اگر فرزندی داشتید، ترجیح می‌دادید چه شغلی را انتخاب کند؟

از جمله آداب و رسومی که از قدیم در کشورمان وجود داشته، ادامه مسیر شغلی والدین توسط فرزندان بوده؛ به این شکل که وقتی فردی، شغل و تخصص مشخصی داشته، این شغل و تخصص خانوادگی بوده و نسل به نسل منتقل می‌شده و فرزندان و نوه‌ها و نتیجه‌های او هم همان راه را ادامه می‌دادند؛ به طوری که گاهی حتی نام خانوادگی و فامیلی یک خانواده به شغل مردان آن خانواده گره می‌خورده و مرتبط با آن بوده.

بعد از آن که مدارس و دانشگاه‌ها به وجود آمدند، تکنولوژی پیشرفت کرد و گسترش یافت، مشاغلی جدید و متفاوت‌تر از مشاغل قبلی به وجود آمدند، این سنت به مرور منسوخ شد و چالشی جدید برای فرزندان و والدین شکل گرفت؛ چالشی به نام انتخاب رشته و انتخاب شغل آینده برای فرزندان.

قدیم‌الایام وقتی که شغل‌ها به صورت موروثی تعیین می‌شدند، نوعی تعادل هم در جامعه و هم در میان کسب و کارها برقرار بود و همه حداقل در ظاهر از شغل خود رضایت داشتند و عرضه و تقاضا تا حدی بر بازار کار حاکم بود اما از وقتی که انتخاب رشته و شغل به دست افراد سپرده شد، انگار این تعادل عرضه و تقاضا در بازار کار به هم خورد. این اتفاقات بیشتر به این دلیل رخ دادند که دیگر انتخاب‌ها نه بر اساس علایق و ترجیحات فرد بلکه بر اساس آن چیزی تعیین می‌شد که جامعه و اکثریت خواهان آن بودند.

به نظر در عصر حاضر همان سنت قدیمی به شکلی دیگر احیا شده، با این تفاوت که در گذشته پدران همان شغل خودشان را به فرزندان توصیه می‌کردند و امروزه شغل و رشته‌ای را که از نظرشان بهتر باشد ولو هیچ تجربه‌ای در آن نداشته باشند، به فرزندانشان تحمیل می‌کنند. تا چند سال پیش رشته‌های مهندسی خیلی پرطرفدار بودند و این روزها هم رشته‌های مرتبط با پزشکی چنین وضعیتی دارند.

موضوعی که در این میان برای من قابل تأمل است، تأکید بسیاری از والدین مبنی بر عدم انتخاب رشته و شغل حال حاضر خودشان به عنوان شغل آینده برای فرزندانشان است. اینکه فرد شغلی را که سالهای سال در حال انجام آن بوده و از آن کسب درآمد می‌کرده، به هیچ عنوان به فرزندش توصیه و پیشنهاد نمی‌کند، حتی بسیاری از اوقات مانع از این کار هم می‌شود.

این موضوع در درجه اول ریشه در این مسئله دارد که ما انسان‌ها بسیاری از اوقات شرایط دیگران را بر اساس ظاهر آنها قضاوت می‌کنیم و به همین دلیل به نظرمان می‌رسد آنان زندگی و شغلی راحت‌تر و بهتر از ما دارند و از این رو ترجیح می‌دهیم فرزندانمان هم به جای اینکه همچون ما زندگی دشوار و پردردسری داشته باشند، همچون دیگران بتوانند زندگی مرفه‌تری داشته باشند و صرفا بر اساس تصورات خودمان به رضایتمندی بیشتری از زندگی و کارشان دست یابند.

به نظرم دلیل مهم دیگر، عدم رضایت افراد از شغل خودشان و ماهیت آن باشد که بیشتر همین موضوع مدنظر من هست. اینکه بسیاری از اوقات افراد به دلیل عدم رضایت از شغلشان و نداشتن دل‌بستگی نسبت به آن و چه بسا لذت نبردن از انجامش، فرزندان خود را از ورود به آن نهی می‌کنند که این موضوع جای بسی تأسف دارد.

به نظرم بهینه‌ترین حالت این است که ما شغل خودمان را طوری انتخاب کنیم و به حدی از انجام آن لذت ببریم که هر کسی که به دنبال شغلی بود، همان حرفه را به او توصیه کنیم. البته رضایت ما از شغل خودمان نمی‌تواند دلیلی بر مناسب بودن آن برای دیگران باشد، ولی می‌تواند معیاری برای کیفیت زندگی و پیش‌بینی موفقیتمان باشد. اگر در چنین شرایطی قرار نداریم به نظرم اولین اولویت ما در زندگی باید دست یافتن به آن باشد.

چنین موقعیتی مطمئناً برای ما ایده‌آل‌ترین موقعیت خواهد بود و بر این اساس زندگی بهتری خواهیم داشت. صدالبته برای افراد علاقه‌مند به آن حرفه می‌توانیم نقشه راه و تجربیات باارزشی داشته باشیم و مسیری برای رسیدن به موفقیت‌ها و دستاوردهای بزرگ ترسیم کنیم.

از این رو بهتر است گاهی اوقات این سؤال را از خودمان بپرسیم که اگر فرزندی داشتیم، ترجیح می‌دادیم  چه شغلی را انتخاب کند؟

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه نوشتارهای زیر را انتخاب کنید:

دردناکترین و گزنده‌ترین احساسات ما انسانها

چگونه دوستیهایی بر اساس دنیای منحصر به فرد خودمان بسازیم؟

ایده آلهای مورد انتظار و دغدغه‌های نامحدود

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

1 دیدگاه

  1. حسین‌جان؛
    این پست از آن جهت من رو به فکر واداشت که به این فکر می‌کردم خود من، چقدر با شغلی که الان در اون هستم و به پیش میرم احساس راحتی می‌کنم و از خوبی‌هاش میگم؟
    چرا که اگر مسئله‌ی شغل من برای من حل شده باشه و خلأهای درونش رو برای خودم حل کرده باشم، این کار باعث میشه بیشتر از پیش بتونم در انتقال بدیهیات حرفه‌ام به دیگران و واگذار کردن قضاوت به اونها موفق‌تر عمل کنم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *