خودفرسایی و گرفتاری شناختی | عوامل ایجاد خطا در قضاوت‌ها

از جمله مهم‌ترین عوامل به‌وجودآورنده خطا در تصمیمات و قضاوت‌های ما خودفرسایی (ego depletion) و گرفتاری شناختی هستند که گاه به اشتباه عاملی یکسان در نظر گرفته می‌شوند در حالی که متفاوت از هم هستند.

گرفتاری شناختی زمانی اتفاق می‌افتد که افراد همزمان در کشاکش یک تکلیف پرچالش شناختی و یک وسوسه قرار گیرند. در چنین شرایطی افراد بیشتر تسلیم وسوسه می‌شوند. همان طوری که وقتی در آزمایشی از افراد خواسته شد تا هفت رقم را یک یا دو دقیقه در ذهن خود نگه دارند و آنها ذهنشان متمرکز بر این کار بود، همزمان از آنها خواسته شد که میان دو خوراکی که یکی کیک شکلاتی (وسوسه‌انگیز) بود و دومی سالاد میوه رژیمی یکی را انتخاب کنند، اکثریت خوراکی ناسالم و وسوسه‌انگیز را انتخاب کردند. چون سیستم دو متمرکز بر کار با اولویت بالاتر بود و در این میان سیستم یک از فرصت پیش آمده بیشترین استفاده را کرده و به سمت خوراکی شیرین و چرب تمایل پیدا کرد.

بر اساس آنچه دنیل کانمن در کتاب فکر کردن، بی درنگ و بادرنگ مطرح کرده، افرادی که دچار گرفتاری شناختی هستند، معمولاً انتخاب‌های خودخواهانه انجام می‌دهند، بیشتر از زبان مردسالار یا زن‌سالار استفاده می‌کنند، و بیشتر در موقعیت‌های اجتماعی، قضاوت‌های سطحی انجام می‌دهند. تمام این اتفاقات به این خاطر رخ می‌دهند که خودکنترلی نیاز به توجه و زحمت دارد و کنترل افکار و رفتارها از جمله تکالیف سیستم دوی مغزی هست.

اما خودفرسایی زمانی اتفاق می‌افتد که ما بیش از حد درگیر خودکنترلی باشیم که نیازمند صرف اراده و تحمل زحمت فراوان هست. در این صورت در هنگام مواجهه با چالش بعدی، توانایی یا اشتیاق کمتری به استفاده از خودکنترلی خواهیم داشت.

برای مثال وقتی فردی در تلاش برای انجام رشته‌ای از انتخاب‌ها هست که با کشمکش همراه هستند، به دلیل رخ دادن خودفرسایی احتمال زیادی دارد که یک تحریک را با واکنش پرخاشگرانه پاسخ دهد.

یا کسی که از صبح در حال تلاش برای اثرگذاری بر دیگران هست، به دلیل خودفرسایی اتفاق افتاده در طول روز، در انتهای شب، بیشتر مستعد تخلف از رژیم غذایی خود خواهد بود.

به هر حال این دو عامل اگر چه تأثیر زیادی بر خطاهای ما در تصمیم‌گیری‌ها و قضاوت‌ها دارند، اما متفاوت از هم هستند.

البته روی باومیستر و همکارانش بر اساس تحقیقات انجام گرفته راه‌حلی برای غلبه بر مشکل خودفرسایی پیشنهاد داده‌اند و آن هم اینکه مصرف گلوکز می‌تواند تا حد زیادی مانع از بروز خودفرسایی گردد و باعث شود که افراد هر چه بهتر بتوانند بر خطاهای حاصل از خودفرسایی غلبه کنند.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

سوگیری دفاع از انتخاب یا Choice Supportive Bias

دو سوگیری که مانع از درس گرفتن از اشتباهات می‌شوند

عدم تقارن موجود در ریسک پشیمانی و تبعاتی که در پی دارد

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *