مغالطه تبیین با نام‌گذاری

مغالطه تبیین با نام‌گذاری زمانی اتفاق می‌افتد که ما درحالی‌که به دنبال دلیل رفتار یا گفتار خاص دیگران هستیم، به جای تحلیل و بررسی علل و عوامل به‌وجودآورنده این رفتارها و دیدن نقش خودمان و دیگران، از نام‌گذاری خاص بر آن رفتار یا فرد استفاده کنیم.

به‌عبارت‌دیگر مغالطه تبیین با نام‌گذاری عبارت از این است که به غلط فرض کنیم چون روی فلان رخداد یا رفتار نامی گذاشته‌ایم، پس تبیین مناسبی هم برایش به دست داده‌ایم.

تحلیل رفتار آدم‌ها کاری هست سخت و زمان‌بر که معمولاً به ارزیابی دانسته‌های ما هم ختم می‌شود که پذیرش این دشواری‌ها کار راحتی نیست. از طرفی ذهن ترجیح می‌دهد هر چه سریع‌تر بتواند به آن نتیجه‌ای که مطلوبش هست، دست یابد. ازاین‌رو نام‌گذاری روی رفتارها از آنجایی که فکر می‌کنیم چیزی را تشخیص داده‌ایم و به نتیجه‌ای درست دست یافته‌ایم، هم باعث فریب خودمان می‌شود و هم فریب دیگران. همین خود انگیزه‌ای می‌شود برای ارتکاب مغالطه تبیین با نام‌گذاری.

برای مثال می‌توان به نمونه‌های زیر به‌عنوان مغالطه تبیین با نام‌گذاری اشاره کرد:

  • همکارم که اتفاقاً سنی هم از او گذشته، مدام عصبانی می‌شود و پرخاش می‌کند. از همکار جوان‌ترم در مورد دلیل رفتارهای همکار میان‌سالم می‌پرسم و او بحران میان‌سالی را دلیل این رفتارها می‌داند.
  • هر بار که با دوستم در مورد کودکی‌اش صحبت می‌کنیم، بعد از مدتی بی‌اختیار شروع می‌کند به گریه کردن. از دوست دیگرم دلیل این رفتار او را می‌پرسم و می‌گوید او به روان‌رنجوری مبتلاست.
  • وقتی از هم‌کلاسی‌ام دلیل رفتارهای عجیب‌وغریب هم‌کلاسی دیگرم را می‌پرسم و اینکه برخوردی بی‌ادبانه با دیگران دارد و رفتارهای زننده‌ای انجام می‌دهد، دلیل را احمق بودن او عنوان می‌کند.

در هرکدام از نمونه‌های بالا «بحران میان‌سالی»، «ابتلا به روان‌رنجوری» و «احمق بودن» تبیین‌های چندان رضایت‌بخشی از رفتارهای افراد نیستند. این‌ها در واقع برچسب‌هایی هستند که ما به افراد می‌زنیم تا نادانی و نبود اطلاعات خودمان را نسبت به مجموعه پیچیده‌ای از علت‌ها که موجب آن رفتارها شده‌اند، پنهان کنیم. بعد هم به‌غلط فرض می‌کنیم چون آن نام را می‌دانیم، علت آن رفتار را هم درک می‌کنیم.

این کار، موضوع را بیش از حد ساده کرده، توهم دانایی به فرد می‌دهد و او را از زیر بار ابهام حاکم بر ذهنش رهایی می‌بخشد. چنین رویکردی گمراه‌کننده هست و باعث خواهد شد فکر کنیم می‌دانیم چرا افراد رفتارهای عجیبی مرتکب می‌شوند درحالی‌که در عمل نمی‌دانیم. ازاین‌رو بهتر است وقتی کسی ادعا می‌کند علتی برای فلان رفتار پیدا کرده درحالی‌که عملاً فقط نامی روی آن رفتار گذاشته است، حواسمان به این خطا باشد.

منبع

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

مغالطه آرزواندیشی

مغالطه دوراهی کاذب یا مغالطه سیاه و سفید

مغالطه کامل نامیسر یا مطالبه راه‌حل بی‌عیب‌ونقص

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *