نکته‌ای تأثیرگذار بر دوام روابط دوستانه و صمیمی

همان‌طور که قبلاً هم اشاره کرده‌ام این روزها بیشتر در مورد ذهن آدمی و ویژگی‌ها خاص و خطاهای شناختی آن مطالعه می‌کنم.

یکی از مواردی که مغز به آن بسیار سریع واکنش نشان می‌دهد، علائم و نشانه‌های تهدید و موارد منفی هستند.

برای نمونه در جمع چند هزار نفری ما خیلی زودتر و سریع‌تر از آنکه بتوانیم چهره‌های خندان و شاد را تشخیص دهیم، چهره‌های ناراحت و خشمگین را تشخیص می‌دهیم.

این فرایند حتی شاید چند صدم ثانیه هم طول نکشد. به نظر می‌رسد این مشخصه در طول گذر قرن‌ها و طی روند تکامل شبکه عصبی انسانی و بیشتر به جهت حفظ جان، مقابله مؤثر با تهدیدها و اقدام به موقع در هنگام بروز خطر به وجود آمده است.

شاید در عصر حاضر به این شدت و سرعت مشخصه گفته شده مورد نیازمان نباشد ولی به هر ترتیب این ویژگی جزو ویژگی‌های بیولوژیکی ما انسان‌هاست که بایستی رفتارها و کنش‌های روزمره خودمان را به بهترین شکل ممکن با آن هماهنگ و سازگار کنیم.

این سرعت مقابله و عکس‌العمل ذهنی به خطرها و تهدیدات حتی در مورد موضوعات صوری و نمادین هم وجود دارد. به طوری که ما انسان‌ها حتی با شنیدن کلمات ناخوشایند و تهدیدآمیز که دارای بار احساسی منفی هستند هم واکنش نشان می‌دهیم و از نظر ذهنی برانگیخته شده و تحت تأثیر قرار می‌گیریم.

برای مثال کلماتی مانند جنگ و جرم و قتل خیلی سریع‌تر از کلماتی همچون صلح و عشق و دوستی و محبت، باعث جلب توجه سیستم عصبی ما می‌شوند.

حتی یادآوری اتفاقات و رویدادهای ناخوشایند و تهدیدآمیز و صحبت در مورد آنها هم توسط سیستم یک مغزی به عنوان تهدید شناسایی می‌شود و باعث تحریک سیستم عصبی ما می‌شود.

پل روزین، روانشناس آمریکایی که در زمینه بیزاری تخصص دارد، به نمونه جالبی در این خصوص اشاره می‌کند.

نمونه‌ای که پل روزین به آن می‌پردازد این است که یک سوسک در داخل یک کاسه توت می‌تواند گیرایی خواستن کاسه توت را به طور کامل از میان ببرد؛ اما یک توت نمی‌تواند با یک کاسه سوسک هیچ کاری انجام دهد.

این موضوع نشانگر میزان تحت تأثیر قرار گرفتن جنبه مثبت توسط جنبه منفی و در سایه قرار دادن آن است. هر چقدر هم که این جنبه مثبت قوی‌تر باشد، جنبه منفی کوچک می‌تواند بر آن غلبه کرده و تاثیر آن را به شکل چشمگیری کاهش داده و حتی به صفر برساند.

اگر این مشخصه بارز و مهم و تأثیرگذار مغزی را به روابط انسانی بسط دهیم، به این موضوع پی خواهیم برد که احساسات بد، رفتار بد، گفتار بد و بازخورد بد بسیار بیشتر از خوب‌ها اثرگذارند و دقیق‌تر از اطلاعات و رویدادهای خوب مورد بررسی قرار می‌گیرند.

از این رو آثار افکار و دیدگاه‌های بد خیلی سریع‌تر شکل می‌گیرند و ماندگارتر هم هستند.

به همین دلیل برای حفظ روابط بلندمدت، اجتناب از جنبه‌های منفی بسیار بیشتر از تکرار و تاکید بر جنبه‌های مثبت مؤثر و ماندگار هست.

این عدم تقارن در واکنش نشان دادن به رویدادهای منفی و مثبت در ذهن و فکر ما انسان‌ها، مؤید این موضوع است که بایستی بیشتر از اینکه بر رفتارها و گفتارهای خوب در روابط تمرکز کنیم، بر اجتناب از رفتارها و گفتارهای ناخوشایند و بد و عدم ایجاد احساسات منفی در فرد مقابلمان تمرکز کنیم.

 

عضویت در کانال تلگرامی روزنوشته ها

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

غرور شناختی و خطاهایی که در زندگی مرتکب می‌شویم

پیرو فروچی و هنر پذیرش دیگران

نسیم طالب و حکایت بوقلمون خوش‌خیال

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

4 دیدگاه

  1. دقیقا به همین علته که گفته میشه وقتی یک بار به خودتون میگید نمیتونم یا از پسش برنمیام باید حداقل بیست بار بگید میتونم و تواناییش رو دارم تا تاثیر منفی اون یک بار رو خنثی کنه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *