده جدیدمان بیشتر باشد، آن ایده یا قبلاً توسط کسانی اجرا شده و یا اینکه بعد از این خیلیهای دیگر به دنبال آن خواهند رفت. مسلماً ایدهای که خوب و منطقی باشد، به وجود آورنده تمایز چندان بزرگی نخواهد بود و به احتمال زیاد موفقیتهای بزرگی هم در پی نخواهد داشت.
با این وجود انسان همواره در پی دریافت تأییدِ دیگران است. تأییدهایی که باعث دلگرمی و افزایش اعتمادبهنفس ما خواهند شد، اما به نظر هر چقدر این تأییدها بیشتر باشند، موفقیتهای بهدستآمده از تأثیرگذاری کمتری برخوردار خواهند بود. بیشک کارهای بزرگ نیازمند ریسکهای بزرگ هستند.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
انبوه انتخابهای خوب و نارضایتیهای پایانناپذیر
استانداردهای رو به رشد و نارضایتیهای اجتنابناپذیر
اطلاعات بیفایدهای که ذخیره کردهایم و ضرورت بازخوانی آنها