سوگیری بدبینی همانطور که از عنوانش هم میتوان متوجه شد، یک سوگیری شناختی هست که بر اساس آن فرد احتمال اتفاقات منفی و ناخوشایند را خیلی بیشتر از احتمال اتفاقات مثبت تخمین میزند. این سوگیری شناختی در واقع در مقابل سوگیری خوشبینی قرار دارد که بر اساس آن خطرات فردی خیلی دستکم گرفته شده، احتمال وقایع مثبت بیش از حد منطقی برآورد میشود.
سوگیری بدبینی، اغلب یک مکانیسم دفاعی در برابر ناامیدی است که میتواند نتیجه افسردگی و اختلالات اضطرابی هم باشد؛ با این وجود نباید این سوگیری با سوگیری تردید و شکاکیت اشتباه گرفته شود. اولی داشتن انتظار نتایج منفی است و دومی نوعی تلاش برای داشتن رویکرد منطقی.
در سوگیری بدبینی، فرد به نوعی میپذیرد که حرف او مرتبط با نگرش و دیدگاه شخصی اوست و ناشی از نداشتن حس خوب به آینده؛ اما در سوگیری تردید، فرد در حال زیر سؤال بردن موضوع است.
از طرفی داشتن شک و تردید نسبت به رخ دادن یک اتفاق، به نوعی نشانگر هوشمندی و تجربه فرد تلقی میشود و این موضوع خطر گرفتار شدن در دام این سوگیری بدون توجه به تبعات آن را افزایش میدهد.
از این رو اگرچه شکاکیت و نشان دادن تردید به گزارهها و ادعاهای بیپایه و اساس، نشانگر داشتن سطحی از تفکر نقادانه است اما از طرفی احتمال گرفتار شدن در دام سوگیری تردید و داشتن قضاوتها و دیدگاههای نه چندان درست، اصولی و منطقی را بالا میبرد.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
آنچه من می دانم همه آن چیزی است که وجود دارد