وقتی گفته شود که آب یک چاه مسموم است، دیگر کسی جرئت نمیکند نزدیک آن چاه شده و آبی برای خوردن بردارد. مغالطه مسموم کردن چاه هم، چنین مکانیزمی دارد. در واقع مغالطه مسموم کردن چاه زمانی اتفاق میافتد که فرد ادعایی کند و شاید خودش هم متوجه نادرست و غیرمنطقی بودن ادعای خویش باشد اما برای اینکه کسی جرئت نکند به مخالفت با او برخیزد، نسبتی ناروا به مخالفان آن ادعا بدهد.
کسانی که برای به کرسی نشاندن و بالا بردن مقبولیت ادعایشان به این ترفند روی میآورند، در واقع راه نقد، بحث و گفتگو را برای طرف مقابل میبندند و از این طریق تلاش میکنند به هدف خودشان که به کرسی نشاندن خواست و ادعایشان حتی به شکلی ظاهری هست، دست یابند.در واقع فرد با این کار توهین، تحقیر و بیاحترامی را ابزاری برای پیش بردن اهداف خویش قرار میدهد.
نمونههایی از ادعاهای حاوی مغالطه مسموم کردن چاه را در ادامه میخوانید:
- هر کسی که از کمترین میزان آگاهی و شعور رسانهای برخوردار باشد، این گفته من را قبول خواهد کرد که رسانههای باید توسط حاکمیت کنترل و در صورت نیاز محتوای آنها سانسور شود.
- هر انسان آزادیخواهی از این جنبش حمایت خواهد کرد.
- فقط افراد عقدهای و عقبمانده مخالف برگزاری کلاسها به شکلی مختلط هستند.
- فقط افرادی انتخابات را تحریم میکنند که هیچ اعتقادی به اسلام و حقانیت قرآن ندارند.
- فقط افراد وطنفروش و خودباخته میتوانند اینقدر در مورد رشد و پیشرفت در کشورهای غربی بزرگنمایی کنند و کارهای انجام شده در کشور را نادیده بگیرند.
- هر کسی به دنبال مذاکره با قدرتهای جهانی هست، صرفا یک خائن به وطن و آرمانهای ملت هست.
کسانی که با چنین مغالطهای به خصوص در حضور جمع زیادی از افراد مواجه میشوند، به ندرت جرئت میکنند به مقابله و مخالفت با آن برخیزند. چون همیشه خطر تحقیر و توهین آنها را تهدید میکند و اگر نتوانند به درستی با آن مغالطه مقابله کنند و نادرست و غیرمنطقی بودن آن را به خوبی اثبات کنند، امکان دارد حاضران نسبت به آنان بدبین شوند و حتی اکثریت با آنها به مخالفت و دشمنی برخیزند.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید: