غرور شناختی و خطاهایی که در زندگی مرتکب می‌شویم

ما انسان‌ها اکثر اوقات توهم دانایی داریم و علاوه بر اینکه خودمان را متفاوت از دیگران می‌دانیم، بلکه نرخ خطایمان را بسیار کمتر از آنچه در واقع هست، در نظر می‌گیریم. در حالی که ما به اندازه کافی خردمند نیستیم تا به دانش خود اعتماد کنیم.

نسیم طالب در کتاب قوی سیاه به این موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید:

ما در مورد آنچه که فکر می‌کنیم می‌دانیم خیلی خودبین و متکبر هستیم. ما مطمئناً خیلی چیزها می‌دانیم، اما تمایل داریم فکر کنیم کمی بیشتر از آنچه که واقعاً می‌دانیم آگاهی داریم. ذره‌ای از آن مقدار کم باعث مشکلات اساسی می‌شود.

این اتفاق که نسیم طالب آن را غرور شناختی می‌نامد، باعث می‌شود ما آنچه را که می‌دانیم دست بالا در نظر گرفته و عدم قطعیت را با کم کردن نرخ حالت‌های غیرمحتمل ممکن دست‌کم بگیریم در حالی که با فضاهای بسیاری آشنایی کافی نداریم و در نهایت نام این گمراهی‌ها و ریسک‌های بزرگ در زندگی را دنباله‌روی از دانش و آگاهی انسانی می‌نامیم.

درست است، دانش ما رو به افزایش است؛ اما با افزایش اعتمادبه‌نفس ما بیشتر تهدید می‌شود که همین باعث می‌شود افزایش دانش ما هم‌زمان باعث افزایش سردرگمی، نادانی و غرور ما شود.

در واقع هر تصمیمی که مربوط به آینده باشد احتمال آلوده شدن به این مسئله را دارد.

بر این اساس فاصله‌ای بسیار بین آنچه که آدمی می‌داند و آنچه احساس می‌کند می‌داند، وجود دارد. این فاصله گاهی باعث وقوع اتفاقات و فجایع بزرگی در زندگی افراد می‌شود.

آشناترین نمونه آن وقتی است که به فردی که قصد ازدواج با معشوقه جدیدش را دارد، می‌گویند آمار نشانگر این است که بیشتر ازدواج‌های با شرایط مشابه به طلاق منجر شده است؛ و فرد با وجود آگاهی از این موضوع خود را بسیار داناتر و متفاوت‌تر از دیگران می‌داند و روی دادن چنین اتفاقی را برای خودش و معشوقه‌اش بسیار دور از واقعیت می‌بیند.

نمونه دیگر از این خطا، حدس‌ها و تخمین‌هایی است که افراد در موقعیت‌های مختلف می‌زنند. برای مثال به افراد بگویید تعداد افراد حاضر در یک ورزشگاه با ظرفیت نامعلوم را در زمان برگزاری یک بازی فوتبال حدس بزنند و آنگاه متوجه اعتماد بیش از حد افراد به دانش خود و خطای بسیار بزرگ حدس‌های آنان خواهید شد.

یا از افراد مراجعه‌کننده به نمایشگاه کتاب، بخواهید بدون آگاهی اولیه تعداد کتاب‌های فروش رفته در یک روز را حدس بزنند و میزان اطمینان خود را از این عدد اعلام کنند و اعداد اعلام‌شده را با اعداد واقعی مقایسه کنید.

در این صورت مشاهده خواهید کرد که با وجود اطمینان بالای افراد از حدس‌هایی که زده‌اند، اعداد اعلام‌شده فاصله زیادی با واقعیت دارند و شاید هیچ تناسبی بین آنها برقرار نباشد.

این‌ها صرفاً نمونه‌هایی از غرور شناختی هستند و با تأمل در موقعیت‌های مختلف زندگی می‌توان تجارب مشابه زیادی را مشاهده کرد که نشانگر ضرورت توجه بیشتر ما به این خطا جهت به حداقل رساندن ارتکاب آن است.

 

عضویت در کانال تلگرامی روزنوشته ها

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

شواهد خاموش و شکست‌هایی که در انتظار ماست

خطای روایت گری انسان‌ها و تأثیر آن در زندگی ما

خطای تایید و تعمیم‌های بی حساب

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *