مسمومیت دانشی و اطلاعاتی

بسیاری از ما وقتی که در مورد موضوعی بسیار حساس و کنجکاو می‌شویم در پی کسب اطلاعات به هر طریقی و به حداکثر مقدار ممکن در مورد آن هستیم تا ابهامات خودمان را از بین برده و بیشترین تسلط را بر آن موضوع پیدا کنیم.

کافی است اتفاقی برای ما مهم باشد، آن‌قدر پیگیری می‌کنیم و به اخبار مرتبط با آن توجه می‌کنیم تا مطمئن شویم که کوچک‌ترین جزئیاتی را در مورد آن از دست نداده‌ایم.

این اتفاق می‌تواند احتمال بروز جنگ، قحطی، زلزله، کمبود کالایی در بازار، تحریم، گرانی و یا ارزانی اجناس باشد.

با این رفتارها در واقع قصد داریم، پیش‌بینی‌های بهتری انجام دهیم و نسبت به سایرین تسلط بیشتری بر موضوع داشته باشیم.

محققان طی آزمایشی، یک تصویر بسیار مبهم از شیر آتش‌نشانی را برای دو گروه از افراد نشان دادند و از آنها خواستند که حدس بزنند این تصویر مربوط به چه چیزی است.

اما یک تفاوت بارز در تصاویری که به دو گروه نشان داده می‌شد، وجود داشت.

تصویر گروه اول در ده مرحله و تصویر گروه دوم در پنج مرحله شفاف‌سازی شد تا میزان خطا و دقت دو گروه در هر مرحله اندازه‌گیری شود.

جالب این که در یک مرحله که دو گروه هر دو شفافیت یکسانی از تصویر را مشاهده می‌کردند، میزان انحراف و خطای گروه دوم در تشخیص کمتر بود و تصویر را سریع‌تر تشخیص دادند.

این آزمایش نشانگر این موضوع هست که هر چقدر اطلاعات بیشتری به شخص بدهیم، فرضیه‌های بیشتری در طول مسیر شکل خواهد گرفت و در نتیجه فرد از واقعیت دورتر خواهد شد.

شخص وقتی جزئیات تصادفی بیشتری می‌بیند، آن جزئیات را با اطلاعات اصلی و مفید اشتباه می‌گیرد.

از طرفی ما با کسب اطلاعات بیشتر ایده‌ها و داستان‌های بیشتری در ذهنمان شکل می‌گیرد و علاوه بر اینکه نسبت به این ایده‌ها و داستان‌ها حس مالکیت پیدا می‌کنیم و کنار گذاشتن آنها برایمان سخت می‌شود، دچار خطای تأیید هم می‌شویم.

خطای تأیید در کنار خطای روایتگری همگی ما را به سمت و سوی خطا و اشتباهات بیشتر سوق می‌دهند.

در واقع هر چقدر شخص دانش بیشتر و جزئی‌تری از یک واقعیت تجربی به دست آورد، جزئیات بیشتری در اختیار خواهد داشت و احتمال وجود خطا و اصرار بر خطا هم افزایش خواهد یافت.

ما در زندگی روزمره خودمان هم تحت سلطه این احساسات و خطاها هستیم. بر این اساس گوش دادن به اخبار تلویزیون و رادیو و پیگیری اخبار از طریق رسانه‌های مختلف با فواصل زمانی یک‌ساعته خیلی بدتر از مطالعه هفتگی یک هفته‌نامه خبری است. چرا که وقفه‌های طولانی‌تر اجازه می‌دهند که اطلاعات کمی فیلتر شوند و از طرفی ما زیاده از حد درگیر جزئیات نشویم و تحت تأثیرشان قرار نگیریم.

در نهایت اینکه همیشه افزایش اطلاعات باعث افزایش دقت ما نمی‌شود و شاید گاهی باعث مسمومیت دانشی و اطلاعاتی ما شود و با افزایش دادن میزان اعتماد به نفس ما، هر چه بیشتر ما را به سمت خطا و اشتباه و تحلیل‌های نادرست سوق دهد.

بنابراین همیشه و در همه جا عبارت «هر چه بیشتر بهتر» صدق نمی‌کند و باعث دستاوردهای بیشتر و تبدیل شدن ما به یک متخصص نخواهد شد.

 

عضویت در کانال تلگرامی روزنوشته ها

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

غرور شناختی و خطاهایی که در زندگی مرتکب می‌شویم

تصمیمات احساسی یا تصمیمات منطقی؟ کدام اولویت دارد؟

نکته‌ای تأثیرگذار بر دوام روابط دوستانه و صمیمی

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *