برخلاف آنچه تصور میکنیم، بسیاری از اوقات ما ناخودآگاه در ارزیابی ادعاهای ارائهشده توسط دیگران تحت تأثیر عوامل و ملاحظاتی نامربوط و نهچندان منطقی قرار میگیریم. درحالیکه در ذهن خود متوجه این موضوع نمیشویم. عواملی همچون لحن گوینده، واژههایی که به کار میگیرد، لهجه او، لباسی که به تن دارد و سایر عوامل احساسی. در بسیاری از مواقع رتوریک یا بلاغت نقش اصلی را در متقاعد کردن افراد بازی میکند.
کسی که ادعایی را بهقصد متقاعد ساختن ما مطرح میکند، اگر در حین ارائه توضیحات، سخن گفتن او همراه با مکث یا لکنت باشد، از تماس چشمی پرهیز کند و حالتی عصبی داشته باشد، در این صورت حتی درصورتیکه استدلالی معتبر و درست و منطقی هم ارائه دهد، بهاحتمالزیاد سخنان او مورد پذیرش ما قرار نخواهد گرفت.
از طرفی اگر فردی دیگر از فن بیان خوبی برخوردار باشد، تماس چشمی خوب و مناسبی با مخاطب خود برقرار کند و حس ناامنی و عدم صداقت را در مخاطب القا نکند، تا حد زیادی میتواند فرد مقابل خود را تحت تأثیر قرار دهد.
به همین دلیل تفکر نقادانه علاوه بر تشخیص نوع استدلال، شامل ارزیابی کیفی استدلال و تشخیص رتوریک یا نیروهای بلاغی زبان هم میشود.
برای مثال ادعای زیر را در نظر بگیرید:
علیرغم رفتارهای خشونتآمیز و سرشار از خباثت کامران، همسرش مریم، هیچ رفتار زنندهای از خود نشان نداد. تنها انتخابی که او داشت این بود که به زندگی مشترکشان پایان دهد که به نظر کاری کاملاً منطقی و عاقلانه انجام داده است.
در اینجا مخاطب احتمالاً با یک بار خواندن این ادعا بهراحتی خواهد پذیرفت که حق با همسر کامران بوده و او فردی کاملاً منطقی و حقبهجانب هست؛ اما در عمل هیچ استدلال منطقی صورت نگرفته و مدعی صرفاً سعی کرده با به کار بردن عباراتی همچون «رفتارهای خشونتآمیز»، «سرشار از خباثت»، «اقدامی کاملاً منطقی و عاقلانه» و «رفتار زننده»، مخاطب را از نظر احساسی تحت تأثیر قرار داده و اقدام مریم را معقول جلوه دهد.
حساس بودن نسبت به تکنیکهای رتوریک به ما کمک خواهد کرد که پاسخهای منطقی و به دور از واکنشهای احساسی و غیرمنطقی ارائه دهیم. در واقع یکی از مهارتهای مهم و حیاتی یک متفکر نقاد، تشخیص تکنیکهای رتوریک و فنون بلاغی زبان و اجتناب از تحت تأثیر آنها قرار گرفتن است.
در عمل ارائه عقاید و نظرات به بهترین و متقاعدکنندهترین شکل ممکن هیچ ایرادی ندارد؛ اما اصولاً ما بهعنوان مخاطبان هوشمند باید حواسمان باشد که تحت تأثیر واژگان به کار گرفتهشده، لحن و لهجه گوینده و همچنین عوامل و ملاحظات بیرونی و نامربوط به استدلال قرار نگیریم تا بتوانیم قضاوتی به دور از هیجانات و احساسات در خصوص استدلالها و ادعاهایی که مطرح میشود، داشته باشیم.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
استدلال صرفا برای متقاعد کردن دیگران نیست!