ریشه مشترک بسیاری از رنجهای ما

مارکوس اورلیوس در جایی گفته بود:

اگر از چیزهای بیرونی رنج می‌برید،

قضاوت شما نسبت به آنهاست که شما را می‌رنجاند نه خود آنها،

و شما این قدرت را دارید که این قضاوت را از بین ببرید.

ما در بسیاری از لحظات زندگی روزمره در حال تعامل و بده و بستان اطلاعات و احساسات با دیگر افراد و اشیا هستیم. ما همواره امکان دارد از محیط خودمان تأثیر بپذیریم و این تأثیر پذیرفتن بسیاری از اوقات اجتناب‌ناپذیر است. آنچه در این میان اهمیت دارد، نحوه مدیریت آگاهی خودمان و تأثیری است که از آنها می‌پذیریم.

برای مثال ما بسیاری از اوقات تحت تأثیر رسانه‌ها و پیام‌های آنها قرار می‌گیریم. مثل زمان‌هایی که یک آگهی تبلیغاتی برای کالایی خاص پخش می‌شود و ما مجذوب آن می‌شویم. یا با دیدن فیلمی، احساسات ما برانگیخته می‌شود.

یا امکان دارد ما از عکس‌العمل دوست و رفیقمان تأثیر بپذیریم. همچون وقتی که به دلیل ترس از ناراحتی و دلخوری او کاری انجام می‌دهیم یا زمانی که تحت تأثیر نظرات و سلایق او تغییری در احساسات و دیدگاه‌های ما به وجود می‌آید.

گاهی در محل کار تحت تأثیر سخنان و برخوردهای مدیر و همکارانمان قرار می‌گیریم. برای مثال زمانی که مدیرمان سر موضوعی اخم می‌کند، کل روزمان خراب می‌شود یا اینکه وقتی بین ما و همکارمان دلخوری پیش می‌آید، تا مدت‌ها ناراحت هستیم.

هر کدام از موارد گفته شده نشانگر این هستند که ما به‌عنوان یک انسان دارای احساساتی منحصربه‌فرد، همواره در معرض تأثیرپذیری از محیطمان هستیم.

بسیاری از رنجهای ما حاصل همین تأثیرپذیری‌ها و اتفاقات محیطی‌مان هستند که مستقیماً بر روی احساساتمان اثر می‌گذارند. در حالی که ما اگر بتوانیم تسلط کافی بر آگاهی خودمان داشته باشیم و آن را به‌درستی مدیریت کنیم، در این صورت از هر تشویق، تهدید، ترغیب‌ و احساسات دیگران به این شدت تأثیر نمی‌پذیریم و خودمان را از دنیای آنها خارج می‌کنیم.

ما اگر بتوانیم آگاهی‌مان را به‌درستی مدیریت کنیم، خواهیم توانست رنج‌هایمان را هم به شکلی مناسب مدیریت کنیم و از این طریق بخش بزرگی از آنها را از زندگی‌مان حذف کنیم.

از این رو ریشه مهم بسیاری از رنجهای ما در زندگی عدم تسلط بر آگاهی‌مان و تأثیرپذیری آسان و مدیریت نشده از دیگر افراد و اتفاقات دوروبرمان هست. این روند باعث افزایش چشمگیر آسیب‌پذیری ما در مقابل بسیاری از محرک‌های محیطی خواهد شد. بنابراین بهتر است به جای مبارزه با رنجهای خودمان در جهت اصلاح قضاوت‌هایمان و مدیریت آگاهی‌مان گام برداریم.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

ایده آلهای مورد انتظار و دغدغه‌های نامحدود

اگر فرزندی داشتید، ترجیح می‌دادید چه شغلی را انتخاب کند؟

رویکرد شما در مواجهه با مشکلات و ناخوشایندی‌های زندگی چیست؟

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *