ایده آلهای مورد انتظار و دغدغه‌های نامحدود

چقدر در طول روز حرص رفتارهای نادرست و برخوردهای غیراصولی دیگران را می‌خورید؟

چقدر از دست همکارتان که کارش را به‌درستی انجام نداده است، ناراحت می‌شوید؟

چند بار در روز به دلیل رانندگی غیراصولی سایرین عصبانی می‌شوید؟

ترافیک شهری و آلودگی هوا چه سهمی از دغدغه‌های ذهنی شما را شامل می‌شوند؟

راستی، حواستان به محیط زیست و آلودگی‌ای که ما انسان‌ها نقش بزرگی در به وجود آوردن آن داریم، هست؟

احتمالاً برای آمار پایین مطالعه در جامعه هم تأسف می‌خورید.

این‌ها فقط چند مورد از دغدغه‌هایی هستند که در طول روز مقدار زیادی از انرژی فکری و فضای ذهنی ما را به خود اختصاص می‌دهند و البته که انتظارات درست و به جایی هم هستند.

من خودم جزو افرادی هستم که تعداد زیادی از این دست دغدغه‌ها داشتم ولی اخیراً در حال کم کردن این‌چنین دغدغه‌هایی هستم.

به نظرم هر کسی هر کاری که در توانش هست باید برای رفع این مشکلات و معضلات و برای فرهنگ‌سازی درست انجام دهد؛ اما صرفاً داشتن این‌چنین دغدغه‌هایی و نگاه کردن و حرص خوردن، جز اتلاف منابع و گرفتن انرژی بسیار از ما دستاورد دیگری نخواهد داشت.

در واقع ما در ذهنمان ایده آل‌های مورد انتظار بسیاری داریم. ایده آل‌هایی همچون یک شهر بی ترافیک، با هوای تمیز، با مردمان کاملاً فرهنگی، محیط زیست بدون هیچ آلودگی، هم وطنان اهل مطالعه، رانندگان قانونمند، همکاران و اطرافیان دارای نگاه سیستمی و رفتاری اصولی و …

همه اینها ایده آل‌هایی جذاب و دوست‌داشتنی هستند که ما انتظار داریم دنیایمان پر از آنها باشند.

اما انتظار کشیدن برای این ایده آل‌ها و حرص‌وجوش خوردن برایشان نه تنها سودی برایمان در پی ندارد بلکه باعث هدر رفت منابع بسیاری هم می‌شود.

بیایید به شکل دیگری به دنیا و محیط اطرافمان بنگریم. اصلاً چرا باید همه چیز در اطراف ما به بهترین و بی‌نقص‌ترین شکل ممکن باشد؟ چرا ما باید به تمام ایده آل‌هایمان دست یابیم؟

ما برای اینکه بتوانیم به اهداف موردنظر خودمان برسیم و موفق شویم، ناچار از این هستیم که صرفاً چند ایده آل محدود در زندگی خودمان داشته باشیم و جز آنها به ایده آل دیگری فکر نکنیم: چند ایده آل محدود، متمرکز شدن بر آنها و تلاش حداکثری برای رسیدن به آنها.

به نظرم این دسته از ایده آل‌های مورد انتظار ذهنی برای ما بیشترین دستاوردها را به ارمغان خواهند آورد، زندگی‌مان را لذت‌بخش‌تر خواهد کرد و باعث چند برابر شدن انگیزه‌مان خواهد شد.

پی‌نوشت: من اصلاً مخالف رسالت‌های اجتماعی خودمان و اقدامات مثبتی که هر کدام از ما برای ساختن دنیایی بهتر می‌توانیم انجام دهیم، نیستم. شاید نوشتن در این وبلاگ هم یکی از این دست اقدام‌ها باشد؛ اما صرفاً حرف زدن از مشکلات و اتلاف منابع برای این اظهارنظرها، ایجاد دغدغه‌ها و تاسف خوردن‌ها هیچ نفعی برای ما و دیگران نخواهد داشت.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

رویکرد شما در مواجهه با مشکلات و ناخوشایندی‌های زندگی چیست؟

روانشناسی پیروزی و رموز ده‌گانه موفقیت | خلاصه کتاب

چرا موفق نمی شوم؟ | پاسخ به یک سؤال پرتکرار

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *