مغالطه تعمیم شتابزده زمانی رخ میدهد که ما بر اساس چند تجربه یا مشاهده محدود و نابسنده، دست به تعمیم بزنیم و آن رویدادها را به دامنه گستردهای از موارد مشابه نسبت دهیم.
بهعبارتدیگر ما وقتی تلاش کنیم با توجه به مشاهدات محدودی که داشتهایم، استدلالی ترتیب داده و به یک نتیجه کلی برسیم، دچار مغالطه تعمیم شتابزده یا تعمیم نسنجیده شدهایم.
بهعنوانمثال میتوان به مواردی که در ادامه میآید، اشاره کرد:
- من تابهحال حداقل ۴ بار با افرادی از اهالی شهر X معامله کردهام که هر ۴ بار بدقولی کردهاند و پولشان را بهموقع به حسابم واریز نکردهاند. به همین دلیل به نظرم اصلاً نباید به کسانی که اصالتاً اهل آنجا هستند، اعتماد کرد.
- تابهحال هر زوجی را که هر دو شاغل بودهاند، دیدهام، یا دچار اختلاف باهم بودهاند و یا اینکه مشکلات عدیدهای بر زندگیشان حاکم بوده؛ به همین خاطر اگر قصد ازدواج داری به نظرم سعی کن با یک خانم خانهدار ازدواج کنی.
- امروز حداقل چهار کلیپ دیدهام که مربوط به دزدیها و کیفقاپیهایی اخیر در تهران بودهاند. به نظر میرسد شهر برای همه ناامن شده و دیگر نمیشود با خیال راحت حتی در پیادهروی یک خیابان شلوغ قدم زد. چون هر لحظه انتظار داری کسی از پشت حمله کند و کیف یا گوشیات را از دستت بقاپد و فرار کند.
- دو بار به پیشنهاد دوستم سهام خریدم و هر دو بار هم سود کردم. به نظرم او واقعاً متخصص بازار سهام است و میتوان کاملاً به او و تخصصش اعتماد کرد و در نتیجه سود زیادی به دست آورد.
بیشک نمونههای بیشتری ازایندست تعمیمها و از این نوع مغالطه را میتوان مثال زد. مشکل اصلی در چنین تعمیمهایی این است که افراد صرفاً بر اساس چند تجربه شخصی محدود و انگشتشمار، به یک سری نتایج کلی میرسند و هیچ احتمالی در خصوص اینکه شاید موارد نقض متعددی دراینخصوص وجود داشته باشد، لحاظ نمیکنند.
البته در استدلال بر اساس استقرا هم با توجه به یک سری نمونههای محدود به یک نتیجه کلی دست مییابیم. اما آنچه در استقرا اهمیت دارد، این است که اندازه نمونهها بایستی به اندازه کافی بزرگ بوده و همچنین نمونهگیری بهصورت کاملاً تصادفی و متعارف انجام شود که هیچکدام از اینها در تعمیم شتابزده رعایت نمیشود.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید: