مغالطه تغییر تعریف زمانی اتفاق میافتد که فرد در مواجهه با دلایل و شواهدی در نقض و اثبات نادرستی ادعای خود، معنای کلمات یا عبارات را تغییر دهد؛ که در این صورت کل ادعا تغییر میکند و استدلال فرد مقابل برای مخالفت با ادعای اولیه به جایی نمیرسد.
این مغالطه نشانگر لزوم توجه عمیق و آگاهانه ما به واژگانی است که امکان دارد معانی و مفاهیم دیگری را نیز شامل باشند. از طرفی نیازمند رعایت این موضوع هست که اگر ادعایی را مطرح میکنیم که به دلیل وجود کلمات و عباراتی با معانی و مفاهیم مختلف امکان وجود برداشتهای دیگری از استدلال ما هست، تلاش کنیم تا استدلال خود را تا حد امکان واضح و شفاف بیان کنیم.
از جمله موقعیتهایی که میتوان شاهد این مغالطه بود، قول و قرارهایی هست که نامزدهای مختلف انتخاباتی قبل از انتخابات با مردم مطرح میکنند. معمولا بعد از اینکه فرد رای اکثریت را تصاحب کرد و به موقعیت مدنظر خویش رسید و بعدها نتوانست آن قول و قرارها را تحقق بخشد، معمولا به مغالطه تغییر تعریف متوسل میشود و تلاش میکند آن ادعای اولیه را از طریق تغییر تعریف به شکلی بازروایت کند که کسی نتواند او را متهم به عملی نکردن قول و قرارهایش کند.
برای نمونه گفتگوی زیر را در نظر بگیرید:
- شک ندارم که تو تجربه حضور در خارج از ایران را نداشتهای و از زندگی افراد در خارج از کشور خبر نداری.
- اما من حداقل دو بار ماموریت خارج از کشور رفتهام.
- منظورم از تجربه حضور در خارج از کشور، زندگی حداقل برای چند هفته در کشورهای خارجی و به همراه خانواده هست.
یا ادعای پایین را از زبان یک سیاستمدار بخوانید:
درست است که ما سال پیش تورم بالایی را تجربه کردیم، اما همین که آمار مسافرتهای بین شهری افزایش داشته خود نشان از افزایش رفاه مردم دارد. پس ما توانستهایم تا حدی به قول خودمان در خصوص افزایش رفاه مردم پایبند بمانیم.
به هر حال برای مقابله با این مغالطه بهتر است که همواره حواسمان به واژهها و عبارتهای چندپهلو در استدلالهای مختلف باشد تا زمینه ارتکاب این نوع مغالطه را به حداقل برسانیم.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید: