برعکس آن چیزی که بیشتر افراد فکر میکنند ما بیش از آنکه به دیگران دروغ بگوییم، در حال دروغ گفتن به خودمان هستیم و برای انجام این کار انگیزههای مختلفی داریم. بهطوریکه دروغ گفتن به خودمان به یکی از موانع اصلی خودشناسی و رشد فردی ما تبدیل میشود. ما به خودمان دروغ میگوییم تا از درد و رنج اجتناب کنیم. شاید ما بیشازحد شکننده و حساس هستیم به همین دلیل هم مغز ما تلاش میکند تا با پنهان کردن بخشی از مشکلات از خودآگاهمان ما را تسکین دهد یا بهزعم خودش بیشازحد دچار رنج و اندوه نشویم.
اما برای شناخت بهتر خود و همچنین غلبه بر موانع رشد و توسعه فردی ناچار از مواجهه مستقیم با واقعیات زندگی و یافتن راهحلی برای مشکلاتمان هستیم.
بااینوجود مغز اصرار دارد که در خصوص مواردی خاص به ما دروغ بگوید. این موارد بر اساس آنچه آلن دو باتن در کتاب خودشناسی گفته، عبارتاند از:
۱. چیزهایی که لازم است در زندگیمان تغییرشان دهیم
ما درباره آن جنبههای مشکلسازی از زندگی به خودمان دروغ میگوییم که برای ایجاد تغییر واقعی نیازمند تلاش قابلتوجهی باشد. همچون شغلمان، روابطمان، دوستیهایمان، ارتباطمان با خانواده، سلامتیمان و درنهایت عادتها و افکارمان.
۲. چیزهایی که ممکن است تصورمان را از خویشتن مشوش سازند
ازجمله دلایلی که به خودمان دروغ میگوییم نیازمان به داشتن تصوری خوب از خویشتن است. به همین دلیل انرژی بسیاری صرف میکنیم تا تصور کنیم اساساً آدم نرمالی هستیم و عشقها و نفرتهای عجیبوغریب و افکار منحرفانه در زندگی ما جایی ندارند.
۳. چیزهایی که واقعاً خواهان آن هستیم اما نمیتوانیم داشته باشیم
به خودمان دروغ میگوییم چون نمیخواهیم احساس بیکفایتی کنیم و نیز چون فاقد بسیاری از چیزهای خوبی هستیم که دوست داریم داشته باشیم.
۴. چیزهایی که بابت آن از دیگران عصبانی هستیم
به خودمان دروغ میگوییم چون از دست کسانی عصبانی و کفری هستیم و قرار است که دوستشان داشته باشیم و به خودمان دروغ میگوییم چون به دلیل چنان موضوعات و مسائل پیشپاافتاده و بیاهمیت از دست آنها عصبانی هستیم که در شان یک بزرگسال نیست.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
معرفی کتاب | در باب اعتماد به نفس از آلن دو باتن