ما معمولاً هر حس مثبت و خوشایندی را به عنوان لذت در زندگی تلقی میکنیم و تفاوت چندانی میان لذتهای مختلف قائل نیستیم. به طوری که حتی در کلمات و واژگان گفتاری هم تفاوتی میان لذتها وجود ندارد. اما رواقیون لذات انسانی را به دو گروه دستهبندی میکنند و یکی از آنها را بسیار ارزشمندتر از دیگری در نظر میگیرند.
دسته اول لذتهایی هستند که از چیزهای بیرونی همچون خوردن غذایی خوشمزه یا داشتن رابطه ج.ن.س.ی یا چشیدن طعم یک نوشیدنی خوشمزه به دست میآیند. اما دسته دوم که عمیقتر، ارزشمندتر و متعالیتر در نظر گرفته میشوند، حاصل رسیدن به اهداف بنیادین زندگی و رضایتی واقعی هستند. از نظر رواقیون لذات دسته اول در مقایسه با لذات گروه دوم کاملاً بیاهمیت به نظر میرسند.
لذات معمولی اغلب ذهن را آشفته میکنند، به خصوص زمانی که در آنها افراط شود. اما لذات دسته دوم که با عنوان خوشی رواقی شناخته میشوند، هرگز چنین اثری ندارند و افراط در آنها جایی ندارد و مترادف با آرامش درونی هستند.
رواقیون، خوشی رواقی را شکل خالصی از لذت میدانند که کسی تجربهاش میکند که زندگی بسیار خوبی دارد و به موفقیتهای شخصی واقعی رسیده. البته که هر کسی این از این توانایی برخوردار است که به چنین اهدافی چشم بدوزد و برای رسیدن به آنها تلاش کند.
دونالد رابرتسون در کتاب چگونه مثل امپراتور روم فکر کنیم، به دو نکته کلیدی در خصوص خوشی رواقی تأکید میکند:
- رواقیون خوشی را هدف زندگی نمیدانند بلکه مقصود آنان معرفت است که لذت یکی از محصولات جانبیاش است. پس آنان معتقدند پیگیری مستقیم خوشی و به قیمت معرفت، ما را به مسیر غلطی هدایت خواهد کرد.
- از نظر رواقیون، خوشی اساساً فعال است نه منفعل. حاصل درک فضایل اعمال خودمان است. در حالی که لذات جسمانی از تجاربی حاصل میشوند که برای ما رخ میدهند، حتی اگر نتیجه اعمالی چون خوردن، نوشیدن یا روابط جنسی باشند.
مارکوس اورلیوس هم معتقد بود بهترین نوع خوبی در اعمال نهفته است نه در احساسات. لذت انسان عاقل فقط از یک چیز منتج میشود: فعالیتهایی که همواره هماهنگ با فضیلت هستند.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
پیشنهادی برای رهایی از ناخوشی های بیرونی و تجربه شادمانی بیشتر