خیلی از افراد قبل از خرید هر چیز گرانقیمتی، مدت زیادی را صرف تحقیق در مورد بهترین گزینه میکنند. با این وجود بسیاری از اوقات پشیمانی بعد از خرید به سراغشان میآید و حس خوب خرید آنها را از بین میبرد.
یکی از مخاطبان دن اریلی از او در مورد حس پشیمانی بعد از خرید ماشین سؤالی پرسیده است.
پرسش
دن عزیز،
من در حال خریدن یک ماشین جدید هستم؛ اما تصمیمگیری در این مورد برایم خیلی سخت شده است. به نظر تو کدام اقدام پشیمانی بیشتری را برای من به همراه خواهد داشت – خریدن ماشینی که واقعاً میخواستمش و دوستش داشتم و بعداً میفهمم که انتخاب اشتباهی کردم یا نخریدن ماشینی که واقعاً میخواستمش و بعداً متوجه میشوم که باید آن را میخریدم؟
پاسخ
تحقیقات نشان میدهند که ما در کوتاهمدت بیشتر از اینکه تمایل به پشیمانی از انجام ندادن کاری داشته باشیم، تمایل به پشیمانی از اقدام کردن داریم – در اینجا خرید یک ماشین.
روانشناسان گمان میکنند این اتفاق به این خاطر رخ میدهد که نتایج عدم اقدام نامعلوم هستند و مدتزمان بیشتری طول میکشد تا تأثیر خود را نشان دهند؛ بنابراین ممکن است شما در کوتاهمدت به خاطر خرید ماشینی که بعدها احساس میکنید دوستش ندارید، پشیمان شوید اما نخریدن ماشینی که عاشقش بودید در بلندمدت نتایج و آثار بدتری به همراه خواهد داشت.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
سؤال از دن اریلی | عدم پایبندی به بودجه ماهیانه و هزینه کردن اضافه
سؤال از دن اریلی | در مورد آسان گرفتن کارها و غلبه بر کمالگرایی
این حس همیشه و همه جا همراه ماست.
به نظرم میشه یه طورایی کاذب درنظرش گرفت اما نه کامل. باید یه نگاه مختصر بهش انداخت تا از اشتباهات احتمالی درس گرفت.
انسان همیشه علاقه زیادی به نداشته هاش داره. و از اونجایی که دیکته نانوشته غلط نداره. همیشه فکر میکنه راهی که نرفته بهتربوده.
اینطور مواقع بعد از تحلیل تصمیم یه کم از خودراضی بودن میتونه به کمک آدم بیاد. (:
اصولاً نه فقط نخریدن چیزی که میتوانستیم بخریم، بلکه نگفتن چیزی که میتوانستیم بگوییم، نخواندن چیزی که میتوانستیم بخوانیم و بهطور کلی انجام ندادن کاری که میتوانستیم انجام بدهیم و ندادیم، در اغلب مواقع احساس حسرت بهدنبال خود دارد؛ چه بسا بسیاری از اتفاقات مهم و کلیدی زندگی هر فرد، میتوانست از پسِ فایق آمدن بر همین ترسِ ناشی از پشیمانیِ پس از انجام کار رخ دهد و زندگی فرد را دستخوش تغییر کند. با تحقیقات لازم و کافی، بهترین تصمیم را متناسب با زمان بگیریم و همین موضوع را بهانهای برای قانع کردن خود، زمانی که احساس پشیمانی کردیم، قرار بدهیم. حسرت و بهخصوص حسرتی که برآمده از کاری بوده که توانایی انجام آن را داشتهایم و یا موضوعی بوده که توانایی تغییر آن را داشتهایم و بههر دلیلی انجام نداده و تغییر ندادهایم، بهنظر بنده، از دردناکترین احساسات آدمی است.
مصطفیجان،
البته به نظرم بسط اینچنین گسترده این مسئله به همه موضوعات شاید همیشه درست نباشد. چه بسیار کسانی که حرفهایی را زدهاند و بعدها بسیار پشیمان شدهاند. چه بسیار کسانی که هر چیزی را که به دستشان رسیده خواندهاند و بعدها پشیمان شدهاند. چه بسیار کسانی که کارهایی را انجام دادهاند و بعدها حسرت این را خوردهاند که ای کاش آن کار را انجام نمیدادند.
به نظرم گرفتن بهترین تصمیمات در موقعیتهای مختلف همیشه کار آسانی نیست و نمیتوان حکمی چنین کلی برای همه تصمیمات صادر کرد.
موفق باشی.
به نکتهی صحیحی اشاره میفرمایید. بدیهی است که پس از اندکی عمیقتر شدن به این نتیجهگیری میرسیم. اینکه دلیل نمیشود چون ما توانایی دروغ گفتن را داریم پس دروغ بگوییم، چون قادر هستیم پاسخی دندانشکن و گاهاً توهینآمیز به والدین و یا بزرگتر بدهیم، پس حتیالامکان از آن استفاده بکنیم و یا اینکه به این دلیل که توان مالی خرید اسلحه و مواد مخدر را داریم از هر کدام چند نمونه بخریم و در خانهی خود نگهداری کنیم. منتهی دلیل کمی سوگیری نظر پیشین بنده مبنی بر انجام دادن، گفتن و خواندن، به این دلیل است که هماکنون در مرحله و موقعیتی از زندگی قرار دارم که حجم زیادی از افراد پیرامون من، صرفاٌ بهدلیل ترس از نرسیدن، ترس از نشدن و ترس از باختن است که کاری را شروع نمیکنند. این ترس بهقدری بر آنها چیره شده که حاضرند بخش مهمی از آیندهی تحصیلی و شغلی خود را منحصراً بهدلیل ترس از «نشدن» از دست بدهند و پشیمانیای که در آینده نصیب آنها خواهد شد، مطلقاً برآمده از انجام ندادن و شروع نکردن بوده است.