یکی از امکانات فراوان فضای وب و شبکههای اجتماعی وجود انواع و اقسام آموزشها در زمینهها و رشتههای مختلف در آنهاست.
فقط کافیست تصمیم بگیریم مهارتی خاص را بیاموزیم، با یک جستجوی ساده خواهیم توانست صدها و یا هزاران محتوای متنوع آموزشی در مورد آن بیابیم.
افراد وقتی این حجم از امکانات و آموزشهای متنوع را میبینند، بلافاصله وسوسه یادگیری دامنگیرشان میشود و برای این کار اقدام میکنند.
بعدازاینکه شروع به یادگیری یک مهارت کردند، در انواع و اقسام گروهها و کانالهای مرتبط هم عضو میشوند. ولی بعد از مدت کوتاهی احساس میکنند مهارتی که در حال یادگیری آن هستند، آنقدرها که فکرش را میکردند جذاب، آسان و پردرآمد نیست.
به همین دلیل بعد از مدت کوتاهی یادگیری را متوقف میکنند. این چرخه روندی هست که مدام تکرار میشود.
پست مرتبط: ۱۰دلیل برای یادگیری مادام العمر + سخنرانی تد درمورد سیستم آموزش
به نظرم قابلیتهای انسانها برای یادگیری هر توانایی و مهارتی مانند عضلهای در مغز است. این عضلات غیر از آن ۶۳۹ ماهیچهی اسکلتی است، ولی شباهت زیادی به آنها دارد.
این عضلات در مغز و ذهن افراد هستند و هر فردی در دنیا به انواع مختلفی از آنها مجهز است. تنها کاری که باید انجام دهند، انتخاب عضلهای مشخص و کار بر روی آن است.
عضلات ذهنی و فکری باید مثل عضلات ماهیچهای بهصورت منظم و پیوسته تمرین داده شوند تا روزبهروز تقویت شده و عملکرد بهتری از خود نشان دهند.
ازجمله این عضلات ذهنی میتوان به عضلات مربوط به مطالعه، عضلات مربوط به نوشتن، عضلات مربوط به تمرکز، عضلات مربوط به خوانندگی، عضلات مربوط به تکلم، عضلات مربوط به تجسم و … اشاره کرد.
برای مثال ما هرروز عضلات تکلم خودمان را به کار میگیریم. درصورتیکه برای مدتی از این عضلات ذهنی استفاده نشود، این امکان وجود دارد که آنقدر تضعیف شوند که فرد این قدرت را از دست بدهد و دیگر قادر به تکلم نباشد.
پست مرتبط: یک پیشنهاد برای تفکر بهتر و تحلیل جامعتر مسائل روزمره
یکی از تفاوتهای مهم عضلات ذهنی با عضلات فیزیکی در این است که تضعیف یا تقویت عضلات ذهنی مانند عضلات فیزیکی قابلمشاهده نیست و فقط در هنگام استفاده از آنها میتوان متوجه این موضوع شد.
همین موضوع باعث میشود که افراد در صورت غفلت برای مدتی کوتاه و عدم توجه و بهکارگیری عضلات ذهنیشان، موقعی متوجه ضعف این عضلات شوند که نیاز به استفاده از آنها پیدا کنند که در آن زمان طبیعتا خیلی دیر شده است.
برای مثال عضلات مربوط به مطالعه و کتابخوانی را در نظر بگیرید. افرادی که اهل مطالعه نیستند و بهتازگی شروع به مطالعه کردهاند، معمولاً در ابتدا با فهم سادهترین مطالب و دنبال کردن خط فکری نویسنده کتاب مشکل دارند و این باعث میشود که خواندن کتاب برایشان دشوار باشد.
معمولاً توصیه میشود این افراد ابتدا از کتابهای ساده و با روزی چند صفحه مطالعه شروع کنند. دقیقاً مثل همان کاری که افراد تازهکار در باشگاههای ورزشی انجام میدهند. به این صورت که از نرمشهای سبک و زدن وزنههای سبک و کوچک شروع میکنند تا بهمرور تمرینات را سختتر کنند.
فردی که بهتازگی شروع به مطالعه کتاب کرده است، درصورتیکه تصمیم بگیرد از همان ابتدا روزی صد صفحه کتاب تخصصی مطالعه کند، مطمئناً به مشکل بر خواهد خورد و دستاوردی هم از این کار نخواهد داشت.
ولی افرادی که سالهای سال است در زمینههای مختلف تخصصی مطالعه میکنند، میتوانند روزی چندین ساعت مطالعات تخصصی کرده و همزمان چندین کتاب را در حال مطالعه داشته باشند.
این موضوع شامل مهارتهایی چون نویسندگی، تجسم، خوانندگی و سایر مهارتها هم میشود.
پست مرتبط: سؤالاتی برای شناخت بهتر خود جهت دستیابی به موفقیت در کسب و کار
نکته مهمی که در این خصوص وجود دارد این است که باید ابتدا مهارتها و عضلات ذهنی خاصی را انتخاب کرده و سپس بر اساس اصول و قواعد خاصی برای تقویت آنها وقت و انرژی صرف کنیم.
مطمئناً در یک دوره کوتاهمدت نمیتوان عضلات ذهنی مربوط به یک مهارت خاص را تقویت کرد و این کار نیاز به تمرین، تکرار و تمرکز زیادی دارد. علاوه بر این باید در این کار مداومت به خرج داد و رها کردن تمرینات در میانه راه باعث خواهد شد که زحمات قبلی به میزان زیادی هدر رود.
بسیاری از بزرگان هر حوزه همچنان در حال تقویت مهارتهایشان در زمینههای تخصصی خودشان هستند و روزبهروز در آن زمینهها خبرهتر و تواناتر میشوند.
با توجه به موارد گفتهشده کسانی در زندگی و کسبوکارشان موفقتر خواهند بود که بر عضلات و تواناییها و مهارتهای خاصی تمرکز کرده و پیوسته در حال تمرین و تقویت آنها باشند و ازآنجاییکه این اصل برای همه انسانها وجود دارد، مطمئناً بعد از مدتی تنها افرادی که مداومت و پشتکار به خرج دهند، عضلات قویتری داشته و در زمینه تخصصی خودشان پیشگام خواهند بود.
پست مرتبط: خطر مطالعه و یادگیری زیاد را جدی بگیرید! + سخنرانی تد در مورد مسیر موفقیت