خودفرسایی و پیشنهاداتی برای غلبه بر آن

قبلاً در یادداشتی با عنوان «خودفرسایی و گرفتاری شناختی | عوامل ایجاد خطا در قضاوت‌ها» به دو موضوع خودفرسایی و گرفتاری شناختی و تفاوتی که با هم دارند، اشاره کردم. شاید بد نباشد قبل ادامه این یادداشت، به سراغ آن پست بروید و یک بار دیگر هم آن را مطالعه کنید. در همان نوشتار به این موضوع اشاره کردم که روانشناس اجتماعی، روی باومیستر، اولین بار اصطلاح خودفرسایی (ego depletion) را برای توصیف یک پدیده روانی مطرح کرد. بر این اساس ما صاحب منبع ذهنی محدودی هستیم که در طول روز بر اثر تلاش‌های متعدد در نظارت بر خود تحلیل می‌رود. این فرایند نه تنها باعث می‌شود که ما در انتهای روز تصمیمات نه چندان منطقی و عاقلانه‌ای بگیریم، بلکه به مرور باعث فرسودگی‌مان در بلندمدت هم خواهد شد.

خودفرسایی فقط شامل خویشتن‌داری نیست، بلکه شامل اشکال مختلف رفتارهای نظارتی بر خود هم می‌شود که در نهایت به خاطر خستگی، تأثیر سوء بر تصمیمات بعدی ما می‌گذارد. این تصمیمات می‌تواند شامل تصمیم برای انتخاب شام، تصمیم برای خریدن خودرو، تصمیم برای اخراج یک کارمند یا ادامه همکاری با او، تصمیم برای ورزش کردن یا نکردن، انتخاب میان تماشای فیلم یا مطالعه و … باشد. علاوه بر همه اینها خودفرسایی می‌تواند باعث به تعویق انداختن تصمیمات مهم و متضرر شدن از این طریق هم بشود.

شاید اولین اقدام مثبت و اثربخش برای جلوگیری از خودفرسایی بیش از حد در انتهای روز، شناسایی موقعیت‌های مختلف منجر به خودفرسایی و کم کردن قرارگیری در آن موقعیت‌ها تا حد ممکن باشد. برای مثال موقعیت‌هایی که در ادامه به آنها اشاره می‌کنم، بعضی از عوامل خودفرسایی افراد در طول روز هستند:

  • سپری کردن روز کاری با همکاران نه چندان هماهنگ و همراه
  • انجام همزمان چند کار
  • تلاش برای نشان دادن شخصیت غیرواقعی از خود
  • تلاش برای دریافت تأیید از دیگران به هر شکل ممکن
  • تلاش برای سرکوب عواطف و احساسات
  • تلاش برای متقاعدسازی دیگران برای اینکه ما را بیشتر دوست بدارند

مشکل اصلی در چنین شرایطی این است که ما بسیاری از اوقات برخلاف مواقعی که دچار خستگی جسمانی می‌شویم، چندان از فرسایش روانی خودمان آگاه نیستیم تا بتوانیم به خودمان استراحت داده و در ادامه روز شرایط بهتری را تجربه کنیم.

علاوه بر شناسایی و فهرست کردن اقدامات منجر به خودفرسایی بهتر است اقدامات دیگری که ما را دچار خودفرسایی نمی‌کنند را هم آماده و فعالیت‌های روزانه خودمان را به شکلی ترکیبی برنامه‌ریزی کنیم تا از خودفرسایی بیش‌ازحد ممانعت به عمل آوریم.

اقدام دیگری که برای رسیدن به این هدف خیلی اثربخش به نظر می‌رسد، درست کردن سیستمی برای اقدامات و تصمیمات روزمره هست. به این معنا که یک سری اصول برای خودمان وضع کنیم که تحت هیچ شرایطی اجازه تخطی از آن اصول را نداشته باشیم. در چنین شرایطی تعداد تصمیمات تأثیرگذار ما در طول روز کاهش چشم‌گیری پیدا خواهد کرد.

از طرفی دیگر اگر در اجرای برنامه‌های روزانه نظم و انضباط داشته باشیم و بر اساس برنامه‌ریزی قبلی پیش برویم، در این صورت خویشتن‌داری مورد نیاز برای هدایت خودمان در مسیر درست، خیلی کمتر خواهد شد.

در نهایت اینکه اگر مدتی حواسمان به این موضوع باشد و آگاهانه در جهت غلبه بر خودفرسایی اقدام کنیم، بعد از مدتی به شکل ناخودآگاه و خودکار در انتهای روز، شرایط بهتر و حال خوب‌تری را تجربه خواهیم کرد.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد ازاین یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

تفکر نقادانه و دو نوع اعتماد به نفس

قدرت و جسارت تصمیم

واگذاری بار سنگین انتخاب به دیگران

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *