دو ذهن حاکم بر رفتارهای آدمی و نحوه تعامل آنها با یکدیگر

ما انسان‌ها برای ساده‌سازی پدیده‌ها و سیستم‌های مختلف و همچنین درک بهتر و آسان‌تر عملکرد آنها، مدل‌هایی برایشان طراحی و تعریف می‌کنیم که اصولا پیچیدگی و گستردگی آن نسبت به سیستم اصلی کمتر است.

برای مثال نقشه‌های مربوط به مسیرهای شهری و بین‌شهری نمونه‌ای از مدل‌های ساده به کار گرفته شده توسط انسان در زندگی روزمره‌اش برای تسلط بر موقعیت مکانی خود و تشخیص راحت‌تر مسیرهای حرکتی است.

در این مدل‌ها عملاً یک تصویری ساده و کوچک شده بدون نمایش بسیاری از جزئیات، از جمله پستی‌ها و بلندی‌ها، مورد استفاده قرار می‌گیرد تا با استفاده از آن بتوان بر یک مشکل و یا یک ابهام خاص غلبه کرد که همان یافتن مسیر و رسیدن به مقصد هست.

در زمینه عملکرد ذهن و مغز انسان هم چنین مدل‌هایی وجود دارند که هر کدام از جنبه‌ای خاص به این سیستم پیچیده نگریسته و در پی شناخت آن جنبه و رفع ابهامی خاص هستند که در نهایت منتهی به درک بهتر و آسان‌تر نحوه عملکرد آن می‌شوند.

یکی از مدل‌های معروف مربوط به مغز آدمی که در زمینه تصمیم‌گیری‌های انسانی‌ست و قبلاً هم در اینجا به آن اشاره کرده‌ام، سیستم یک و سیستم دو است که دانیل کانمن در کتاب تفکر، سریع و کند آن را مطرح کرده است.

اما مدل دیگری که برای شناخت هر چه بهتر عملکرد ذهن آدمی در زمینه کنش‌ها و واکنش‌های هیجانی و احساسی به کار گرفته می‌شود، مدلی است که توسط پل اکمن ارائه شده.

بر اساس این مدل، آدمی دارای دو ذهن است: یک ذهن که فکر می‌کند و دومی که احساس می‌کند.

ذهن اول که همان ذهن خردگراست، در مقام درک و فهم عمل می‌کند و ما نسبتاً به آن آگاهی و تسلط بیشتری داریم و ذهن دوم که ذهن احساسی است که عملکردی تکانشی و قدرتمند دارد و گاهی اوقات غیرمنطقی رفتار می‌کند که به آن ذهن هیجانی هم می‌گویند.

در میان عوام، از این دو ذهن با عناوین قلب و مغز/ سر نام برده می‌شود. اینکه قلب ما در خصوص یک اتفاق چه قضاوتی می‌کند، متفاوت‌تر از آن است که مغز ما در مورد آن چه می‌گوید و ما بسته به موقعیت و ترجیح خودمان یکی از آنها را در اولویت اقدام قرار می‌دهیم.

البته در عمل قضاوت قلبی وجود ندارد و هر چه هست مربوط به قضاوت بخش احساسی مغز یا همان ذهن هیجانی است که ما آن را به قلب نسبت می‌دهیم.

در حالت عادی ذهن خردگرای ما تسلط بیشتری بر ذهن هیجانی دارد ولی با توجه به شدت هیجانات و احساسات، گاهی این تسلط کاهش می‌یابد و کنترل از دست ذهن خردگرا خارج می‌شود.

در چنین حالاتی ذهن هیجانی بر ذهن خردگرا مسلط شده و ذهن خردگرا عملاً بی‌اثر می‌شود.

البته این اتفاق همیشه به ضرر انسان نبوده و بسیاری از اوقات به خصوص قرن‌ها پیش باعث نجات جان او از خطرات و فجایع گوناگون شده است. این مکانیسم به خاطر سرعت بالای عملکرد ذهن هیجانی است.

در غالب موقعیت‌های زندگی، این دو ذهن در تعامل و هماهنگی با هم عمل می‌کنند و همراه بودن دو ذهن با هم لازمه عملکرد درست، عاقلانه و منطقی انسان در موقعیت‌های مختلف است.

اما مواقعی هم هست که این دو ناهماهنگ عمل کرده و یکی بر دیگری غالب می‌شود. البته لازم به گفتن هست که مداربندی این دو ذهن در مغز آدمی هم از همدیگر نسبتاً مستقل بوده و در عین حال در هم تنیده‌اند.

حتماً برای شما هم پیش آمده که در برخی موقعیت‌ها احساسات و هیجان‌هایتان غلیان کرده و اعمالی پیش بینی نشده و گاه غیرمنطقی از شما سر بزند. در چنین مواقعی، ذهن هیجانی به صورت کامل بر ذهن خردگرا غلبه کرده و آن را نادیده می‌گیرد.

اعمالی که از ذهن هیجانی سرچشمه می‌گیرند با قطعیت شدید و مشخص همراه‌اند که حاصل روش جاری و آسان‌گیر آن در نگریستن به اطراف است که می‌تواند برای ذهن خردگرا کاملاً مبهوت‌کننده باشد.

از این رو و با توجه به سرعت بالای ذهن هیجانی در واقع این ذهن رادار ما برای اعلام خطر است.

اشکال مختلف هیجانات انسانی

هیجانات به سه شکل در آدمی پدیدار می‌شوند.

در کنار دو شکل اصلی که اشکال سریع و کند هستند، شکل سومی هم وجود دارد که در واقع احساسات بازسازی شده‌اند.

شکل سریع هیجانات همان‌هایی هستند که بنا به اتفاقی پیش‌بینی نشده و غافلگیرکننده، هیجانات بر ما غلبه می‌کنند و بسیاری از اوقات کنترلی بر آنها نداریم.

نمونه این موارد را می‌توان در هنگام مواجهه با صحنه‌ای ترسناک و یا روی دادن اتفاقی خوشحال کننده مشاهده کرد.

اما شکل کند بروز هیجانات که پیچیده‌تر هم هستند، از فیلتر افکار ما عبور می‌کنند.

برای نمونه استرس و نگرانی قبل از امتحان و یا مصاحبه کاری از آن جمله هستند.

در این نوع بروز احساسات ذهن خردگرا معمولاً بر سیر جریان این احساسات و بروز آنها کنترل دارد مگر در مواردی همچون بروز عصبانیت، اندوه و غیره.

اما شکل سوم هیجانات، همان هیجاناتی هستند که بازیگران در صحنه از خود بروز می‌دهند که به آن هیجانات بازسازی شده گفته می‌شود.

وقتی بازیگری چنان بر روی صحنه حس ناراحتی و غصه به خود می‌گیرد که اشک از دیدگانش جاری می‌شود، در واقع در حال بازسازی احساسات خود است.

ذهن هیجانی و تأثیرپذیری احساسی انسان

منطق ذهن هیجانی بر پایه تداعی استوار است، این ذهن عناصری را که نماد یک واقعیت یا به یادآورنده خاطره‌ای از آن باشد، مشابه با واقعیت تلقی می‌کند. به همین دلیل است که تشبیه‌ها، استعاره‌ها و تصورات می‌توانند همانند هنر – رمان، فیلم، شعر، آواز، تئاتر، اپرا – به طور مستقیم ذهن هیجانی را مخاطب قرار دهند.

پیشوایان مذاهب مختلف هم از طریق صحبت کردن به زبان هیجان‌ها و تعلیم دادن در قالب مثل، افسانه و داستان به قلوب پیروان خود راه می‌یابند.

مشخصه‌های عملکردی ذهن هیجانی

ذهن هیجانی ما منطق و قوانین خاص خود را به جای جایگزینی برای یک عنصر به جای عنصر دیگر پیروی می‌کند، به همین دلیل هم لازم نیست چیزها را از طریق هویت عینی آنها تعریف کنیم. نحوه ادراک مهم است؛ هر چیز همان است که به نظر می‌رسد.

در حالی که ذهن خردگرای ما ارتباطی منطقی میان علت و معلول برقرار می‌کند، ذهن هیجانی فرقی قائل نمی‌شود و به صرف وجود جلوه‌های برجسته مشابه، چیزها را با یکدیگر مرتبط می‌سازد.

برخی از مشخصه‌های منحصر به فرد ذهن هیجانی که آن را از ذهن خردگرا متمایز می‌کند، عبارت‌اند از مطلق‌گرایی، شخصی‌سازی، مؤید خود بودن و گذشته‌نگر بودن.

بر اساس ویژگی مطلق‌گرایی، ذهن هیجانی عموماً همه چیز را سیاه یا سفید می‌بیند و با رنگ خاکستری هیچ آشنایی ندارد.

در شخصی‌سازی، ذهن هیجانی تمایل دارد همه چیز را به نفع خود و متوجه به خودش درک کند.

مؤید بودن هم نشانگر خطای تأیید است که قبلاً در پستی مجزا در مورد آن نوشته‌ام.

مشخصه مهم دیگر ذهن هیجانی، گذشته‌نگر بودن آن است. به این صورت که ذهن هیجانی نسبت به برخی وقایع چنان واکنش نشان می‌دهد که انگار در گذشته در حال رخ دادن هستند.

کسی که هنگام شنیدن صدای فریاد یک نفر، به یاد دعوای پدرش در زمان کودکی خود می‌افتد و به همان صورت واکنش نشان می‌دهد، در واقع بر اساس خواست و اراده ذهن هیجانی عمل می‌کند.

در نهایت اینکه در تحرکات هیجانی، هر احساسی از مجموعه خاص و متمایزی از افکار، واکنش‌ها و حتی خاطرات برخوردار است. تسلط این مجموعه‌های وابسته به حالت در لحظه‌های بروز هیجان‌های حاد، از مواقع دیگر بیشتر است.

در ادامه سعی خواهم کرد بیشتر و عمیق‌تر به موضوعات مرتبط با هوش هیجانی بپردازم.

منبع این یادداشت

 

عضویت در کانال تلگرامی روزنوشته ها

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

۷ مشخصه رفتاری نشان‌دهنده پایین بودن هوش هیجانی

۵ عادت ساده برای تقویت هوش هیجانی

 

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *